خانواده برتر

من چند روز پیش یه سوال تو همین زمینه پرسیدم متاسفانه خانما پاسخ دهنده فقط دید یه طرفه خودشون رو داشتن.

من ب عنوان ی پسر ترجیح میدم مادرم برن بعد اگه تفاهمات کلی مد نظرم برقرار بود بعد بنده برم ( البته با سفارش به مادر جهت رعایت احترام طرف مقابل)

کسی میتونه قانعم کنه که واقعا نظرم اشتباست!

این مشکل منم هست. همه ی خواستگاری هام به این دلیل به سرانجام نرسیدن. وااااای از دست مادرا و خواهرای پسرا که ظاهربین تشریف دارن.

عزیز دلم خیلی رک به مامانت بگو اگه کسی زنگ زد برای دیدن من حتما بهشون بگو درسته جلسه اوله ولی اقاا پسر هم همراتون باید باشه در غیر اینصورت تشریف نیارید

یکبار مامانه یک اقا پسری همراه خواهرشون اومدن منزل ما که قبل خواستگاری رسمی منو ببینند.مامانم نمیدونست که اقا پسر قرار نبود بیاد وقتی اومدن و من متوجه شدم که نیومده پسره به مامانم گفتم منم از اتاق بیرون نمیام چون من قرار نیست مامانو خواهرشو ببینم که/

مامانم هم گفت چون اقا پسر نیومده پس انشاا...دیدن دختر من هم باشه دفعه بعد که اقا پسر اومدن.بهشون برخورد اساسی دیگه نیومدن.ایرادی نداره ولی از اینکه حالشونو گرفتم دلم خنک شد

حرفای همه خانما رو قبول دارم و محترمه.

اما من به عنوان یه پسر از اینکه برم جایی و بعد تازه ببینم تو مقدماتم بین خانواده ها مطابقتی وجود نداره، خیلی احساس انزجار میکنم! یعنی صد جا پاشم برم، از این خونه به اون خونه! تا یکیشون تازه در کلیات اوکی باشه و بریم مرحله دوم! ( خیلی حس بدیه بخدا!!)

منظور از اینکه مادر اول بره نه بخاطر تصمیم گیری مادراست و نه برای اون تعابیری هست که اکثرا نام بردید،  بلکه به طور غیر رسمی ، یه جلسه ای است برای آشنایی دو تا خانواده و اینکه بزرگترا ( مادرا) ببینن اصن میشه همچنین پروژه ای بینشون اجرا بشه!

صددرصد آقا پسرم یه کلیات و توقعاتی از همسرش به مادرش میگن که مد نظر بگیره!

حالا به برخی مادرای محترم که میرن تندروی میکنن یا میخوان نظر خودشونو به پسر تحمیل کنن ( اونم تو این دوره زمونه) و یا احترام احساسات طرف مقابلو در نظر نمیگیرن و....  کاری ندارم!

مادر بنده خدای من که اینطوری نیستن.

اگه کلا مادرا وقتی دفعه اول میان رعایت برخی چیزا رو بکنن بازم ایراد داره؟!

و یا با اون دیدی که عرض شد بیان بازم ایراد هست؟!

تازه اینم یادم اومد اضافه کنم که احادیثی داریم که میفرمایند ( به تعبیر خودم میگم : ) میخواید برای پسرتون زن بگیرید خودشو نفرستید جلو! چون کر و کور میشن و از خیلی معیارها ومسائل رو همانطوری که خیلی از دوستان هم اشاره کردن به راحتی ازش عبور میکنن! غافل از اینکه بعد مدتی معیارها خودشو نشون میده و میشه سراغاز اختلاف بعد ازدواج. لذا میفرمایند که اول بزرگان که یه عمر بچشو بزرگ کردن و یه دید کلی به دختر و پسر دارن برن بعد خود پسر!

اگه بد بود که حدیث نداشتیم آخه.

البته بازم تاکید میکنم رفتن مادرا با رعایت مسائل مطورحه.

متشکرم از همه که پاسخ دادن.

به مینا گلی خانم.

آفرین ما پسرا هم دقیقا همینو میگیم :)

به ق:

کامنت منو خوندید؟ فکر نمیکنم! دوباره بخونیدش

به به جوان:

در ازدواج سنتی عموما پسرا همینن و دوست دارن قبل رفتن اطلاعاتی بگیرن اونم از مادر خواهرشون، اونی که شما میگی ازدواج سنتی نیست.

به سوال کننده:

پیشنهادتون واقعا خوب بود که تحت یه عنوانی دیگه اشایی صورت بگیره و حتما ازش استفاده میکنم.

در مورد بند آخرتون هم میتونید به کامنت خانما دقت کنید ببینید عمدتا چرا میگن پسر اول بیاد!! بعد با نظرم موافق میشید یا یهتر درکش میکنید

به نظر من تحت شرایطی که شما گفتین اشکالی نداره و به من برنخورده.

ولی اینکه شما می گید حس بدی می گیرید وقتی چند جا خواستگاری می رید و نمیشه ما دخترا این حس را چند برابر بدتر دریافت می کنیم. یعنی وقتی بدون دیدن خودمون رد میشیم حس تحقیر بهمون دست می ده.

ولی اگر تو اون مجلس به خاطر واقعا بعضی مسائل به هم نخوریم نه اصلا ناراحت نمی شم. مثلا معلوم بشه از نظر اعتقادی خیلی فرق داریم نه اصلا ناراحت نمی شم. چون خود پسرشون هم بود همین اتفاق میفتاد.

یه چیزیش برای من سخت هست و اون هم اینه که بعضی مادرها رو قیافه حساس هستند در صورتی که سلیقشون با سلیقه پسرشون فرق داره. یا اینکه روی وضع خونه دختر دقت می کنند.نه اخلاقیات و روحیات و دستاوردهای دختر...

یعنی یه صحبت حداقلی میشه که تابلوئه اینها برای ظاهر و خونه اومدند.

من خیلی خوشگلم و اغلب تو این مرحله سریع پسندیده می شم اما وقتی بفهمم یکی تو این جلسه این جوری منو ارزیابی می کنه نگاهم به پسر خیلی عوض میشه و جلسه بعدی که آقا پسر هست با دید مثبتی نسبت بهش صحبت نمی کنم.

ولی وقتی می بینم یکی اومده و نگاهش اینه که ببینه خانواده ها چقدر هم خوانی دارند و مثلا اعتقادات چه جوریه خوشم آمده.

و اینکه من خواستگارانی داشتم که گفتگوی خصوصی تر مادر و خواهر را برای جلسه دوم گذاشتند که اینم خوب بوده به نظرم.هممون هم می دونیم که پسرها ظاهر براشون مهمه.ولی وقتی بعد از تفاهمات اولیه بررسی می شه احساس بد به آدم دست نمی ده

و خواستگارایی داشتم که اول مادر و خواهر اومدند منو بی حجاب دیدند بعد پسر آمده که حسم مثبت نبوده اصلا... چون حس کردم انگار اومدند یه دقیقه قیافم را ببینند بعد بگن پسر بیاد!!! این مورد را زیاد دارم.ولی باز از یه جهت بهتره. اونم این که دو جلسه وقت من نمی ره.ولی حس بدم هست نسبت بهش!!!

من وقتم سر این خواستگاری ها خیلی هدر رفته.

کلا دیگه به این مدل گیر نمی دم.منتظر می مونم ببینم خود آقا پسر چه طوریه. البته بگما برای من شخصیت مادر و خواهر خواستگار بینهایت در تصمیم گیریم در مورد آقا پسر تاثیر گذاره! حتی من چند نفر را تو همین جلسه زنانه نپسندیدم و مادرم پای تلفن جواب منفی دادند! یعنی آنها ادامه را می خواستند ما جواب منفی دادیم. این هم هست خلاصه.

بچه ها من یه چیز دیگه هم می خواستم بگم.ببینم نظر شما چیه؟

ببینید من خودم دخترم . با حجاب قیافم متوسط زیباست اما بدون حجاب خیلی خوشگل تر می شم.هیکلم هم زیباست.

بعضی وقتها می گم اگر مادر منو بی حجاب ببینه ممکنه پسر به خاطر ظاهرم بخواد منو انتخاب کنه که من دوست ندارم اصلا!!!

بعضی وقتها هم می گم پسرهای این دوره زمونه خب خیلی ظاهر گرا شدند و وقتی منو با حجاب ببینه فکر می کنه من قیافم معمولیه .آخه من ابروهام را هم برنداشتم وقتی بی حجاب باشم کلی فرق دارم. بعد ممکنه پسری خوب باشه اما چون فکرکرده من قیافم معمولیه تو تصمیم گیری اش اشتباه کنه. و منو با دخترای بیرون مقایسه کنه. من دختر چادری که هیچ آرایشی ندارم... ابروم هم برنداشتم... (که اگر بردارم باز هم خوشگل تر می شم)

ولی بدون حجاب از صد تا دختر آرایش کرده هم خوشگل ترم.

البته خدا را شکر که بدون حجابم با حجابم فرق داره.ولی خب این موضوع به نظر شما چه طوریه؟

بچه ها یه چیز دیگه...

من و مادرم هم تو این مجلس خیلی از مادر و خواهر خواستگار در مورد پسرشون سوال می پرسیم.و اینجوری نیست که آنها فکر کنند که فقط اونا دارن بررسی می کنند. حتی من و مادرم چند نفر را نپسندیدیم و جواب منفی دادیم. بعضی از مادرها را من ازشون خوشم نیومد و من خودم به مادرم گفتم جواب منفی بده.گفتم من نمی خوام این خانوم مادر شوهرم بشه.

نمی دونم شاید پسرشون میامد قضیه فرق می داشت.و پسره سر همین مادرش منو از دست داده!:)

این هم هست.

بچه ها پسرها براشون ظاهر مهمه. اون وقت این همه اینجا پست می خونیم که آقا با خانم ازدواج کرده و تازه فهمیده خانم سینه هاش کوچیکه... یا موهاش کم پشته یا فلانه و اتفاقا اون آقا نسبت به این مساله حساس بوده و بعد از عقد از ازدواجش پشیمون شده.!!! (درد آور ترین چیز برای یه دختر!!!)

خب هممون هم اون آقا را سرزنش کردیم مگه چشم نداشتی؟ خب می دیدی؟ بیچاره دختره می تونست با یه پسری ازدواج کنه که از این حالتش تازه خوشش هم بیاد.

ولی خب یه پسر چه طوری می تونه من دختر محجبه چادری را ببینه؟ و بفهمه من چقدر خوشگلم؟

خب من هم برام سخته که برای هر خواستگاری بخوام جوری لباس بپوشم که آقایی منو برانداز کنه! اصلا خوشم نمیاد.

بنابرای و بنابر تجربیات این سایت من ترجیح می دم همچین جلسه ای باشه ولی این قدر تابلو بازی و تحقیر توش نباشه که فقط برای قیافه است و وضع در و دیوار. این هم یه بخشی باشه.یعنی این بخش حالت اولویت نباشه.حالت فرعی که ضرورت داره باشه.

و به نظرم بهتره جلسات دوم به بعد همچپین مجلسی به بهانه آشنایی بیشتر خانواده ها برگزار بشه.

به  RMA:

در جریان باشید پسر هست که "اول" جواب بله رو میگه!

وگرنه تا پسر جواب بله رو نده دخترخانم هی بگه بله نه، بله نه، تاثیری نداره !!!!

والا

خانم مینا گلی چقد فهمیدن.

خدا خیرتون بده :)