خانواده برتر

اگه ادم  زرنگی هستی  یاهاش ازدواج کن یعنی ی جوری خودتو بچسبونی به باجناقات  تو هم مثل اونا خودتو بالا بکشی . اگه هم زرنگ نیستی بهتره بیخیالش بشی چون بعدا مطمئنن با اونا مقایسه‌ات میکنه.

سلام دوستان ، اون دختر خانم  26 سالشون هست ،  اگر باهاش.ن در این زمینه صحبت کنم  احتمال  زیادی داره که بگن این موضوع برام  مهم نیست و من ملاکهای دیگه ای   دارم  ولی  میترسم  اینا فقط حرف  باشه و  بعدا ها   (منظورم چندسال دیگه ست) پشیمون بشه  یا    بالاخره  یه روز  سرکوفت  پول اونا رو به من بزنه

فرض کنید خواهراش طلاهای گرون قیمت بخرن یا مسافرت های خارج از کشور برن بعد زن منم دلش بخواد ولی من نتونم براش فراهم کنه،  یا  در آینده اونا برای بچه هاشون  بهترین امکانات رو  فراهم کنن  ولی من نتونم در اون در حد برای بچه م  فراهم کنم (یا خود بچه م   ببینه  پسرخاله هاش  و دخترخاله هاش چه امکانات و خونه زمدگی دارن ولی ما...)

چیزی که بیشتر ته دلم رو خالی  ممکنه اینه که من هیچ وقت به اونا نمیرسم ، خودتون میدونید یه کارمند معمولی هرچقدم  اضافه کار  و پاداش بگیره بازم اونقدی نیس، ولی اونا  هرروز  بیشتر و بیشتر پولدار میشن (خودتون میدونید که پول پول میاره )

بازهم از توجه تون  ممنون

اول یه نکته بگم اونم اینکه شما باور داشته باشید که هنوزم خیلی دخترا هستن که مادیات نه اینکه براشون مهم نباشه ولی تو اولویتهای آخرشونه!!قطعا این خانم میدونن که شما کارمندید و حقوقتونم در حد کارمندی و در ضمن از وضعیت اطرافیانشونم کاملا آگاهن پس اگه نظرشون در مورد شما مثبته یعنی اینکه این شرایط رو پذیرفتن پس فکر نمیکنم بعدا تو زندگی مشترک بخوان رو این مسئله مانور بدن و اصلا چنین حقی ندارن چون با چشم باز بهتون بله گفتن!!!

با نظر مادرتو موافقم

ممنون از همه کسایی که نظر دادن، بیشتر دوستان نظرشون این بود که کنار بکشم، خودمم نظرم   همینه، فقط حیف شد، به اون دخترخانم علاقه داشتم، تقریبا همه معیارام رو داشت ، میدونم ایشون هم وقتی بفهمن که من منصرف شدم حتما ناراحت خواهند شد ،

به منصوره خانم

همین الانم کار میکنم اضافه کار هم وایمیایستم، ولی مگه چقد میشه پولش؟ فوقش یه 200 یا 300 تومن درماه اضافه بشه به حقوقم ، خیلی تاثیر  داره؟؟  من یه کارمندم هرچقد هم تلاش کنم بازهم یه کارمندم حتی اگه رییس شعبه باشم ، با وام هم نهایت میتونم یه خونه 60 متری بخرم نه یه خونه ویلایی  2000متری  تازه سالها باید قسط وام بدم

پدر شما احتمالا شغل ازاد داستن ، مثل اینه که من با پای  پیاده بخوام به اونا برسم درحالی که اونا سوار ماشینن، حالا هرچی هم من تلاش کنم و توکل کنم بازهم نمیرسم ، بماند که اونا وسط راه هی ماشین عوض میکنن و ماشین پرسعت تر  میخرن و من هی بیشتر عقب میمونم (به هرحال اونا هم بیکار نمیمونن و هی کار کیمکنن و ثروتشون رو زیاد میکنن)

نمویتونیم یه مثال رو برای همه درنظر بگیریم، تو شغل های  ازاد ادم جای پیشرفت داره ولی شغلخای دولتی  هرچی هم بالا بری یه کارمندی نهایت چندغاز حقوقت زیاد میشه

دوس دارم واقع ببین باشم تا اینکه تو خیال و توهم و ارزو

با  !!!   کاملا  موافقم

همیشه اگه افراد پایینتر از خودت رو ببنی یه حس خوب داری ولی وقتی افراد بالتر از خودت   رو ببنی یه جور  نارضایتی داری

با منصوره مخالفم ، نمیشه منتظر موند که ایا تو زندگی یه تقی توقی بهم بخوره و تو بپری بالا یه نه ّ  ،  با واقعیت زندگی کن ] همه احتمالات رو در نظر بگیر ] همیشه فکن  کن بدترین حالات هم ممکنه پیش بیاد پس برای اون هم برنامه داشته باش

اینکه یه بسم ا...  بگی و بخدا توکل کنی کار عاقلانه ای  نیست ، اومدیم خواوند صلاح ندونست به شما ثروت عطا کنه بعد سرخورده میشی و یه عمر  سرکوفت زنت رو باید تحقیر کنی، شاید زبانی تخقیر نکنه ولی اون علاقه لازم رو به تو نداره چون تو نتونستی مثل شوهرخواهراش براش زندگی درست کنی

دوستان ، خیلی از زمان طرح این سوال گذشته ، اما من تجربیات شخصیم رو میگم ، من ۵ ساله ازدواج کردم ، من هم همچین شرایطی رو دارم ، البته با خیلی تفاوت ، من داماد دومی هستم ، داماد اولی در حد و سطح خودم بود ، اما الان وضعش خیلی خوب شده ، داماد سومی دو ساله ازدواج کرده و از اول وضعش خیلی خوب بود ، الان منم وضع مالیم خوبه ، همه چیز دارم ، خونه خوب ، ماشین خوب ، پس انداز ، کلی طلا برا همسرم خریدم و .... اما اونا یکم اوضاعشون بهتره ، همسرم تا حالا یکبار نگفته اونا وضعشون بهتره ، اونا خیلی پولدارن و یا به من سرکوفت بزنه ، اما داداشا همین اختلاف خود آدمو اذیت میکنه ، من با اینکه همه چیز برای همسرم فراهم کردم اما باز هم دوست دارم پیش اونا کم نیارم ، حالا فکر کن همسرم هیچی نمیگه من تحت فشارم که خودمو به اونا برسونم ، حالا اگر زنی داشته باشی که دائم بهت غر بزنه واویلاست ، تازه ما خیلی زیاد فاصله مالی نداریم ، اگر فاصله خیلی زیاد باشه دیگه فاجعس

دوست عزیز بدون شک و 10000% مشکل زیادی پیدا خواهی کرد-تردید نکنید-ملاک الان پوله-کم میارین

ازدواج کاملا اشتباهی... می دونین چرا؟؟

نمونه اش منم.

سال ۹۵ ازدواج کردم . اول قدری از خودم بگم بعد میرم سر قصه . دختر بزرگ همسرم هستش خودم هم از ۴ با جناق دیگه بزرگترم و دو برادر زن دارم . فوق مهندس کامپیوتر هستم. هم اون روز که رفتم خواستگاری و هم اینکه که کامنت میزارم باورم این بوده که من بهترین مهندس و موفق ترین انسانی هستم که با شرایط خانوادگی خودم رشد یافتم البته پدر و مادرم دبیر علوم پایه بودن . با دریایی از اعتماد به نفس رفتم خواستگاری اون ۴ تا ازدواج کرده بودند و هندوی پول بودند همسر من مثل خودم کمال طلب بود و صبر کرده بود تا من رسیدم . یک بیستم کمترینشون کمتر داشتم سه ماه مذاکره نفس گیر با همسرم داشتم . ۱۰ سال وقت خواستم و قرار شد تو این ده سال فرمانده میدان من باشم و اون در کار لجستیک و مدیریت خوانواده خودش و من . امروز که می نویسم سال هفتم 

 رو تازه رد کردیم . هر ۴تا شون یک بیستم ما ندارن خاکشان کردیم البته با ظرفیت‌هایی که ایجاد کردیم دیگه پدر جدشون هم تحدید محسوب نمیشن . با تلاش و اعتماد به نفس و هم دلی و عشق و پشتکار انسان از هر مانعی خواهد گذشت خصوصا که همسری فهیم و کاردان و با کیاست شما را همراهی کند . با آرزوی موفقیت برای همه جوانان میهن

سلام

یک زمانی خانمها همچین حس رقابت و مقایسه گری رو نسبت به جاری‌هاشون داشتند ولی اخیرا این موارد خیلی کم شده درک می‌کنند هرکسی شرایط زندگی خودش رو داره البته ارتباط‌های فامیلی هم روز به روز داره کمتر میشه این مورد هم بی تاثیر نبوده

واسم جالب بود که هنوز این حالت در بین آقایون نسبت به باجناق‌هاشون وجود داره

خواهران اونقدری که ****** ** بهم حسودیشون میشه به هم حسودیشون نمیشه! اتفاقا بعضی وقتها آدم میگه من ندارم خواهرم بهتر ازمن رو داشته باشه چه فرقی میکنه،واتفاقا اونی رو که کمتر داره بقیه غصه شو میخورن نه اینکه براش پز بدن!!این ****** دارن حس حسادتشون رو به خانم ها ربط میدم!شما اگه نگران خانمتون بودید می‌رفتید خودتونو با برادرخودتون مچ می‌کردید، جاری برای آدم پز نده، خواهر بیچاره که نگران زندگیه خواهرش هست نمیاد براش پز بده،اتفاقا از خوشبختی همدیگه شاد میشن