سلام دوستان
چند روزی میشه که یه مسئله ای فکرم رو مشغول کرده واقعا ناراحت شدم هر کاری میکنم از فکرش در نمیام 
دوستم تویه واتساپ یه کلیپی رو فرستاد برام که مرده زنش رو مجبور به تن فروشی کرده !!! وای خدا یاد زنه میوفتم داغون  میشم! 
اینقدر فکرم رو مشغول کرده که دارم دیوونه میشم  امتحانام  25 خرداد شروع میشه اما اصلا تمرکز ندارم تا میشینم روی درس چهره ی زنه میاد جلو چشمم همش یه سوال تویه ذهنم  رژه میره ، چرا؟یعنی یه معتاد اینقدر پست میشه که زنش رو وادار به این کار کنه؟
دلم برای همجنس های خودم میسوزه بعضی هاشون واقعا شرایط خوبی ندارن و من نمیدونم چطور میتونم بهشون کمک کنم !
این موضوع کم فکر رو مشغول نکرده بود که اون پستی که خانومه نوشته بود چیکار کنم شوهرم دوسم داشته باشه هم اضافه شد ،شد قوز بالاقوز !
واقعا نمیدونم چیکار کنم از فکرشون خارج بشم ! هعیییییی میخواستم  به چیزی خطاب به آقایون بگم که ... اما پشیمون شدم چون میدونم بگم مورد لطف دوستان قرار میگیرم پس چیزی نمیگم اما میخواستم بپرسم شما تو این جور مواقع  که با همچین موردی رو به رو میشید چطور احساساتتون رو کنترل میکنید؟
به نظرتون من بیش از حد احساساتی و حساسم  هستم که اینقدر با دیدن این کلیپ ناراحت شدم و هر بار که یادش میوفتم بغض میکنم  واقعا هم دست خودم نیست حتی ازتصور اینکه من تو موقعیتش باشم هم وحشت میکنم!
پیشاپیش از نظراتتون ممنونم

برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)