خانواده برتر

میدونم خ سخته

نمیدونی کجا کار میکرد؟

چجوری آشنا شدین؟ از همون طریق

مثلا دانشگاه بوده؟؟؟

انشالله به هم برسید. اون یاگاری ها رو نگه دار پیش خودت
اگه واقعا عاشقش هستی ، بهش بگو . اگه اون هم عاشقته ، به پات می مونه  . اگه دوطرف عاشق هم باشید ، توهین بابات که هیچ ، کتکش هم بزنه بر می گرده . ولی اگه نمیدونه که عاشقش هستی، بهش بگو خیلی فوری. ببین اون هم مثل تو عاشقه ، اگه عاشقه ، بمونید واسه هم . می ارزه به سختی هاش. شک نکنید یه روز بابا مامانت راضی میشن.

به رز خانم . آفرین به شما و این صبر و استقامت تون.
انشالله زندگی تون هر روزش ، شیرین تر از عسل باشه. این نسخه خودت بپیچ برای سوال کننده ما ، شاید امیدوارتر بشه. واقعا می ارزه آدم با عشق زندگی رو آغاز کنه و در کنار عشقش بمونه . سختی هاش هم شیرین میشه.
ممنون از حسن نیست تون

خدا هیچ جوونیو ناامید نکنه.

لطفا دعا کنین برای همه جوونا و ما

ممنون عزیزان

هرروزمون باحسرته. خونه  داشتیم آماده میکردیم تو شهرشون همه چی ول شد

نمیدونم کار درست چیه دوستان

اگه بهش بگم برمیگرده باز ولی از آخر کار میترسم که نشه

الان 34 سالشه تا کی باید منتظر بمونه اونم بااین اوضاع وبا شناختی که از خونوادم دارم

این حق ونمیتونم بدم بخودم زندگیش بیشتر از این به پای من بسوزه حتی اگه خودش راضی باشه

دختر خوب

چشم ما دعا می کنیم اما مشکل شما با دعا فقط حل نمیشه
 ببینید میشه بگید مشکل خانواده شما با خواستگارتون سرچیه؟
چه عیبی داره این خواستگارتون ، که خانواده تون مخالف اند؟
کجای کار خواستگارتون ایراد داره؟
دلیل اختلاف خواستگارتون با خانواده تون سرچیه؟
شما فکر کن که اصلا دوستش نداری، فکر کن هیچ علاقه ای بهش نداری.
آیا تو شرایط عادی ، حق میدید به خواستگارتون؟
فکر می کنید مشکل از خانواده تون هست یا خواستگارتون؟
 کی حق می گه کی نا حق؟
 اگه همه اینها رو بگید شاید بشه راهکاری داد.
اینکه آدم قبل از عقد و ازدواج ، این همه درد سر بکشه ، اصلا چیز خوبی نیست برای بعد از ازدواج و زندگی مشترک. نه برای شما و نه برای خواستگارتون. تو شرایط عادی ، بهتره شما ایشون رو فراموش کنید و خواستگارتون هم بیخال شما بشه و هرکی راه خودش بره. بهتره اون بره سراغ دختر دیگه و شما هم ذهن و فکر تون رو خالی کنی از اون آدم اما
نکته اینجاست که باوجود همه مخالفت ها ، شما دوتا عاشق هم هستید.
 شما رو که می دونم گفتید عاشقی اما آیا واقعا اون هم به همین نسبت شما رو میخواد؟ من فکر کنم اون شما رو اینقدر دوست نداره
 فکر می کنم عاشق شما نیست
 شما مطمئن بشو که واقعا عاشق شماست اون وقت سنگش رو به سینه بزن
اون اگه عاشق شماست، چرا به پیامهای شما و تماس های شما پاسخ نمیده؟
اینکه بگه من از دست شما ناراحت نیستم ، نشانه عاشقی نیست
 این یه واقعیته که اون معترفه بهش که شما گناه کار نیسیتد
 اما اگه عاشق شماست، باید بدون شما یه لحظه صبر نکنه ، حتی اگه نتونه کاری کنه.
 باید غم و درد تون مثل هم باشه ، نه اینکه شما غصه دار باشید والتماسش کنید ، اما اون به خاطر رفتار خانواده ات، جواب شما رو نده
 هرچقدر هم غرور یه مرد خدشه دار باشه ، وقتی پای عشقش میاد وسط ، حاضره بمیره براش.
اون بدون اینکه خانواده شما بدونن ، میتونه با شما در ارتباط باشه،
 میتونه با شما حرف بزنه ، حتی دزدکی میتونه بیاد شما رو ببینه به هر بهانه ای،
اون اگه عاشق شماست باید باهم غصه دار بشید ، باید باهم اشک بریزید، باید با هم تقسیم کنید شادی و غم تون رو
 اگه مطمئنی که عاشقت هست، میتونه به پای شما بمونه ، به پاش بمون
در هر صورت ، اگه عشق تون دو طرفی هست ، بالاخره به هم میرسید اما اگه فقط شما عاشق هستی و اون فقط شما رو دوست داره ، بین شما با یه دختر دیگه فرقی نمیذاره ، بهتره راه خودت رو از ایشون جدا کنید.
ضمنا حتی شما دوتا به هم برسید هم ، این رفتار خانواده شما ، برای ادامه زندگی تون ، مشکل ساز خواهد بود.
هم خواستگارتون ؛ که بعدا اگه شوهر شما بشه ، از خانواده شما گله مند خواهد بود و هم خانواده شما ، حمایتش رو از شما خواهد برداشت.
 خوب خوب فکر کن ، بدون لحاظ عاشقی ، بنگر ببین حق باکی هست؟
ببین کی درست می گه
ضمنا خواستگار شما 34 سالش هست ، میشه بفرمایید خودتون چند سالتونه؟
درهر صورت اگه حق با خانواده شما نباشه ، میشه فکری کرد که شما به هم برسید اما اگه خانواده شما قانع نشن و رضایت اجباری بدن که شما زنش بشی ، باید دلواپس باشی که فردا از حمایت خانواده ات برخوردار نخواهی بود.
منتطر خبرهاتون هستیم

ایشون از نظر تحصیلی پایینتر از منن.خونواده من همگی یا پزشکن یا دانشجوی دکتران. البته ایشون کار و درامد خیلی خوب دارن ولی خب فوق دیپلم داشتن. من ارشدم و دارم برای دکتری میخونم.دلیل اصلی مخالفت این بود.و همیشه از بالا نگاه کردن به ایشون. و قبول هم نکردن ایشون ادامه بده تحصیلشو بخاطر سنش درحالیکه خودش میخواست انجام بده بخاطر من.

من 26 سالمه. ایشون دیروز(شنبه) زنگ زد از من خواست بعنوان آخرین کاری که میتونیم انجام بدیم بدون اجازه خانواده باهاش برم و اصطلاحا فرار! کنم باهاش ولی من هیچوقت نمیتونم اینکارو انجام بدم بهش گفتم نمیتونم. بهمین خاطر ناراحت شد و یادگاریهامو گفت که فرستاده برام(دستم نرسیده).بعد این اتفاقا دیگه چیکار میتونم بکنم؟؟الان دیگه مجبورم همینکارو کنم براش و هرچی دارم ازش بفرستم.

ممنون از وقتی که گذاشتین برام

ببینید دختر خانم خوب و گرامی ،  اینکه می گه فرار ، یه حسن بزرگ داره حرف ایشون و یه عیب بزرگ. عیب کار اینه که اگه فرار کردید باید تا آخر عمر از همه ملت فرار کنید. باید از آبرو تون و حیثیت تون فرار کنید و از خانواده تون ، که اصلا این کار خوبی نیست. چون انجامش، بلافاصله پشیومونی میاره و بدون شک زندگی برای هردوی شما بسیار تلخ خواهد شد که خوشبختانه خودتون میدونید این کار کاملا غلطه و 1 درصد هم بهش فکر نکنید.

اما حسن کار اینه که ایشون هم عاشق شماست. این خبر خوبیه که ایشون هم عاشقانه شما رو دوست دارن. خب باز از اینکه ایشون عاشق شماست جای خوشحالی داره .

اما اینکه شما و خانواده تون تحصیلات عالیه دارید و ایشون فوق دیپلم دارن ، به نظر من اصلا دلیل منطقی نیست که بخواهید ردش کنید. ببینید اگه ایشون فهم و درک و شعور شون جوری هست که در حد و اندازه خانواده شما هست . اگه اینقدر حالیش هست ، اگه اینقدر شعور اجتماعیش بالاست ، اگه خوب شما رو می فهمه ، اگه می دونید وقتی با هم حرف می زنید ، همیدگه رو خوب باور می کنید ، خوب می فهمید، نداشتن سواد در حد دکترا یا ارشد یا حتی کارشناسی مانعی نداره.

خصوصا وقتی می گید وضع مالیش هم خوبه به نظر من جای نگرانی نیست. اما اگه می بینید کم داره ، تو گفتار ، تو رفتار ، تو آداب معاشرت ، تو برخورد با خانواده شما و دوستان ، تفاوت ایشون با شما خیلی فاحش هست و تابلو اه که نیاز داره مثلا تحصیلات عالیه داشته باشه ، یا حداقل تحصیلات تکمیلی جای رفتار ناجورش رو پر کنه، من به شما حق میدم.

در هر صورت بهتره بهش بگید اصلا فکر فرار به سرتون نزنه که عاقبت خوبی نداره برای هیچ کدوم تون ، اما اگه می تونید برید مشاوره ، یا با ریش سفیدی یا روحانی سرشناسی صحبت کنید که خانواده تون راضی بشن، کار خوبیه و اقدام کنید. البته به شرط اینکه شما بتونی با ادامه تحصیل ندادن ایشون راه بیایی. به شرط اینکه قبولش کنید همین هست. اون دیگه باخودتون

انشالله خدا کمک تون کنه به نتیجه منطقی برسید اما شما راه خیلی سختی رو در پیش داری که بتونی از عشق ایشون فارغ بشید. خیلی خیلی سخت و بستگی داره به عمق دوست داشتن تون داره. من نمی خوام جسارت کنم به خانواده تون ، اما اگه خانواده شما تحصیلات عالیه دارن، چطور دلشون میاد که دخترشون رو به خاطر مسئله خواستگاری، کتک بزنن؟ فکر نمی کنید این کار ناپسند ، دور از شان خانواده شماست؟ فکر نمی کنید خانواده تون به خاطر مسائل دیگه، از خواستگارت، بدشون میاد؟

به 14 عزیز ، تشکر از لطف شما. سلامت باشید.