خیلى خوشحالم که مى تونم موضوعى رو که سالها روحم رو درگیر کرده براى اولین بار بیان کنم .

من یه دختر 19 ساله هستم . هیچ وقت توى زندگیم، ثبات عاطفى نبود . به طور ناخواسته از بچگى فیلم هاى رقص و شو زیاد مى دیدم. و کودکیم تو مهد و کنار پسرا و دختراى همسنم گذشت. از بچگى همیشه دلم مى خواس پسرا داداشم باشن و نسبت به دخترا ىه جور حسه غیرت داشتم اگه کسى اذیتشون مى کرد باید به ىه وسیله اى مثلن توسط ىه پسره دیگه مى زدمشون !

بچه اى منزوى بودم و تمام کودکى و نوجوانى ذهنم درگیر فکراى جنسى بود . مثلا تو 7-8 سالگى مث ىه دختره  هات 20 ساله فک مى کردم . چند سال پیش مثلا تا 17 سالگى دیوانه وار به بدن دخترا علاقه داشتم و تو ذهنم تمام تجسمم و لذتم در ارتباط ب دخترا بود ، حتى ابتدایى که بودم هر وقت ىه زن مى خواس بلند بشه ، بهش نگاه مى کردم چون ... کمى تکون مى خورد !

تا اینکه افسردگى شدیدم باعث شد مدتى ذهنم رو همه چیز تعطیل بشه . فقط خدا مى دونه این حالت ها چقدر من رو آزار داد و چقدر افسردم کردن. هنوز فکر مى کنم واقعا میشه عاشق یه مرد بود ؟!

حس مى کنم دروغه آخه ى مرد چى داره که آدم عاشقش بشه ! اما ىه لایه تو وجودم هست که به ارتباط با اونا مشتاقه اما نه به شکل زوج ، مثله دوست  !  ارتباط عاطفى فقط با دخترا دلم مى خواد . طرزه نگاهم به هر دخترى جذبش مى کنه خودمم نمى دونم چرا ؟
ظاهر و فیزیکم کاملن دخترونس. زیبا هستم و هر جا مىرم مردها بهم توجه خاصى مى کنن ، پر هستم از توجهات نصفه نیمشون . از اینکه سر کلاس استاد ىه جورى رفتار مى کنه انگار فقط من هستم ولى اینا میشه زخم به جیگرم.

چون هیچ کدوم به یه رابطه ى عاطفیه بادوام تبدیل نمى شه. با تموم شدن اون دوره تموم مى شه و منم و دوباره ى آشفتگى جدید  ...
رسیدن و یا نزدیک شدن به جواب سوالم برام مایه ى آرامشه . لطفا نظرتون رو بگین


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)