خانواده برتر

سلام دوستان به کمکتون نیاز دارم

شهر ما یه شهر نسبتا کوچیکه نه خیلی ، خانواداه ما هم از قدیمی ها و سرشناس های این شهره که میشناسنمون و به خوبی ازمون یاد میکنن از همه نظر مورد تایید همه هستیم همه هم تحصیل کرده هستیم  اینا رو میگم که بدونید در چه سطح اجتماعی هستیم ،

همه هم تقریبا مذهبی هستیم اما بابا و مامان من از همه مذهبی ترند، متاسفانه آبروی خانوادگیمون در خطره وحشتناک! موضوع از هشت سال  پیش شروع شد که دختر  خالم که الان 22 سالشه با یه پسری دوست شد و به قول خودش عاشق شد و همدیگه رو میخوان دو سال اول کسی جز خودش و من و یکی دیگه از دختر خاله هام که هم سنشه کسی نمیدونست .

اما بعدش همه ( مامانو باباش،خاله هام و دایی هام و شوهر خاله هام) فهمیدن اما به روش نمی آوردن خیلی اتفاقا افتاد که فرصت نیست بگم . خالم و شوهرش خوششون نمیاد کسی به بچه هاشون چیزی بگه به خاطر همین کسی چیزی نگفته اما در عوض من که یک سال از دختر خالم کوچیکترم تا دلتون بخواد سر این موضوع دعوا کردم و بحث کردیم اما با این حال نمیتونستم به حال خودش بزارمش چون از بچگی با هم مثل خواهر بودیم و با هم بزرگ شدیم.

 از کمالات پسر هم که هر چی بگم کم گفتم ( مشروب خور ، دزد ، چشم چرون ، بیکار، سرباز فراری ، دیپلم هم نداره، شنیدم دستی هم توی مواد مواد داره از صحتش خبر ندارم،داییش هم کارت قرمز داره) نمیدونم عاشقه چیه این شده!!ای خداااااااا!!

وقتی ازش میپرسم میگه عاشق صداقتش !!! چون بهش میگه با چند تا زن دوست بوده اگه شرایط دختر خالم رو بگم باورتون نمیشه که این دختر از همچین پسرس خوشش میاد تازه من از خوشکلی پسر نگفتم!! اخ حالم ازش بهم میخوره ده فرسخی میبینمش جام میکنم در ایk حد زشتتتتتتتت و وحشتناکه!

اما در عوض دختر خالم (خوشکل همه میگن،دانشجو،دو تا خواهرن این بزرگه ست،باباش شرکتی و خالمم آرایشگر) توی ناز و نعمت بزرگ شده حالا مشکل اینه که یه خاستگار داره فامیله مامان جونمه ،مهندسه،خانواده داره همه جوره به خانواده ما میخوره در کل هر دختری این کیس رو رد نمیکنه اما این دختر خاله خله . من به خاطر اون پسره میخواد ردش کنه وقتی فکر میکنم ای پسره بیاد جز خانواده ما بشه دیوونه میشم چون اصلا در سطح ما نیستن دیگه دیوونه شدم نمیدونم چیکار کنم دوست ندارم زندگیش تباه بشه که فردا روش نشه بگه این شوهرمه .

به نظرتون چیکار کنم که قید پسر رو بزنه پیش مشاور هم نمیره منم خجالت میکشم واسه این موضوع برم پیش مشاور چون من رو از روی بابا و مامانم میشناسه تو رو خدا بگید چیکار کنم باهاش من میدونم آخر این ازدواج طلاقه چیکار کنم به نظرتون  ممنون میشم کمکم کنید!!!!!