سلام دوستان
من دختری هستم 25 ساله و تحصیلکرده از لحاظ زیبایی خدار و شکر در حد خوب هستم و همیشه در کار و تحصیل سعی کردم موفق باشم دوران کودکیم متاسفانه سخت گذشت ولی همیشه امید داشتم به بهتر شدن شرایط مادر و پدر مهربانی دارم ولی متاسفانه پدرم به دلیل ضربه ایکه در کودکی به مغزشون وارد شده مبتلابه بیماری صرع هستن و با وجود مهربان بودنشون ولی زود عصبانی میشوند. متاسفانه این مساله باعث شده خیلی از افراد از من خوششون بیاد ولی بخاطر این موضوع عقب نشینی میکنن. سوال من اینه بنظرشما وقتی یه دختر ازهمه لحاظ سعی میکنه خوب باشه ولی این اتفاق براش میافته باید چیکار کنه.همیشه خانواده ام رو دوست داشتم مخصوصا پدرم رو ولی بعضی وقتا میبینم چطور بادیگران برخورد میکنه و دلشون رو میشکنه احساس میکنم خدا میخواد تاوان اشتباهاتش رو من بدم چون پدرم من رو دوست داره.این رو هم بگم من همیشه با محبت به پدرم گفتم دست از این اخلاقش برداره چندروز رعایت میکنه و دوباره روز از نو روزی از نو.


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)