با سلام خدمت همه دوستان

امید هستم از تهران و 28 ساله. فوق لیسانس مترجمی زبان فرانسه دارم و تو یه شرکت هلدینگ در زمینه پوشاک و تبلیغات به عنوان مدیر فروش و برندینگ کار میکنم. در کنار این هم کار مترجمی رو هم برای یه نشریه انجام میدم که بیشتر از روی علاقه ست و درآمد چندانی نداره. 

حدود 7 ماهی میشه که با یه خانم که برای سفارش و عقد قرارداد وارد شرکت ما شده بود آشنا شدم. این خانم 3 سال از من بزرگتره و اون اوایل اصلا بحث آشنایی یا شروع رابطه برای ازدواج مطرح نبود. فقط بحث های کاری و موضوعات مربوط به همکاری شرکت ما با این خانم و فروشگاه هایی که اداره میکنه مد نظر بود. دختر با نفوذی هست و از لحاظ طبقه اجتماعی شاید چند مرتبه از من بالاتر باشه. ولی خودش برای اولین بار چراغ سبز نشون داد و بحث رو از موضوعات کاری منحرف کرد و ابراز تمایل برای آشنایی کرد و پیام شخصی داد. 

من آدمی نیستم که دنبال کثیف کاری و گناه باشم و همیشه هدفم این بود که اگر با خانمی وارد رابطه بشم صرفا هدفم ازدواج و تشکیل خانواده باشه. چون میدونم بار کج به منزل نمیرسه و آخر و عاقبت گناه و روابط خارج از عرف دین و اسلام، چیزی جز پشیمانی و ضرر نیست. 

آدم مذهبی هستم ولی خب ظاهرم چندان اینو نشون نمیده. تابستونی که گذشت چندین جلسه به صرف شام با هم ملاقات داشتیم و صحبت های زیادی در مورد ازدواج کردیم. عقاید و حرف های همدیگه رو شنیدیم. همه چیز رو به راه بود تا این جلسه آخرمون که من موضوعی رو متوجه شدم. 

این خانم اذعان کرد که حدود 7 الی 8 سال قبل شیشه و قرص مصرف میکرده و یک بار هم تو کمپ ترک اعتیاد بوده ولی به گفته خودش ترک کرده و الان 6 ساله که کاملا پاکه. به گفته خودش خانواده ش خیلی حمایتش کردن و علت مصرف شیشه و مواد بیشتر خوش گذرونی و دوست ناباب بوده. چون از لحاظ مالی و جایگاه اجتماعی تو وضعیت خوبی قرار دارند و به خاطر فقر یا بدبختی سراغ شیشه نرفته بوده. 

بیشتر یه جورایی چوب سهل انگاری و فریب دوست ناباب رو خورده. البته این طور به من القا کرد و امیدوارم حرف هاش راست باشه. سیگار زیاد میکشه و تو جلساتی که با هم داشتیم، مثلا شبی که قرار بود با هم شام بخوریم یه بار قبل از شام تو ماشینش سیگار کشید و یه بار هم بعد از شام.

از لحاظ ظاهری من پسند شون کردم، اخلاق خوبی هم داره، با شخصیت و همیشه با ادب و نزاکت بالا رفتار میکنه. اون شب که راجع به اعتیادش صحبت کرد خیلی ترسیدم و همون شب میخواستم کات کنم و همه چیز رو تموم کنم. اما بعدش که خوب فکر کردم مردد شدم؛

اول اینکه اصلا لزومی نداشت این خانم به این موضوع اعتراف کنه چون اصلا من به هیچ عنوان نمیتونستم از ظاهر و یا نحوه صحبت هاش بفهمم که ایشون قبلا اعتیاد داشته و این صداقت و پاکی ایشون رو میرسوند. 

دوم اینکه ایشون به من پیشنهاد ازدواج داد و این خودش نشان دهنده تصمیم این خانم برای داشتن یه زندگی خوب و پاک بوده و اینکه به نظر من هیچ وقت یه آدمی که ریگی به کفشش هست و یا معتاده دنبال ازدواج نیست. 

سوم اینکه تو زمینه مهریه و غیره خیلی داره بهم آسون میگیره تا حدی که وقتی صحبت از میزان مهریه مد نظر خانوادش کردم بهم گفت که اصلا براشون اهمیت نداره و به خودم واگذار کرد. باور کنید اصلا ثروت این خانم عاملی نشده که من مردد بشم، بیشتر صداقت، زیبایی و امید بالا به زندگی باعث شده که به ازدواج باهاش فکر کنم. 

به صورت حضوری با یه مشاور صحبت کردم ولی بدتر گیجم کرد و منو بیشتر در مخمصه دو راهی قرار داد و نهایتا هم گفت بستگی به خودت داره که ای کاش اصلا مشاوره نمیرفتم. الان 80 درصد میخوام باهاش ازدواج کنم ولی دلم آشوبه، نگرانم. 

نگران اینکه آیا فرضیه هام درسته یا نه، آیا دارم اشتباه میکنم یا نه؟، مشکلم سیگار کشیدنش نیست با اینکه خودم اصلا سیگاری نبوده و نیستم. مشکلم حتی سنش هم نیست که از من 3 سال بزرگتره . 

مشکلم بحث معتاد بودنشه و اون هم اعتیاد به شیشه، توی دلم رو خالی کرده و شدم مثل کسی که میخواد یه بمب خنثی کنه و بین سیم زرد و قرمز نمیدونه کدوم سیم درسته، تردید و شک رهام نمیکنه، از بین خوانندگان این متن آیا افرادی بودن که تجربه برخورد و یا حتی زندگی با خانمی که قبلا شیشه مصرف میکرده رو داشته باشن؟ 

آیا ایشون بعد از 6 سال کاملا رها شده از بند افیون اعتیاد؟، چون من خیلی مطالعه کردم و پرس و جو کردم در خصوص شیشه و اعتیاد به شیشه، هر شخصی و هر دکتری یه حرفی میزنه، در خصوص آزمایش تشخیص اعتیاد هم کاملا نمیشه صد در صد اظهار نظر کرد.

چیکار کنم که مطمئن قدم بردارم و تصمیم بگیرم؟، دوستان ضمناً اینو بگم هیچ وقت کسی رو سرزنش نکنید که به سرتون میاد، همین هفته پیش داشتم فیلم متری شش و نیم رو میدیم که دچار قضاوت اشتباه شدم و پیش خودم گفتم که؛

کی میاد با این بدبخت ها زندگی کنه؟، از حرفم پشیمونم و متاسفم و جالبه که چقدر خدا زود گذاشت تو کاسه ام. 

ممنون از همه


مرتبط:

آقا پسرها، تا چه حد معتاد بودن پدر دختر براتون مهمه؟

خواستگارهام به خاطر اعتیاد پدرم منصرف میشن

ازدواج یک نظامی با دختری که پدرش زندان بوده

به خواستگاری دختری که باباش اعتیاد و سوء سابقه داره میرید؟

برادرم معتاده ، من شانس ازدواج دارم ؟

به تعریف بقیه دختر خوبی هستم اما پدرم معتاده

چون پدرم معتاده ، از گزینه های ازدواج پسران حذف میشم ؟

اگه یکی از اعضای خانواده خواستگار معتاد باشه ، ندیده ردش میکنم

دخترانی که پدرشون معتاد هستند چه حسی نسبت به اونا دارن ؟

ازدواج با دختری که سه برادر معتاد داره

برادری دارم یازده ساله معتاده

آیا برای یک خواستگار مذهبی معتاد بودن پدرم مهمه ؟

بابام معتاده و میگه تو جلسه خاستگاری نمیام

در خواستگاری بگم که قبلا اعتیاد داشتم ؟

حاضرید با دختری که برادر بزرگش اعتیاد داره ازدواج کنید ؟

به خاطر اعتیاد پدرم هر جا رفتم خواستگاری، نه شنیدم

پدر شوهر و مادر شوهرم هر دو اعتیاد به مواد مخدر دارن

پدر دختر مورد علاقم اعتیاد داره

مادر پسر مورد علاقم اعتیاد داره


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
ازدواج با دختر بزرگتر از خود (۲۳ مطلب مشابه)