سلام

این داستان عاشق شدن عجیب من و فراز و نشیب هاشه ، سوالی که دارم اینه که به نظرتون آیا این دختر دختر خوبیه ؟ به نظرتون سطح اعتقاداتش در چه حدیه ؟ برای ازدواج دختر خوبیه ؟ میشه بهشش اعتماد کرد ؟

تو 16 سالگیم رفتم تو بیتاک و دو سه ماه اونجا بودم تو اون دوران با یه دختر آشنا شدم و باهاش چت میکردم و با اجازه شوهر خواهرش هم اومده بود اونجا منم تو بیتاک باهاش صحبت میکردم و غیر مستقیم به همدیگه ابراز علاقه میکردیم، صادقانه بگم اوایل صحبت مون خیلی دختر گستاخی بود و حتی بعضی وقت ها از حرف های رکیک هم استفاده میکرد.

یه مدت که چت کردیم با پیشنهاد خودم بیتاک رو حذف کردیم و رفتیم واتس پ، اون جا عکس های همدیگه رو دیدیم و با هم چند دفعه تلفنی حرف زدیم، وقتی با هم صمیمی شدیم اخلاقش خیلی بهتر شده بود و صادقانه تر برخورد میکرد.

دو سه بار که رفته بودن مسافرت اون جا یهو عوض شده بود و تا حدودی خیلی بدحجاب شده بود، اما وقتی برگشته بود شهرمون میگفت اشتباه کردم و توبه کردم و این قضیه دو سه بار تکرار شد... 

بعد از یه مدت احساس میکردم داره دختر خوبی میشه اما همچنان بعضی وقت ها با چادر و بعضی وقت ها بدون چادر بود ... از لحاظ اخلاقی هم خوب بود، اما بازم بعضی وقت ها شیطنت استفاده از حرفای جنسیش گل میکرد که من خودم بهش هشدار میدادم.... 

بعد از یه مدت فهمیدم شوهر خواهرش انسان ناپاک و پستیه... اولین بار به این دختر سیگار داده بود و گفته بود امتحان کن اشکال نداره... و چیزهای دیگه ای که از زندگی شخصیش تعریف میکرد... دختر تقریبا ساده ای بود یادمه دوستش یه دوست پسر داشت که بسیار ناپاک بود و همین دختر هم همه چیز رو در موردش میدونست اما مثلا یه بار که بین دوستش و این پسر بهم خورده بود این پسر پیام میده به دوست من برای پادرمیونی برای آشتی دادن اونا و دوست من هم قبول میکنه و حتی بعد از تموم شدن این قضیه یه روز هم با دوست من چت میکنه  و من وقتی اینو شنیدم و ازش سوال کردم که چرا با این پسر کثیف چت کردی گفت بحثمون رفت روی دین و منم میخواستم راهنماییش کنم و بعد بلاکش کردم...

یا چند دفعه تو خیابون اذیتش کرده بودن و هر دفعه که من بهش میگفتم با بزرگترت برو خیابون میگفت باشه اما دوباره تنها میرفت با دوستش ... همون طور که گفتم خیلی هم ساده بود یعنی یه بار با شوق و ذوق تعریف میکرد که امروز تو خیابون تمام پول هام رو دادم به یه پسر فقیر و واقعا هم قصدش ریا کردن نبود اما همه پولش رو داده بود به اون پسر و خودش پیاده اومده بود خونه یه راه طولانی و نزدیک های ظهر که اون مسیر خلوت بوده و وقتی بهش گفتم خودت عقلت نرسید که نباید پیاده میومدی خونه ؟ 

میگفت حواسم به این موضوع نبود و من فقط دلم واسه پسره سوخت... این دوست من مادرش هم فوت شده بود و تحت تربیت خواهرهاش بوده ، پدرش هم با داشتن 3 دختر و یک پسر بزرگ دوباره ازدواج کرده بود ... . 

اما این دختر با اینکه من پسر خیلی خوبی بودم و هیچوقت قصد اذیت و ول کردنش رو نداشتم رفت و دلیلش رو هم میگفت که من توبه کردم و نمیخوام با هیچ پسری در ارتباط باشم دیگه ... ، چهره خاصی نداشت اما من از همه لحاظ خیلی دوسش داشتم هم چهرش هم اخلاقش ولی در مورد حیا و پختگی و بدرد زندگی خوردن یا نخوردنش شک دارم... بخاطر ساده بودنش و نشاطی که همیشه داشت دوسش داشتم . 

موقعی که خداحافظی کردیم هم دوتامون گریه میکردیم ولی اون رفت ... . لطفا کمکم کنید این دختر به نظرتون چطوریه ؟ اواخر واقعا تغییرات خوبی کرده بود تقریبا کامل چادری بود... اگر کسی بهش پیام میداد اصلا جوابش رو نمیداد ، حتی خودم چند دفعه امتحانش کردم . حرف های زشت نمیزد دیگه نمیگم اصلا نمیزد رو شوخی یه چیزهایی همیشه میگفت ولی خیلی کم شده بود ، شوهر خواهرش رو شناخته بود و ازش بدش میومد . ولی باز هم بعضی وقتا ه رفتارهای سبکی داشت و هنوز پخته نبود و لجباز بود و به حرف های من گوش نمیکرد . 

هنوز هم تنها میرفت بیرون و در برخورد با مشکلات زیرک نبود ، دو سال با هم چت میکردیم و تلفنی صحبت میکردیم ولی نذاشت همدیگه رو ببینیم از نزدیک ، خودم فکر میکنم وابسته ش بودم و هستم و بخاطر چهره ش باشه که خیلی دوسش دارم ولی چهره خاصی هم نداشت ... نمیدونم ...

لطفا نظرات خودتون رو بگید ، الان 22 سالمه ولی همچنان احساس میکنم دوسش دارم... هنوز هم اسکرین شات چت ها و عکس هاش رو دارم .


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) دوستی به قصد ازدواج (۱۲۵ مطلب مشابه) ارتباط با جنس مخالف (۸۸ مطلب مشابه) رفتارشناسی دختران برای ازدواج (۶۰۴ مطلب مشابه) دوستی با جنس مخالف (۱۳۰ مطلب مشابه)