خانواده برتر

شهرت دلیل بر موفقیت بیشتر نیست. مقاله دلیل بر دانش بیشتر نیست.  

ارزش انسانی خودت رو با مقاله میسنجی؟ پس منتظر این جوابی که آره... تو کمتر از اونا هستی و فکر ازدواج با اون پسرو از سرت بیرون کن!

این حرفا جداست از اینه که دلت همسر با شرایط خاصی رو بخواد. هر چی دلت میخواد عالیه ، ولی وقتی خودت فک می‌کنی لیاقت اونو نداری و حقیر هستی، دیگه توقع نداشته باش آب خوش از گلوت پایین بره.

در پاسخ به این که آیا برای ازدواج به هم میاین؟ باید بگم که تا چند وقت پیش فک می‌کردی اونم یه آدم معمولی هست مثل خودت ، درسته؟ خیالت راحت ، حتی اگه این آدم جور نشه ، یکی دیگه همونجور که دلت می‌خواد جور میشه.

خانم چرا اینقدر خودت رو دست کم میگیری ، یعنی چی که من در حد اون نیستم

ببین وقتی تو تا ارشد تو یکی از بهترین دانشگاهها درس خوندی و هم دانشگاهی هم هستید پس نمیشه گفت از نظر هوش و علم کمتری ، حالا یه مدت به خاطر شرایطت پسرفت داشتی ولی دلیل بر نتونستنت نیست و اگه تلاشت رو ادامه بدی حتما میتونی برای دکترا جای خوبی قبول بشی

پس اگه از نظر علمی و هوش بخای در نظر بگیری که من اصلا از نوشته هات کمتر و پایینتر بودن تو از ایشون رو پیدا نکردم

اگه از نظر ثروت و مال بخای در نظر بگیری ، بستگی به اولویت هایش دارد ، برای یکی مهمه و برای یکی نه

از نظر قیافه هم همینطور به هرحال قیافتو پسندیده

پس لطفا بذار خودش تصمیم بگیره و الکی با فکرا بیخود خواستگار خوبت رو از دست نده که بعدا پشیمون میشی

نمیدونم اشناییتون در چه حده ولی بهتره رسمیش کنی و خانواده ها رو در جریان بذاری .

خوشبخت باشی

خودتو قبول داشته باش واسه پسرام اخلاقو قیافه خیلی مهم تر از تحصیلات و کیفیت ارشده پس سعی کن باش خوش رو و خوش اخلاق باشی و دوسش داشته باشی اون تحصیلاتشو بات مقایسه نمیکنه

از اینکه چنین فردی قصد ازدواج با شما رو داره بهتون تبریک میگم احتمالا انقدر خوب بودی که بهت جذب شده . ولی نگرانی هات بی مورد نیست . من خودم به شخصه یک بار ازدواج کردم و بعد از هفت سال کارمون به جدایی کشید .به غیر از یک مورد شرایط من با شما خیلی فرق میکنه اول اینکه من یک پسر هستم , من مثل شما تحصیلات بالایی ندارم کلا یه فوق دیپلم دارم ولی مثل شما از یه خانواده خیلی معمولی حتی شاید جسارت نباشه از شما هم پایین تر . ازدواجم فامیلی بود ولی از بچگی با هم بزرگ شدیم . به عنوان یک برادر 33 ساله با یه تجربه ازدواج ناموفق و نسبتا آگاهی از مردان می تونم بگم که توی هر جامعه ای انتظار میره هر کسی با شبیه خودش ازدواج کنه نه خیلی بالاتر و نه خیلی پایین تر . همسر من با اینکه نسبت فامیلی داشتیم و شرایطمون کاملا مشابه بود بعد از هفت سال زندگی بهم گفت من سطح فکریم از تو بالاتره و نمیتونم باهات ادامه بدم . من رو با مردای دیگه مقایسه میکرده بیش از 6 سال تو ذهنش و بعدش کلامی بهم میگفت . باورم نمیشد از روز عقد داشته من رو با مردای دیگه مقایسه میکرده . خیلی سرتون رو درد نیارم , عشق واژه مقدسیه که اگر با عمل همراه باشه که دیگه نمیشه توصیفش کرد.اگه با تمام وجود بخوادت مثل کوه پشتته و نمیزاره آسیبی بهت برسه . من خودم با هم تراز خودم ازدواج کردم آخرش بعد از هفت سال بهم گفت من از تو سرترم ,جلوی تمام فامیلامون. موقعی که رفتم خواستگاریش دانشجو بود یه دانشگاه کاملا معمولی تو یه شهر کوچیک , پول شهریه نداشت بده پدرش هم بیکار و معتاد شده بود , مستاجر بودن , پدر و مادرش هر شب با هم دعوا و کتک کاری داشتن تا حدودی اینا رو میدونستم ولی چه کنم عاشقش بودم , از همون بچگی که با هم تو کوچه های اطراف خونمون گرگم به هوا بازی می کردیم .دل رو زدم به دریا , تو بیست و سه سالگی با جیب خالی و بدون پشتوانه خانواده رفتم خاستگاریش. از اون جهنمی که توش گیر کرده بود آوردمش بیرون . چند تا از شهریه های دانشگاهش رو دادم کمکش کردم لیسانسش رو گرفت . بعد از دو سال عقد جشن عروسیمون رو گرفتیم با هزار زحمت از سمت جفتمون و شروع زندگی....... ولی آخرش گفت دوسم نداره و همش من رو با مردای دیگه مقایسه میکرده و اینکه به این نتیجه رسیدم من از تو سرترم و دیگه نمیخوام عمرم رو با تو تلف کنم . الان نزدیک به دو سال از طلاقمون گذشته .خبر زیادی ازش ندارم شایدم تا حالا با کسایی بوده ولی من نه تنها با کسی رابطه نداشتم تا همین حالا دستم به هیچ دختری نخورده . یه تفاوت خیلی بزرگ بینمون بود , من عاشقش بودم ولی اون نه. حتی تناسب تحصیلی و خانوادگی و طایفه ای هم به کارمون نیومد. اگه عاشق هم باشید کنار هم می مونید و از هم دیگه در برابر هر کسی و هر چیزی دفاع میکنید , بدون هیچ منتی ولی اگر تو مدتی که دارید با هم آشنا میشید و عشقی بینتون پیش نیاد و یا نهایتا یکطرفه باشه منتظر هر طوفان ویران کننده ای تو زندگیتون باشید. مثل من ......... 

موفقیت در تحصیل شاید نکته مثبتی باشه ولی لزومی نداره کسی که مثلا مقاله از تزش دراورده ادم موفقی هست. 

من این رو از روی دلسوزی میگم کمی نگاه تون تغییر کنه. 

این هنر شماست که چطوری با اقا رفتار کنید تا ایشون شما و خونوادتونو سطح پایین نبینن.

من دوتا خواهرو میشناسم که چند سال پیش هر دوشون ازدواج کردن. پدرشون معتاد بود. یکی از خواهر ها مدام جلوی شوهرش شرمنده بود، از وضع بد خونوادش میگفت و گله میکرد. ولی اون یکی خواهر اصلا اینطوری نبود. تو سر خونوادش نمیزد. اونا رو دست کم نمیگرفت. با اینکه پدرش معتاد بود ولی از محاسنش به شوهرش میگفت و خوبیاشونو بهش نشون میداد.

سرنوشتشون جی شد؟ خواهر اول نتونست با شوهرش دووم بیاره و طلاق گرفت. خواهر دوم الان با شوهرش بسیار خوشبخته و چندتا بچه قد و نیم قد داره.

همه چیز به طرز نگاه شما به مسائل برمیگرده. اگه خونوادتون سوادشون کمتره ولی قطعا حسن های دیگه ای دارن. ازونا بگید. خوبیاشونو به چشم همسرتون بیارید.

انقدر این مهمه که حتی توی رابطه جنسی هم زن نباید دایم فکرش درگیر هیکلش و نقائصی که ممکنه داشته باشه، باشه. واسه همین میگن حین رابطه به جای نگاه به اندام خودتون و نگران بودن، تو چشمای همسرتون نگاه کنید.

بعضیا میگن اعتماد به نفس داشته باشین. ولی اصلش عزت نفسه. نعمتایی که خودتون و خونواده تون دارید رو بنویسید. از هیچ کوچیکی نگذرید. اون وقت میبینید که چقدر باید شاکر خدا باشید. بعدا هم خواستید از خونواده تون به همسرتون بگید، از همین نکات بگید و خدا رو شکر کنید.

چقد تو خوبی

بوس بوس

دوما اون اقا پسره حتما دوستت داره دنبالته دیگه و میخادت 

سوما اگر پسر خوبیه قبول کن بابا خیلی رمانتیکه ماجراتون به نظرم

شاید اون تو وجود تو چیزی دیده که تو هیچکس با بهترین موقعیت ندیده باشه!!

بعد تصمیم بگیر😊

با آرزوی بهترینها برای دوستان🌹

ترس شما زمانی می تونه درست باشه که اون ها واقعا اهل فخرفروشی ، مقایسه و ... باشن . بنابراین سعی کنید هر چه بیشتر از ایشون شناخت کسب کنید .

ازدواجه - آگهی جذب هیات علمی که نیست رزومه تحصیلی ملاک باشه ...

مقاله آی اس آی با ایمپکت فکتور بالا رو کاری ندارم

ولی در کل سعی کن به عنوان یک خانم برای ازدواج آمادگی تو بالا ببری

والا زن انیشتین هم سواد خاصی نداشت البته زن دومش 

زن بیل گیتس هم که یه دختر معمولی بود

من در عجب شما هستم

سلام عزیزم منم وقتی همسرم اومد خاستگاری همین ترس ها رو داشتم چون ایشون مدرک ارشد داشتن اونم با معدل عالی، به قول شما مقاله isi هم چندتا داشت. از نظر کاری خیلی زرنگ بود و با وجود سن کمی که داشت دو جای خوب مشغول به کار بود. ولی من خیلی آروم و ریلکس بودم و معمولی علاقه به ادامه تحصیلم نداشتم. 

ولی برای همسرم اصلا مهم نبود و از نظر اون آدم موفقی بودم . به خانم بودن و خوش اخلاقی  خیلی بیشتر علاقه داشت تا یه رقیب!

منم سعی کردم بزرگ جلوه ندم این موضوع رو الان گاهی اوقات خودش تعریف میکنه با چه سختی هم کار میکرده هم تحصیل میکرده و ...

منم میگم که چقدر بهش افتخار میکنم و همسرم احساس غرور میکنه.

ینی مثلا داداشاش بگن چون تو آی اس آی نداری لیاقت داداش ما رو نداری یا که چی :))

نه این چیزا مهم نیست. ضمن این که اینا همه اکتسابیه و با وقت گذاشتن اوکی میشه. دنبال موارد مهمتر باشید.

بعدشم مطمئنن ایشونم یه سری تحقیقات کردن و اطلاعات نسبی از شما دارن،و با همین شرایطی که دارین شما رو دوست دارن.یا اگر میدونین اطلاعاتی از خونواده شما ندارن،خودتون براشون توضیح بدین.بعد اگر دیدین به تفاهم نمیرسین جدا بشین.ولی لطفا قبل از اینکه شرایطتونو توضیح بدین جدا نشین و ببخشید لگد به بختتون نزنین.شاید اون آقا اصلا مشکلی با شرایطتون نداشت.

سلام. متاسفم برای شما و امثال شما با این طرز فکر. مگه کل زندگی به مدارک و مدارج تحصیلیه؟ یعنی کسی که از نظر تحصیلات پایینتر ازین اقا باشه و بیاد خواستگاریتون، حتی 1 درصد هم احتمال نمیدین که شاید موفق تر ازین اقا باشه؟!

البته این فقط تقصیر شما نیست. تو جامعه ی ما همچین طرز فکر غلطی جا افتاده. مخصوصا تو ذهن اکثر دخترا. تقریبا 90 درصد زندگی رو تو درس و دانشگاه و تحصیل میبینن!

امیدوارم آنچه که به صلاحمون هست، اتفاق بیفته. هم برای ما هم برای شما دوستان خوبم🌺

سلام

برای ما پسرا تحصیلات دختر اهمیت بسیار کمی داره... هوش و ذکاوت وفهم و درک طرف برامون مهمتره...اگه این جوره که باید همه دخترای تحصیل کرده خیلی سریع بهترین خواستگارا گیرشون میومد...در صورتی که اصلا این جور نیست! 

به طور کلی اگه برای اون پسر  جذابیت ظاهری داشته باشی و از نظر اخلاق ورفتار و شخصیت ،و همچنین حجب وحیا

 مورد پسند باشین ،شما بهترین گزینه ممکن برای ایشون هستین...!

 خلاصه نگران تحصیلات نباش...به موارد دیگه توجه کن.

درسته که تو درس خیلی موفق بوده 

اما همه چیز درس نیست 

خودت رو هر طور ببینی همون می‌شه 

دخترای *** ****** رو دیدم که انقدر خودشون رو دست بالا گرفتند با یه مرد خوب ازدواج کردند 

تو که خودت هم خوبی

وقتی اینجوری انرژی میفرستی مطمئن باش پیش میاد برات 

جای این برو دو تا زبان خارجی یاد بگیر 

کتاب بخون 

ترجمه کن 

کتاب بنویس 

دیگه کاری داره؟ 

همین اختلاف درسی باعث میشه تو پیشرفت کنی

در ضمن اخلاق خیلی مهمتره

این که متواضع باشی 

این که پرمدعا و پرحرف نباشی 

درخت هر چی پربارتر افتاده‌تر

حق با شماست، وقتی یکی رو دوست داشته باشی دیگه جایی واسه مقایسه نمیمونه، ولی کاش همه همینطور فکر کنند.

راستش من هنوز کاملا نگرانیم برطرف نشده، خیلی از دوستان بابت سوالی که پرسیدم منو مواخذه کردند ولی نگرانی من بخاطر واقعیاتی هست که تو جامعه دارم میبینم. امروزه یکی از ملاکهای ازدواج آقایون جایگاه اجتماعی و شغلی طرف مقابلشون هست، هرچند منکر این قضیه توی خانم ها نیستم ولی به وفوور دارم توجه به این مسایل رو در آقایون میبینم.

دختر همسایه ما که دیپلم یا فوق دیپلم بودن، چندین سال پیش با یه آقای مهندسی ازدواج کردن تقریبا دو سال بعد از ازدواجشون، یهو اون آقا برای مدتی غیب شدند و بعدها کاشف به عمل اومد زن دوم گرفتند و با یکی از خانم های همکارشون ازدواج کردند فقط به این بهانه که همسر اولشون رو در سطح خودشون نمیدیدند، این دقیقا حرف اون آقا بود.

با این حال من دارم صحبتهامو با این آقا ادامه میدم، البته چون در دو شهر جدا ساکن هستیم، دیدار خانواده هامون کمی به تعویق میفته. برای همین در حال حاضر نتونستم تصمیم قطعی بگیریم.