سلام خدمت اعضاى محترم خانواده ى برتر

من اخیرا با آقایى نامزد کردم اما یه چیزیش اذیتم میکنه ،این آقا خیلى بد قهره، یعنى کوچکترین مسئله اى پیش میاد تا چند ساعت ناز میکنه، یعنى اگه دعوا میکرد بهتر بود ، عین دختر بچه ها ناز میکنه و سرسنگینه، اخیرا هم ما به یه مشکلى برخوردیم، من چهره ى خاصى دارم ( به خدا اصلا حوصله ى ثابت کردن این مسئله رو ندارم بحثمم سر این نیست ) خدا رو بابت این موضوعم شاکرم، از نوجوونى عادت کردم هر جا میرم بهم زل میزنن، بى منظور با منظور نمیدونم، خانوما هم زل میزنن و من اگه طرف خیلى حالت نگاه بد و چندش آورى نداشته مشکلى ندارم عادت کردم چیکار کنم؟! 

این آقا هم اولش غریبه بود مثل همه زل میزد تا اینکه پا پیش گذاشت و خیلى پیگیر شد من اصلا حوصله ى جنس مخالف رو نداشتم، تا حالا خدا شاهده با احدى حتى چتى ارتباط نداشتم خودشم میدونه، میگه همین حیاتو خیلى دوست دارم، اصلا هم ازدواجى نبودم، کلا از بچگى نسبت به پسر جماعت سرد بودم، خلاصه از ایشون اصرار از من انکار تا یکى از فامیلامون رو در جریان گذاشتن و مامانم اصرار کرد .

بابا گفت حالا یه چند بار ببینش بذار خانوادش بیان بشناسیم شون نخواستى رد کن، خلاصه دیگه تو رفت و آمدها منم مهرش به دلم نشست ( هم اخلاقش عالیه هم موقعیتش ،ظاهرشم بد نیست به دلم میشینه) اما منطقم هنوز غالبه و بهش گفتم تا عید عقد نمیکنم تا بیشتر بشناسمیم همو ، و فعلا فقط نامزدى بى سر و صدا، مست و ملنگ قبول کرد . 

بسیار بسیار جنتلمن مآب هم هستش و خلاصه هر کى میبینه عاشق نزاکتش میشه، منم گفتم بابا موقعیت خوبیه هم برخلاف من که یه کم عصبیم خیلى آروم و آقاست و با اینکه سنى نداره مثل آدماى شصت ساله پخته است! اما اخیرا چند تا حرکت ازش دیدم که اگه ادامه دار بشه على رغم علاقه اى که بهش پیدا کردم قطعا باهاش بهم میزنم.

محل کارمون متاسفانه فعلا یکیه ،اون دفعه داشتم با رئیسم حرف میزدم مرد متأهل و بسیار محترمى هم هست انگار خوشش نیومد یهو پرید وسط دست منو کشید کنار بعد ازش یه سوال چرند میپرسه ، حالا ما مساله مون کاملا کارى بود، طرف بیچاره خجالت زده شد گفت بعدا جوابتو میدم ، مثل اینکه آب یخ ریختن تو سرم، بعدش گفتم مرده لابد طرف بد نگام میکرده هیچى به روش نیاوردم اونم هیچى نگفت دیگه .

ولى حرکتش واقعا ازش بعید بود، امروز دوباره یه حالت جلسه مانندى داشتیم من میخواستم یه مطلبى رو توضیح بدم خب طبیعتا حضار هم کسى که حرف میزنه رو نگاه میکنن ازم که تعریف کردن برگشت ازم ایراد علمى گرفت با یه لحن تندى ! که همه هاج و واج نگاه میکردن، از صبح تا الانم تو لکه هى برام ناز میکنه، بهش گفتم ببین مشکلت رو بگو این ادا اطفارها چیه؟ برگشته میگه این قدیم ها هم خوب بود ، خانوماشون تو خونه سالى یه بار نور آفتاب رو نمیدیدن، تو تو چشمى من اذیتم، منم گفتم ببین من تا قبل تو مستقل ترین دختر فامیل بودم و نه براى تو نه براى هیچکس دیگه تو خونه خودمو حبس نمیکنم و تو شرایط منو میدونستى و منو خواستى.

 خلاصه که اگه قراره من با هر جنس مذکرى حرف بزنم از این ادا ها در بیارى شما رو به خیر و منو به سلامت! تو خودت تو این کارى ناگزیره یه سرى ارتباطات، در ضمن حرکت امروزت و اون روزت هم خیلى زشت بود و من دیگه باهات بحثى ندارم راجع به این موضوع، میدونم یه کم تند بود اما میخواستم دقیقا موضعم مشخص شه، بعدش اومدم خونه مون گوشیم رو خاموش کردم، به نظر شما ممکنه پارانویید و بد دل باشه؟ من هیچ پرخاشگرى ازش ندیدم تا حالا .


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
روابط عاطفی در دوران عقد (۷۴ مطلب مشابه)