خانواده برتر

سلام 

خانمی ۴۵ ساله هستم با ۳ فررند، همسرم ۵۸ سالشونه، نظامی و جدیدا بازنشسته شدن، من مشکلم اینه که ایشون بسیار به بنده گیر میدن و غر میزنن ، بحث و دعوا راه می اندازن و روحیه منو خراب میکنن ، من خانم کاملا مذهبی هستم  و دلیل غر زنن هاشون از بیکاری میدونم  .

بسیار عصبی هستن،  گریه منو همیشه در میارن و همه روزه بحث دارن و بی احترامی به خانوادم میکنن و پسر بزرگم از دستش از خونه زده ببرون، اصلا منطقی نیست ، به دلم مونده که عاطفه داشته باشه و بهم توجه کنه.

خیلی دلخورم ازش ، تو این  سن آبروی منو میخواد پیش خانوادم ببره، من ازش راضی نیستم از کاراش  ، جدیدا برادر معتادش رو هم آورده وارد خونمون کرده ، برادری که شیشه و مواد صنعتی مصرف میکنه . من دختر دارم، ازش میترسم و بهش میگم میگه اختیار خونمو دارم، و قراره برادرش داخل حیاط یک خونه دیگه زندگی کنه تنها و حالت درستی نداره.

اصلا این مرد واسش مهم نیستم، حتی ما رو بیرون نبرده، سال به سال واسه دخترم خواستگار میاد با تندی و لجبازی رفتار میکنه، اصلا باهاش نمیشه درست رفتار کرد، از حق نگذریم واسه زندگیمون کم نذاشته ، ولی توجه داره همه چیز میخره میاره ، ولی فحش و توهین هاشم هست ، قدر دان نیست نمونش کلی مهمون داشتیم ،غذا درست کردم ولی آخرش سر شب میگه وظیفته ، واسم چیکار کردی مگه ، دو تا مرغ پختی دیگه .

انگار تو زندگیش نقش ندارم، هم توهین میکنه، من راضی نیستم ازش چیکار کنم ؟ مریض میشم میگم مریضم اصلا توجه نداره من تپش قلب داشتم دکتر نبرده بود، یک شب اونم قلبش درد گرفت منم برد دکتر، با دوستاش میخنده، حتی با زن های دیگه، ۵۸ سالشه ، با همه زن ها خوشه به من میرسه تیکه بارم میکنه ،پر حرف شده غر میزنه  سرم ، به دستم پول نمیده، واسه خونه خرج کنم، زجر میکشم تو اون خونه ، همش تیکه .

نمیتونم طلاق هم بگیرم چون ۳ تا بچه دارم، آبرو دارم، پیش مردم همش میشینه تو خونه مثل برج زهر مار به تلویزیون نگاه میکنه ، بهم توجه نمیکنه ، همش به خونه میرسه غر میزنه تا لحطه ای که بریم بخوابیم، من اتاقمو خیلی وقته ازش جدا کردم دیگه میلی بهش ندارم ، نزدیک ده ساله همچین رفتاری داره  .

من  خیلی  اهل سازش و کوتاه اومدنم ولی اون ادامه میده ، من زن زیبا رویی هستم همه ازم راضین و خیلی تو خونه کار میکنم تا همه ازم راضی یاشن ،ولی بچه هاش هم مثل پدرشون  بی اخلاق و بی درک شدن ، مادرم همیشه میگه واقعا چقدر تو صبوری باهاش میسازی.

شما بگید چیکار کنم ؟