خانواده برتر

به نام خدا

به یاد خدا

برای خدا

سلام دوستان

انشالله امروز جلسه چهارم کمک های اولیه رو خدمتتان توضیح میدم ، این مبحث در مورد فوریت ها و خونریزی های خاص و چه اقداماتی باید انجام دهیم که در طی چند جلسه گفته می شود

قانون طلایی:

در صورت خروج خون از بینی یا گوش به هیچ عنوان جلوی آن را نگیرید

مروری بر درس گذشته:

انواع خونریزی: 1- داخلی   2- خارجی

خونریزی خارجی: الف) مویرگی      ب)سرخ رگی(شریانی، خطرناکترین)       ج)سیاهرگی (وریدی)

اقدامات: دعوت به آرامش ، ناشتا نگهداشتند ، ارتفاع عضو، کمپرس یخ ،خارج کردن لباس تنگ و زیورآلات ،فشار مستقیم روی زخم ،استفاده از آتل یا ثابت نگهداشتن عضو ، ارتفاع دادن عضو ،فشار بر نقاط فشاری ، استفاده از تورنیک،

جلسه چهارم

فوریت ها

شامل 13 مورد می باشد

1-سکته مغزی و ضربه ی مغزی

2-سکته قلبی

3-جراحات نافذ قفسه سینه

4- خون ریزی شکم

5- بیرون زدگی روده

6- خونریزی دندان(از ریشه جدا شده)

7- خون ریزی لثه

8- خون ریزی گردن

9- خون دماغ

10- آپاندیس

11- دیابت

12- شوک

13-غش صرع

بخش اول

1- سکته مغزی و ضربه مغزی: چون این دوتا علائمشون مشترک باهم گفته می شود 

علائم: 

سردرد سرگیجه سقوط ناگهانی، تهوع ، مردمک ها غیر قرینه می شوند (یعنی بزرگ و کوچک می شوند یا همزمان فعالیت نمی کنند) ، ضعف و بی حالی ، اختلال در صدا و سیما و شنوایی ، فلجی یک سمت از بدن یا بخشی ، افتادگی لب ها (به اصطلاح می گند لبخند شده)   ، افتادگی پلک ، بی اختیاری مدفوع و ادرار ، افت سطح هوشیاری 

ضربه مغزی: خروج مایع مغزی نخاعی از گوش و  بینی (به هیچ عنوان جلوی خونریزی گوش و بینی را نگیرید چون مغز داره با خارج کردن خون یا مایع مغزی نخاعی فشار داخل مغز رو تنظیم می کنه این حالت توی کوهنوردی زیاد پیش می آید که بخاطر رفتن به ارتفاعات کوهنوردان دچار خونریزی بینی و گوش می شوند که کوهنوردای حرفه ای با هر صعود دوباره 100 متر 200 متر برمی گردند عقب که فشار بدن تنظیم شود دوباره مثلا 1000 متر صعود می کنند و همین چرخه تکرار می شود) البته چند قطره بیشتر نیست ، کبودی زیر چشم (بهش می گند علامت راکون (راکون یه حیوان که زیر چشماش سیاه)) ، کبودی پشت گوشت (بهش باتل ساین هم می گند) و استفراغ جهنده(با استفراغ معمولی فرق می کنه حالت پرتابی دارد)

نکته: تروما به معنی ضربه است       و هد تروما یعنی ضربه ی مغزی

نکته:وقتی سر ضربه می بینه حتما باید برید سی تی اسکن کنید چون ضربه مغزی ممکن همون لحظه اتفاق نیافته روز بعدش دچار پارگی رگ بشود هزینه ی سی تی اسکن بدون دفترچه در بیمارستان دولتی 67 هزار تومان می باشد و کلا 10 دقیقه بیشتر طول نمی کشه 

نکته2: بچه ها سرشون آسیب پذیرتر از بزرگسالان هستند بخاطر همین اگر دیدید سرشون ضربه خورده حتما برید بیمارستان چک کنید پشت گوش نندازید ، استادمون توضیح می داد حتی ممکن بعد از 20سال  خودش نشون بده

سکته مغزی:در سکته مغزی گلدن تایم (زمان طلایی نجات) 60 دقیقه می باشد یک توضیح مختصر خدمتتان بدم که چرا این اتفاق می افته

ببنید به دو دلیل ممکن این اتفاق بیافته :

1) پارگی رگ که می تونه بر اثر ضربه باشد که نهایتش به خونریزی مغزی دچار میشه یا اینکه فشار طرف چون همیشه بالا بوده و رعایت نمی کرده به مرور زمان دیواره های عروقش یا همون رگهاش نازک و ضعیف شده و در نهایت پاره میشه.

2) مصدود شدن رگ توسط لخته ی خون این خیلی نکته جالبی ، ببینید واسه همه ی ماها پیش اومده که دست و پامون بر اثر ضربه کبود بشه یا لخته ی خون توی بدن ایجاد بشه که به اصطلاح به اون (آمبولی) می گند ، این لخته های خون اگر درمان نشوند می توانند بر اثر گردش خون به جاهای خطرناکی مثل مغز بروند و باعث انسداد عروق بشوند که در نهایت به سکته مغزی منجر میشه (جالبه اینکه بدونید تو بیمارستان بعد از عمل ها واسه اینکه لخته خون ایجاد نشه آمپول آمبولی می زنند ، پدر یکی از دوستام عمل داشت بعد فراموش کردند این آمپول بزنند و مرخصش کردند بعد از چندوقت حالش بعد میشه و تا لب مرگ پیش رفته بود).

نکته: بعضی موقع ها پیش میاد یه سمت از بدن فلج میشه یا بی اختیاری ادرار می گیرید یا دیدتون دچار مشکل میشه بعد نیم ساعت یا یک ساعت می بینید خوب میشید و پشت گوش می ندازید میگید چیزی نبود ، این در واقع نشون میده که لخته ی خون در حال حرکت و این خطرناکه حتما باید درمان بشه....(اگر اشتباه نکنم به این مورد حمله ی مغزی می گند دقیق اطلاع ندارم  )

خب واسه اینکه ببینیم طرف دچار سکته مغزی یا ضربه مغزی شده یه سری تست هست که خیلی تو فیلم ها دیدید که انجام میدهند ...مثلا تکون دادن مداد یا انگشت دست جلوی چشمان مصدوم با اینکار می خواهند ببینید که مردمک ها همزمان واکنشون میدهند یا در آن اختلال ایجاد می شود...

راه دیگه اینکه بهش بگید هر دوتا دستش رو همزمان بالا بیاره اگر دچار اختلال در مغز شده باشه یکی از دستاش زودتر بالا میاد یعنی تشخیص فاصله و زمان واسشون سخته...اگر نمی تونست دستاشو بالا بیاره یا موقعیت نبود یا جای حرکت نداشت می تونید بهش بگید که هر دوتا دستان شمارو همزمان فشار بدهد اگر دیدید فشار یکی محکم است یکی بی جون یعنی دچار اختلال مغزی شده (اگر بعد از چنددقیقه حالش خوب شد همون قضیه جابجایی لخته خون یعنی وضعیت بدتر شده حتما بیمارستان ببرینش)

نکته اگر بدلیل فلجی پلک ها باز مونده با دست آروم ببندینش که قرنیه چشمش خشک نشه

اقدامات:

دعوت به آرامش ، ناشتا، لباس های تنگ و زیورآلات خارج شوند ، جلوی خونریزی گرفته نشود ، حالت بیمار بحالت 45 درجه یا شیب دار خوابانده شود (مثل بیمارستان که مریض میخواهد غذا بخوره پشت سرشو بالا میارند) ، اگر بیمار در حالت بی هوشی یا نیمه بی هوشی بود یا یکطرف بدنش فلج شد به یک پهلو می خوابونیمش بهترین طرف این که به سمت پهلوی فلج بخوابونیشم و اجازه بدیم اندام های فعال بهشون فشار نیاد و  چون ممکن عضلات گلو هم فلج شده باشد تحت هیچ شرایطی بهش چیزی نمی دهیم حتی آب ، در حالت پهلو اگر استفراغ داشته باشد به بیرون ریخته می شود و باعث انسداد راه تنفسیش نمی شود ، علائم حیاتی هم دائم کنترل می کنیم اگر هم که تنفسش قطع شد سری احیا یا CPR انجام میدهیم و منتظر اورژانس می مونیم یا اگر خودمون امدادگریم سریع به بیمارستان انتقالش می دهیم

نکنه : اگر بیمار دندان مصنوعی داشت خارج می کنیم که باعث خفگی نشود 

نکته2: اگر بیمار زیر 1 ساعت برسونید بیمارستان عوارض سکته مغزی قابل جبران و بیمار می تونه خوب بشه در غیر اینصورت خیلی مشکلات زیادی داره من واسه مادر بزرگم اتفاق افتاده خدا نصیب کسی نکنه واقعا بیمار داری خیلی سخته تکلمش رو از دست داده نصف بدنش فلج ، هفته ی 2 روز باید بیمارستان بستریش کنند خلاصه هیچ کاری نمی تونه بکنه حتی با شلنگ از راه بینی بهش غذا می دن....تازه کلی هم هزینه ی درمانی داره که واقعا کمر شکن تو این موقعیت اقتصادی...دست کمش باید یدون پرستار 24 ساعت واسش بگیرید که فقط کارای شخصیش رو انجام بده...

خاطره

درجه امدادی و نوع فعالیت: ایثار و عضو تیم امداد کوهستان

تلخ‌ترین حادثه‌ای که در طول این سال‌ها با آن روبه‌رو شدم عملیات نجات یک عروس و داماد بود. بعد از اینکه حادثه اعلام شد بلافاصله خودمان را به محله حادثه رساندیم. ماشین عروس به دره‌ای سقوط کرده بود و تعدادی از اقوام آنان در حال امدادرسانی خودسرانه بودند. آنها فکر می‌کردند خودشان می‌توانند عروس و داماد را نجات دهند. به همین دلیل دیر اعلام کرده بودند و کار از کار گذشته بود. خیلی تلاش کردیم اما متأسفانه جان آن عروس و داماد از دست رفت. شب غم‌انگیزی بود. خانواده آنها بی‌قراری می‌کردند. حال هیچ‌کدام از بچه‌های عملیات هم خوش نبود. از آن به بعد هر وقت ماشین عروس می‌بینم یاد آن حادثه می‌افتم.  بحث آثار روانی برای امدادگران هلال‌احمر موضوع مهمی است که باید به آن توجه ویژه کرد.

نکته:یادم رفت توضیح بدم هر کدام از خاطرات مربوط به چه تیم امدادی

بصورت خلاصه

اولین خاطره روز پدر مربوط به  عضو تیم امداد جاده

دومین خاطره بچه که تو کوهستان گم شده بود  عضو تیم واکنش سریع

نکته پایانی 

جلسه آینده سکته قلبی و احیا رو باهم میگم البته در هلال احمر احیا رو جلسه آخر یاد دادند چون کار عملی بود و اینکه فیلم  آموزشی هم قرار  میدم

پایان