سلام دوستان عزیزم

من همیشه خواننده خانواده برتر بودم ولی در این هفته مشکلی برام ایجاد شد که باعث شد نوشتن رو پیشه کنم؛ خوشحال میشم نظرات و کمک هاتون رو نسبت بهش بدونم.

من دختر مجرد ۲۵ ساله و با مدرک کارشناسی ارشد هستم و از خانواده و موقعیت خوبی الحمدالله برخوردارم. من از سال ها پیش خواستگار داشتم و تا وقتی لیسانس رو گرفتم به ازدواج فکر نکردم و همه رو رد کردم. اما بعد اون تو این دو سه سال خودم رو برای زندگی مشترک و پذیرفتن خواستگار آماده کردم، معیارم علاوه بر ایمان و اخلاق این بود که همسر آینده ام من و شخصیتم رو واقعا دوست داشته باشه. تو این دو سال هم خواستگارایی داشتم که رد کردن برخی شون واقعا برای اطرافیانم مخصوصا دوستان تعجب داشت چرا که یا پولدار بودن یا صرف قیافه خوب داشتن و ...

برخی هم صرفا جذب ظاهر من میشدن و با شخصیتم کاری نداشتن یا اهل دوستی با جنس مخالف و... این معیارهای سطحی که دلیل من برای ازدواج نبود طوری که مورد تمسخر واقع شدم که دنبال آدمای خشک مذهبی و ... میگردم.

راستش من هیچ وقت رابطه خارج از کار و درس و بحث با مردان نداشتم و اهل دوستی هم نبودم و این توقع رو از همسر آینده هم داشتم. تا اینکه چند ماه قبل یکی از اساتید حق التدریسی به واسطه به من فهموند که به من علاقه مند شده و طالب ازدواج هست.

من ناخودآگاه رفتارهای گذشته شون رو به یاد آوردم علت اون همه توجه و تعریف و احترام و تشویق ... رو فهمیدم چون من دانشجوی نمونه کلاس بودم و فکر میکردم به خاطر وضع درسیم مورد توجه ام.

ایشون در عین پر انرژی و شوخ بودن با دانشجوها سنگین و نجیب اند و تو این چند ماه که همه دانشجوها به واسطه اون واسطه و رفتارهای خود استاد موضوع خواستگاری رو میدونن جز تعریف از اخلاق ایشون و نجابت چیزی نمیگن .

راستش ایشون تنها کسی بودن که جرقه ازدواج رو جدی در من زدن و من رو مطمئن کردن نسبت به ازدواج ولی هفته گذشته از صحبت هاشون با دانشجوها متوجه شدم که یک سال از من کوچکترند و من فکر نمیکردم ایشون با این سن انقدر رتبه علمی داشته باشن .

حالا فوق العاده در شک و تردیدم و تصور ازدواج با آدم کوچکتر از خودم خیلی سخته حتی یک سال ... احساس میکنم دیگه از خواستگاری و ازدواج زده شدم. میدونم اگه نه بگم ایشون خیلی میشکنن مخصوصا مقابل دانشجوها و بعد این همه مدت که من رو دوست داشتن و من چند ماهه فهمیدم خیلی اذیت میشن . همین طور خودم که کسی رو که تمام معیارهای من رو داشت و گرمای عشق رو تازه به من فهموند باید رد کنم .

آیا اشتباه میکنم ؟


مرتبط:

یه خواستگاری دارم که 1 سال از من کوچکتره

پسری رو که از لحاظ سنی و تحصیلی پایین تره رد کنم؟

می خوام با پسری که دو سال ازم کوچکتره ازدواج کنم

زنی 36 ساله هستم که عاشق پسری 25 ساله شدم

با وجود مخالفت خانوادم با یه پسر کوچکتر و تحصیلات پایین تر ازدواج کردم

در 28 سالگی خواستگار پاسداری دارم که یک سال ازم کوچکتره

خواستگار دلخواهم یه سال ازم کوچکتره، جواب رد بهشون بدم

نظر دخترها در مورد ازدواج با پسری که 6 سال کوچکتره چیه ؟

دختری هستم که عاشق همکارم که 7 سال ازم کوچکتره شدم


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) ازدواج با پسر کوچکتر از خود (۲۱ مطلب مشابه)