گروهی از منتقدان و حتی فیلم سازان بزرگ سینما را حامل عنصر مهمی به نام «سرگرمی» می دانند که تا حدودی سبب تمایز از دیگر هنرها می شود و در این میان بیشتر فیلم های سینمایی با خلق تصاویر خشونت آمیز نیاز به سرگرمی افراد جامعه را برآورده می کنند و آگاهانه یا ناآگاهانه می توانند نقش یک عامل تلقین کننده در بروز خشونت یا پرهیز از خشونت را ایفا کنند. بنابراین در پس تصاویر خشونت آمیز سینمایی دو نوع خشونت اکران می شود:

اول: خشونتی که حالتی احساسی و همچنین لوطی منشانه و قهرمان پرورانه دارد یا در اصطلاح اکشن ( خشونت جهت هیجان و سرگرمی ).

همچنین زمانی که از خشونت زیان بار فیلم ها سخن به میان می آید معمولا بیشتر فیلم هایی مدنظرند که خشونت ها را برای سرگرمی سینمایی و به شکلی مبتذل به نمایش می گذارند.

دوم خشونتی که حالت پنهان دارند، خشونت هایی است که نه خشونت را به خاطر سرگرمی بلکه با انگیزه جلب توجه ما به جنبه های ددمنشانه زندگی انسان ها ساخته اند.

سینمای خشونت نوع دوم می تواند مفید باشد برای درک رابطه دیالکتیکی بین تصاویر فیلم و دنیای واقعی و سرانجام زایش آنتی تزی کارآمد به نام حس شفقت و مهربانی و این شفقت و مهربانی سرانجام پلی باشد به سوی دنیای بهتر.

البته ممکن است یک فیلم هرگونه تولید شود ناخواسته موجب خشونت در درون افراد شود اما گاهی نوعی شیوه اکران خشونت ها در فیلم بر میزان بازتولید خشونت تاثیرگذار است و در حالت کلی خشونت نوع دوم با توجه با نوع و هنر تولید فیلم سازان تاثیر آن بر بازتولید خشونت اگر نگوییم صفر است در حد ناچیز و بسیار اندک است.

متاسفانه این گونه سینما به علت سبک خاص پیچیدگی و روان کاوانه بودن یا فلسفی بودن شاید چندان مورد استقبال عامه نباشد و بیشتر مورد علاقه قشر خاصی در جامعه باشد. این سینما معمولا در عرف مردم به نام سینمای روشنفکری معروف است. ( شاید بعضی فیلم گل های جنگ ساخته ژانگ ییمو یا فیلم بازگشته به کارگردانی ایناریتو با صحنه های خشونت آمیز و بی رحمی مثال موفقی باشند).

این گونه فیلم ها گرچه دارای سکانس های خشن فراوانی هستند اما طرح تصویر و هنر نمایش آنها شاید به طرزی استادانه می توانند وارد ناخودآگاه ما شوند و دنیای خشونت را محکوم می کنند و آنگاه از طریق زیرسوال بردن و برجسته کردن مسائل و دغدغه های انسانی آدم ها را به حیاتی آراسته با صفاتی چون نوع دوستی و مهربانی آن هم در دوران جنگ و موج خشونت فرامی خوانند.

بعضی از منتقدان معتقدند که در سینمای آلفرد هیچکاک و دیوید لینچ با وجود صحنه های خشن و بی رحمانه ای که اتفاق می افتند اما می توانند نقش برعکس ایفا کنند و در صورت تعمق در آنها دغدغه های انسانی ما بیشتر می شوند.

اکنون یک پرسش تامل برانگیز سر راه سبز می شود: با کدامین معیار می توان گفت که یک فیلم کدام یک از دو نوع خشونت را در خود گنجانده است؟ این پرسش همیشه دغدغه منتقدان و حتی جامعه شناسان و روان شناسان بوده است و شاید به جرئت می توان گفت از همین زاویه خشونت آمیزبودن یا نبودن به یک فیلم و اثربخشی آن توجه نکرده اند.

شاید نتوان معیار جامع و مانع را تعریف کرد اما به نظر می رسد شیوه اکران رویدادها و ساختار روایت فیلم بتواند تا اندازه ای موثر باشد. در اینجا ذکر یک مثال شاید بتواند غرض نگارنده را بهتر روشن کند. فیلمی را در نظر بگیرید که در آن قهرمان اصلی فیلم سرانجام به تنهایی یکه تازی می کند تا قاتلان پدرش را با طرز فجیعی به سزای اعمالشان برساند و سرانجام موفق هم می شود و خط داستان فیلم همین جا تمام می شود و دل تماشاگر در اثر موفقیت انتقام کاراکتر از قاتلان هم راضی می شود...

فیلم دیگری را در نظر بگیرید که در آن کاراکتر در عین اینکه موفق می شود که خشونت قاتلان را با خون پاسخ دهد اما در پایان از طریق سکانسی موفق می فهمیم که او از انتقام پشیمان است یا حداقل نوعی غم و اندوه را در چهره کاراکتر می بینیم تو گویی جواب خون با خون و آن هم خودسرانه و بدون مراجعه به قانون کاری سنگین است.

اکنون یک بار دیگر اثربخشی هر دو فیلم را به یاد بیاوریم. اگر چه در هر دو فیلم خشونت اکران می شود اما آیا اثرگذاری آن دو با هم متفاوت است؟ با اندکی تامل می فهمیم پاسخ تا حدودی منفی است. بنابر قدرت خلاقیت و هنرمندانه فیلم ساز گاهی نوع خشونت و میزان تاثیرگذاری و غرض نمایش آن خشونت ها را تعیین می کند و چه بسا بیشتر اوقات نمی توان برای شیوه ارائه آنها الگوی همیشگی و معیاری ثابت تعیین کرد بلکه بسته به شرایط و متغیرها، عوامل سازنده فیلم از راه نفوذ به درون خودآگاهی و ناخودآگاهی مخاطب و با سیر در دنیای انفس و تخیلات انسان سرانجام خود تماشاگران تا حدودی پی می برند که آیا خشونت اکران شده در آن فیلم، خشونت را می زاید یا می زداید و این نوعی تاثیر بر ادراک و شهود مخاطبان است که تنها کارگردانان موفق و هنرمندان اصیل می توانند با بهره گیری از آن تماشاگران را گاهی به تماشای دنیاهای خشن و خونین ببرند اما بدون اینکه کسوت درون مخاطب هم در این سفر، خونین شود و این یعنی تجلی شگفت انگیز و موفقیت آمیز هنر سازندگان فیلم بر دنیای ذهن و روان ما.

سعید کرمی


مرتبط:

این کارتون امروز از شبکه پویا پخش شد

چرا فیلم سازان ما در ساخت فیلم و سریال تاریخی ضعیف عمل می کنن؟

نقدی به فیلم نامه سریال بچه مهندس ۲

می خوام فیلمنامه نویس بشم

چطور به صورت حرفه ای فیلم بردار شوم ؟

چه طوری فیلم ببینم و ازش تاثیر نگیرم؟

کی قراره من از فیلم های ایرانی درس زندگی بیاموزم؟

زندگی شما چقدر شبیه فیلم و سریال های ایرانیه ؟

کسی فیلم محمد رسول الله رو دیده ؟

دلیل اینکه فیلم های ایرانی ضعیف هستند چیه ؟

تولید فیلم و سریال برای ترغیب جوانان به ازدواج

قشنگترین و بهترین فیلم ایرانى که دیدید چیه؟

نظر شما درباره سریال پدر که از شبکه ۲ پخش شد چیه ؟

چرا یک سریال درباره شفا یافتگان طب اسلامی ساخته نمیشه ؟

سوال از دختران شبیه لیلا در سریال پدر

کاری که ملکا در سریال ماه و پلنگ کرد حماقت بود نه بخشش

با شخصیتی مثل "مهدی" سریال "همه چیز آنجاست" ، ازدواج می کنید ؟



برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل اجتماعی روز جامعه (۶۳۴ مطلب مشابه) مطالب کاربران (۸۹۱ مطلب مشابه)