خانواده برتر

سلام

لطفا همه جواب بدین و خواهش میکنم کمکم کنین

یه مشکلی این روزا سخت روی ذهنمه الانم که دارم اینو مینویسم بعد از دو تا جر و بحث اساسیه . یه پسر ۲۳ ساله ام . برای شما هم پیش اومده که برین مغازه و فروشنده بد جوابتون رو بده ؟

من امروز رفتم داروخونه و مرده خیلی بد و با غرور جواب منو داد میگفت یه کپی از نسختون بده منم دادم و گفتم معمولا کپی نمیخوانا ، اونم گفت ما میخواییم ، خودتم میدونستی که گذاشتی پیشت ، منم شدیدا بهم برخورد و گفتم اولین بارم نیست که میرم داروخونه و اینو برای دکتر گذاشتم پیشم و شما هم برو داروهاتو بیار ، که بعدش بحث بالا گرفت و واقعا میخواستم بزنمش ...

یا یه بارم رفتم لباس بگیرم اولش که زبون میریخت تا بخریم بعد که نخریدیم بهش برخورده میگه بسلامت ! یعنی اگه خواهرم همراهم نبود قطعا قطعا باش دست به یقه میشدم . میفهمن که ادم وقتی با خانوادس مجبوره کوتاه بیاد زبونشون دراز میشه ، در صورتی اگه تنها میرفتم اینقدر جرات نداشت . داغونم داغون ، اگه عکس العمل نشون بدم که اعصابم و فکرم تا مدت ها درگیره ، اگه واکنش نشون ندم که همش فکر میکنم که ترسو ام و یه چیزی تو ذهنم بهم میگه تو جرات نداشتی جوابشو بدی .

التماس میکنم اگه تجربه ای دارید با من در میون بذارید ، داداش کوچیکترتونم . اصلا برای شماها پیش میاد یا نه ؟  برا دخترا که پیش نمیاد نه ؟  وای که داغونم ، نمیدونم کارم درسته یا نه ، اگه واکنش نشون ندم و مؤدب باشون صحبت کنم همش فکر میکنم عزت نفس ندارم چون اون مغرورانه جوابمو داده ، من آدم پرخاشگریم آره ؟ به نظرتون برم دکتر !؟ وقتی یه نفر بد برخورد میکنه بام تا مدت ها توی ذهنم میمونه و بسیار کینه ایم ، شاید باورتون نشه میخواستم برم شیشه های مغازه اون فروشنده رو یه شب بشکونم که حرصش بگیره .

نمیدونم چی درسته چی غلطه . فکر میکنم همش برای من پیش میاد این چیزا ، اگه برای بقیه هم پیش میاد چرا بقیه واکنش نشون نمیدن ؟

یه بار رفتم دکتر ، سلام کردم به منشی ، بعد همین جوری داشت با یکی دیگه صحبت میکرد ( با دکتر )  و اصلا جواب نداد و سرشم برنگردوند ، چند دقیقه وایستادم ، حرصم گرفت یه بد نگاش کردم و برگشتم که برم اصلا، دیدم بغل دستیش میگه آقا دفترچه تونو بدین . آخه این منشی دیگه چرا خودشو میگیره ؟، دکتر هزار پله مؤدب تره از این .

با مادرم رفتم گل نرگس بگیرم دیدم پژمرده ان گفتم نه ممنون ، یارو میگه چرا ؟ گفتم یه کمی پژمرده ان بهش برخورده ، میگه اگه نمیدونستی بدون گل نرگس همینجوریه ، اگه نمیدونستی بدون . من هیچی نگفتم چون بامادرم بودم و فقط اومدیم بیرون ، اما وقتی اومدیم خونه همش به مادرم غر زدم که به خاطر تو اینجوری شد ، و نمیشد حالا گل نگیری ؟ که مادرم هم ناراحت شد . شایدم من وسواس فکری دارم و پرخاشگرم ، داغونم بهم ریخته ام اصلا .

اما تا یه نفر مودبانه جواب میده منم کلی با ادب باش صحبت میکنم و هی میگم دمش گرم چه ادم خوبی ، همش حس میکنم اگه واکنش نشون ندم تحقیر شدم . و این مشکلات برای منه ، اخه میبینم که اون فروشنده ی اقا با خانما خیلی گرم میگیره ، به نظرم که آدم عوضی ایه که فقط با خانما خوب حرف میزنه ،

لطفا یه راهنمایی ای چیزی کنین ، اگه براتون پیش اومده حتما بگین چه جوری شده خواهش میکنم .