سلام دوستان

پیشاپیش عذر میخوام از طرح سوال تکراری ولی بی جوابم، باور کنید تو این چند ماهه بارها سوالمو تایپ کردم و نتونستم ارسال کنم ولی دیگه نمیتونم تنهایی فکر کنم از قبل تشکر میکنم بابت  پاسخ هاتون و دوم اینکه ببخشید اگه خیلی عامیانه سوالمو مطرح میکنم اینجوری راحت ترم ؛

دختری دانشجو و مجرد هستم بین 23 تا 26 سن دارم. راستش قصیه از جایی شروع شد که یکی از دوستانم بحث یکی از همکلاسی های آقا رو پیش کشیدن و گفتن به من نظر خاصی داره و اینو مطمئن هستم، از اون جایی که اهل توهم سازی نبودم حرفشون رو قبول نکردم و بهشون فهموندم ایشون در حد همکلاسی بمن لطف دارن و هوام رو دارن و با بقیه هم همینطور هستن.

حدود چند روز بعد یکی دیگه از همکلاسی هام همین موضوع رو مطرح کردند و من محکم سرحرفم ایستادم که دارند اشتباه میکنند و مسئله خاصی بین من و ایشون نیست . ولی کم کم این حرفا احساسات من رو برانگیخته کرد چون تا قبل از اون من فکر میکردم واقعا دچار توهم شدم ،این اقایی ک مد نظرمه خیلی موقر و سرسنگین هستن و نشده حتی با همکلاسی های اقا گرم بگیرن دیگه خانوما که هیچ ، سنگینی نگاهشون رو همیشه حس میکردم و خیلی جاها هوامو داشتن.

راستش من از همون اولین باری که ایشون رو دیدم یه جواریی جذبش شدم ولی خودمو با درس سرگرم میکردم که از فکرشون در بیام. چون خودمو در حد ایشون و سطح اجتماعیش و حتی ظاهریش نمیدونستم. پیش خودم میگفتم مگه ممکنه بین این همه دختر شیک و زیبا و ثروتمند ،منه ساده با قیافه معمولی نظرشو جلب کنم؟

یه مدت گذشت و ایشون رو ندیدم تا چند ماه بعد از اون قصیه دوباره به ایشون برخوردم در حد سلام و علیک.خانومایی که همراهم بودن برگشتن بهم گفتن فکر کنم این اقاهه عاشقته، ماجرا رو با سوال کشش ندادم ولی اونا ادامه دادن. الان که مدتیه از اون قضیه میگذره من دارم روانی میشم که این حرفای شبیه بهم از آدمای متفاوت چه معنی داره ؟ آیا واقعا اون اقا به من نظری داره پس چرا مطرح نکرده ( البته منطورم دوستی و اینجور روابط نیست )، مطرح کردن این مسئله به کنار، مدت هاست فکرم مشغوله و نمیتونم از فکرش در بیام  دارم روانی میشم نمیتونم زندگی کنم خواب و خوراکم شده فکر اون اقا اطرافیانم باعث شدن کم کم به اون شخص وابستگی عاطفی پیدا کنم .

شب ها خوابش رو میبینم روز ها بهش فکر میکنم . خواهش میکنم کمکم کنید از این توهم بیرون بیام و از آقایونی هم که اینجا هستن عاجزانه خواهش میکنم اگه به شخص خاصی حسی ندارید طوری باهاشون رفتار نکنید که طرف عاشقتون بشه . من اوایل پای احترام متقابل میذاشتم ولی الان نمیدونم اسمش رو چی بذارم؟


مرتبط با شکست عشقی در دختران:

یعنی به همین راحتی ولم کرد؟

من تنها و اون با یارش، چیکار کنم آروم بشم؟

تصمیم دارم تا وقتی کسی ازم خاستگاری نکرده بهش حسی نداشته باشم

به پای عشقی که فکر میکردم درسته همه خواستگارهام رو رد کردم

چرا خدا منو به پسر مورد علاقم نرسوند ؟

عاشق پسر داییم شدم ولی اون بی توجهی می کنه

عشق یه طرفه سخته واسه دختر ...

پسر مورد علاقم منو خواهر خطاب کرد

انگاری فقط اومده بود تا دلِ منو ببره

شکست عشقی برای خانم ها سخت تره

چطور بعد از شکست عشقی و عاطفی خودم رو جمع و جور کنم؟

کمک به فراموشی شکست عشقی یه دختر


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه)