سلام

من دختری 29 ساله هستم دانشجوی دکترا تا 24 سالگی با هیچ پسری رابطه نداشتم بغیر از دانشگاه که در مورد درس با یکی دو نفر از پسرای دانشگاه صحبت می کردم با هیچ کس صحبتی نمی کردم تا اینکه تو این سن با ابراز علاقه یکی از همکلاسیام که  از خیلی وقت پیش منو میخواست احساساتی شدم و نتونستم بهش نه بگم .

راستش من اصلا نمیدونستم رابطه دختر و پسر چطوریه وقتی باهام صمیمی شد و از شما تبدیل به تو شدم فهمیدم اشتباه کردم ولی انقد دوستش داشتم نمیتونستم این رابطه رو تموم کنم.

البته من هیچوقت نذاشتم خیلی گناه کنیم ولی رابطمون در حد دست گرفتن و بوسیدن بود. و اصلا شرایط ازدواجم نداشت بعد سه سال فهمیدم اون آدمی که میخوام نیست و از نظر فکری و خیلی چیزا با هم فرق داریم و این رابطه رو تموم کردم .

اشتباه من این بود بخاطر تحمل دوری ازش وارد یه رابطه جدید شدم که اون هم بعد یک سال با مخالفت خانوادم برای ازدواج بهم نرسیدیم . حالا من دختری که اصلا اهل دوست پسر نبودم به بهانه آشنا شدن برای ازدواج و دوست داشتن با دو تا پسر صمیمی شدم. اما این اشتباه آخرم نبود وقتی دیدم خواستگار یا نمیاد یا وقتی میاد میذاره و میره و هیچ خبری نمیشه یا با اون چیزی که میخوام فرسنگ ها فاصله داره  از تنهایی ترسیدم و  باز اشتباه کردم و یه نفرو که واقعا بهش علاقه داشتم وارد زندگیم کردم اما الان بعد یک سال فهمیدم تا دو سه سال دیگه شرایط ازدواجو نداره.

الان با اینکه خیلی دوستش دارم نمیدونم چکار کنم. اما بازم خدا رو شکر سعی کردم با این اقا پسر رابطمون به گناه کشیده نشه حتی دست همم نگرفتیم این روزا واقعا آرزوی مرگ دارم میدونم اشتباه از خودم بوده اینکه زود احساساتی شدم و بدون تحقیق این آدما رو وارد زندگیم کردم .

گاهی اوقات تصمیم می گیرم ازدواج نکنم یعنی پسری هست منو با این گذشته ام قبول کنه . خیلیا میگن نباید از گذشتت چیزی بگی بهش اما اگه خودش آدم پاکی باشه و اهل دوست دختر نباشه چی؟

من واقعا نمیتونم خودمو ببخشم . نمیدونم این اشتباهاتو چطور کردم. الانم که سنم رفته بالا خیلی کم خواستگار میاد دارم کم کم خودمو برای تنهایی آماده می کنم. 

از دخترخانمای جوون میخوام هیچوقت وارد یه رابطه احساسی  حتی به قصد ازدواج که نمیدونن آخرش چی میشه نشن یه درصد احتمال بدن که  به ازدواج ختم نشه اون وقت پشیمونی فایده ای نداره.

بهترین کار اینه خانواده رو در جریان گذاشت. واقعا نمیدونم چکار کنم اگه میتونین کمکم کنین لطفا بگین چون از لحاظ روحی واقعا داغونم.

ممنون


مرتبط:

چطوری باید با احساس تنهایی کنار بیام

چه طوری از تنهایی و یکنواختی در بیام ؟

تنهام ، خسته ام ، از تنهایی دلم یه همسر میخواد

تنهایی از همه جهات دیوونم میکنه

چه پاسخی به نیاز های جنسیم و عاطفیم و تنهاییم بدم ؟

تنهایی بد جور بهم فشار آورده

چرا یه دختر باید کل تابستونش زل بزنه به دیوار اتاقش از تنهایی ؟

اینرسی ازدواج - شاید عمق تنهایی رو درک نکردی

اینرسی ازدواج - تنهایی رو عشقه!!!

چیکار کنم تنهایی و خیالبافی منو اذیت نکنه؟

احساس تنهایی زیاد مانع حرکت رو به جلوی من شده

من موقع تنهایی هام با یه آدم خیالی حرف می زنم

ایها الناس به چه زبونی بگم که بابا مُردم از تنهایی

کی واقعا دلش میخواد همیشه احساس تنهایی کنه ؟

من فوبیای تنهایی گرفتم ...

برای رهایی از تنهایی چه راهکارهایی دارید ؟

افسردگی به خاطر تنهایی و رفت و آمد نکردن با دیگران

چه جوری از تنهایی در بیام ؟


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) دوستی به قصد ازدواج (۱۲۵ مطلب مشابه)