من حدود شش ماهه عقد کردم مشکل من اینه که مادرم همش میخواد یه کاری کنه که منو مقابل همسرم قرار بده. همسرم مادرم رو آدم معقولی میدونه و اصلا از جر و بحث های من و مادرم خبر نداره. هر از چند گاهی سره بهانه های مختلف گیر میده که بگو پولت بده در آمد خودت رو بهش نده فلان چیز رو باید برات بخره اون که زن رفته کیفشو بکنه چرا مفتکی بگو خرجت کنه باهاش بحث کن بره دنبال کار بهتر و ... .این بحث ها هم بیشتر بعد از شب هایی اه که من و اون پیش همیم.گاهی احساس میکنم اصلا نمیتونه مادرم خوشی من رو ببینه قبل از ازدواج همش با من بحث یکرد که موندی هیچکی تو رو نمیگیره و هزار تا ایراد رو من میذاشت اما الان تاقچه بالا میذاره که تو فوق لیسانسی و فلان شغل رو داری باید برات خرج کنه. من خودم شاغلم و قبل از ازدواج هم از زمانی که شاغل شدم همه نیازهای خودم رو از پول خودم برآورده میکنم الان هم که ازدواج کردم همین روند رو دارم ولی مادرم به من اعتراض میکنه. دوست داره من اصلا در مورد درآمدم به شوهرم نگم و تازمانی که تو خونه اونا هستم پول هام رو به اون ها بدم یا خرج جهیزیه کنم. اگه بیام جواب بدم میگه تو از وقتی شوهر کردی زور شدی و مدام با ما بحث داری در حالی که خودش شروع کننده و من فقط میخوام قانعش کنم که کتاسفانه اوضاع بدتر میشه و نفرین میکنه.

نمیدونم چی کار کنم گاهی دلم میخواد این مسایل رو به همسرم بگم ولی میدونم کار درستی نیست لطفا کمکم کنید که با مادرم چه طور تا کنم؟


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)