خانواده برتر

ببین خواهر گرامی متاسفانه کنکور رو برای مردم ایران یه بت کردن که اگه قبول شدی و رفتی تو که هیچی و اگه نشدی زندگیت به خاک سیاه میشینه

ببین خواهر گرامی اول اینکه زندگی ارزشش بیشتر از اینه که برای یه کنکور بخوای خودتو بکشی و ناامید بشی

دوم وقتی برنامه داشته باشی و توکل برخدا بری جلو و اگه نشد ایشالله دور بعد تلاشت رو بکنی و با ذهن ازاد بری دنبال درس خوندن هم انگیزه پیدا میکنی و هم دیگه استرس نداری

پس امید به اینده و داشتن هدف مشخص و والا و برنامه صحیح و منطقی باعث رسیدن به هدفت میشه

اگر هم میخوای خودتو بخاطر یه کنکور بکشی من بهت سیانور توصیه میکنم دردش کمتره

باز داری همون اشتباه رو میکنی ،می گفتی از اول مهر شروع میکنم الان هم میگی از سال بعد !!!عزیزم تو پشیمونی ولی با خودت رو راست باش لطفا .بذار خانوادت تا حدودی در جریان باشن و حتما مواظب باشن تو نری سر گوشی و نت .اصلا اینو عیب ندون من خودم سال اخر پزشکی و خواهرم داره واسه فوق میخونه ولی هنوز که هنوزه موقع امتحانای مهم که میریم خونه گوشیو میدیم دست مادرمون واونم هر بار کلی سرکوفت میزنه 😁 

واسه دندون دیر شده تلاشتو بکن بازم امکانش هست من سر پیری پارسال شرکت کردم خودم ریاضی خونده بودم بعد از کارشناسی چند سالی هم همینطوری وقت گذرونده بودم الکی رفتم تجربی شرکت کردم دو هفته هم خوندم بحث کل با کسی بود رتبه ام زیر دو هزار شد نه که دندون نشه میشه ولی سخته نصف کنکوری های ایران به عشق دندونو درآمدش دارن میخونن

از الان بشین بکوب بخون....

چقد یاد خودم اوفتادم

ببین من داغون بودم این قدر که استرس داشتم نمیتونستم درس بخونم حتی میگفتم کنکور نمیدم ولی خدا کمک کرد و الان سال سه پزشکی شیرازم فکر ندادن کنکور خیلی بده حتما کنکورو بده تا تجربه ای از جو و شرایط داشته باشی  بعدم سه ماه وقت کمی نیست میشه حتی رتبتو زیر هزار بیاری 

سلام عزیزم 

سلام 

پشت کنکوری بودن واقعا سخته

عزیزم 

دنیای مجازی رو به این سادگیا ترک نمی کنی...می گی می کنم...نمی کنی!

اینم اضافه کنم که من بعد عید شروع کردم به خوندن و رشته حقوق بهترین دانشگاه قبول شدم. اگه بخوای به نظر من تو این مدت هم می تونی. ولی باید شب و روزتو بذاری رو درس.

سلام. به هیچ وجه جلسه کنکور رو از دست ندید.از  همین زمان باقی مانده که زمان کمی هم نیست استفاده کنید و تا جایی که امکان دارد دروس رو مطالعه کتید حتی تا یک دقیقه مونده به کنکور.
من خودم تا لحظه ورود به جلسه کنکور یعنی داخل حیاط محل برگزاری، داشتم زبان انگلیسی میخوندم و خوشبختانه زبان رو هشتاد درصد زدم.
البته رشتم ریاضی بود.
الان هم سراسری میخونم

عزیزم ببین افکار خودکشی، استرس و شرایط روحی شما خیلی نگران کننده است. رابطه ات رو با مشاورت قطع کن چون داره حالت رو بدتر میکنه، با پدر و مادرت مشورت کن و حتما حتما به روانپزشک مراجعه کن. مهم نیست امسال یا سال دیگه، وقت زیاده برای کنکور دارن. الان وضعیت سلامتیت رو جدی بگیر و برو پیش روانپزشک.

میدونی چرا کمتر کسی بعد عید میتونه خودشو برسونه به پزشکی تهران؟؟

سلام .منم مثه توام فقط من ی سال بزرگترم ازت و پشت کنکور موندم تجربیم .هدفم بالابالا .سال پیش ک اصن نخوندم مشاورم داشتم مثه تو دروغ پشت دروغ حتی رتبه رو هم ب کسی راست نگفتم چی میگفتم ب مامان و بابام .مامان و بابام اذیتم نمیکردن ک بخون و برو نرو چرا اینجایی حبس کنن یا ...همیشه با مهربونی کامل برخورد میکردن همه چی فراهم بود  ازادمم گذاشته بودن همه چیزو هم ب عهده خودم گذاشته بودن ولی فقط ی انتظار داشتن ازم رتبه بالا و پزشکی ... این انتظار از سال انتخاب رشتم بود ک اینقدر همه تو گوشم گفتن ک رشتمو تغییر دادم رفتم تجربی.تو مخ خودمم رفته بود  فقط و فقط پزشکی بت شده دیگ .نتایج اومد و انتخاب رشته.رتبم خوب نبود مجاز دولتی بودم ولی چ رشته ای اخه؟ب کسیم ک اصلشو نگفتم راهی نداشتم جز موندن تابستون ک گدشت گفتم مهر مهر شد ی روز در میون دو روز در میون رفتم کتابخونه اونم چی ساعت ده یازده از خاب نازم بیدارم کنن ک برم خوندم یکم ....همچنان مثه سال قبل بودم و اسفند ی مشاور  پیدا کردم ماهه یکم ادمم کرد الان رسیدم ب بعد فروردین وقتایی ک میخوندم و عمل میکردم ب برنامم شاد و شنگول بودم وقتاییم ک نمیخوندم داغون و افسرده و گریه و دیگ اصن برنامه رو ول میکنم و گوشی و نت و خاب و ...بدبختی خلاصع   دیگ همش میگفتم از فردا دوباره مشاورو میپیچوندم  این فشاری ک روته رو با تمام وجود درک میکنم دو ساله واسه منم هست حالا یکم افت و خیز داره و هست و فقط ب این نتیجه رسیدم ذرمانی جز درس خوندن نیس   الان ک نمیخونی میگی ب جهنم نمیخام بخونم هرچی شدشد تواناییشو ندارم نمیشه اینقدر دروغ گفتم ب عقبم نمیتونم دیگ برگردم و جبران کنم  ولیییییییییییییی موقعی ک رتبت میاد بغض میکنی میگی کاش خونده بودم اشکت در میاد میگی کاش خونده بودم سال کنکورم ک خوش نگذروندی ک بگی اکه درس نخوندی حداقل خوشی بود ن فقط افسردگی بود و استرس و فشار ک پناه ببری ب چتروم یا مثه من ب خاب و اینا ولی اون موقع میگی اگه خونده بودم همه سختیاش گذشته بود الان شاد بودم ب خاطر رتبم سختی بکشی یا استرس یا خوش باشی میگذره بلاخره ولی بیا و س ماه سختی بکش نتیجه ک اومد همه سختیای این س ماه یادت میره من و تو اینقدر تنبلی کردیم ک حاضر نیستیم تلاش کنیم ولی من ی روز ک خیلی حالم بد بود و داغوووون بودم  با خدا عهد بستم خدایا کاری ک دوس نداری و انجام نمیدم ولی تو کمکم کن بجاش من فلانو میخام ازت .نمیگم ی روزه معجزه کرد ولی حداقلش ارومم کرد وامیدوار باید ی قدم برم سمتش تا تحویلم بگیره نماز حتمن بخون کار زشتی میکنی ترکش کن و از خدا بخاه و پاشو . من نمیگم بمون سال بعد یا ن ولی حداقل بخون این س ماهو ببین ادم سال بعد هستی اصن از کجا معلوم خدا خودش بهت داد وقتی ببینه پایبندی و تلاش میکنی امید داشته باش و برو کتابخونه حتمن گوشی و نت تعطیل زیست اگه میتونی برو کلاسای نکته و تستو بنویس تا خرداد ی دور زیستو عالی تمومش کن همراه با کلاس ...همه میگن دیره یا کمه ولی وقت هست واسه کامل کردن شیمی و عمومی... فیزیکو خیلیا شو بخون و ریاضی هم اونایی ک باهاش مشکل نداری مشتق حد و امار و انتگرال و مثلتات و احتمال و ... حتمن بخون هر شب ی ریدینگ و کلمه زبان ....هرروز همه درسا رو جا بده و مهم تر  از همه مرتب واسه همشون تست بذار ک یادت نره از خرداد تا نهایتا وسط خرداد دیگ فقز تست بزن هرچیم نخوندی فدای سرت همونایی رو ک خوندی تست بزن ک وقتی میری سر جلسه بدونی حتمن درست میزنیشون زیستو از دست نده اگه میتونی حتمن کلاسو برو مشاورم بیخی اگه میدونی نمیتونه کمکت کنه و فقط رو عصابه تست تست تست بخونی و تست نزنی ب هیچ دردی نمیخوره امیدوارم باش من خودمم مثه توام و از بیرون گود  نظرنمیدم مثه تو تنبلم خودمو زدم ب بیخالی و گفتم ب جهنم و استرسمو با خاب و نت و پر کردم ولی بسه دیگ ب جان خودم س ماهه بخونی ی چیزی ازش  در میاد روزی دوازده ساعت بیشتر باید بخونی نگو زیاده دو روز اولش سخته عادت میکنی ب قول ینفر ک رتبه سی و هفت شهید بهشتی بوود گفت نود روز دیگ ب کنکور مونده روزی شونزده ساعت بخونی نمیمیری ک پس حرف نزن بخون دیوونه هم نمیشی .بخووووون عزیزم ک نرسی ب جای من ...خداروشکر یکم درست شدم ولی کاش همون سال اول این حسو داشتم و تلاش میکردم بخون عزیزم بخون من قول میدم بخونی ب جایی ک میخای میرسی ولی نخونی این حالت ک ادامه پیدا میکنه ک هیچ ایندتو هم داغون میکنه  ب اطرافیانتم گوش نده هیچ وقتم توضیح نده واسشون ک چیکار میکنی و چ برنامه ای داری گند میزنن ب روحیت یا میرن رو مخ                                                                                           هیچ راهی جز اینک رو پا بایستی و تلاش کنی نیس امیدوارم استفاده کنی سوالی داشتی بپرس

علی جون

الی

.....

ببین دوست عزیز

سلام منم کنکوریم و اینکه نظر نگارین رو حتماااا جدی بگیر 

دختر یخی عزیز 

دختر یخی عزیزم انگار نوشته هات من بودم منم نصف چهارمو نخندم هیچی هم بلد نیسم اما تسلیم نمیشم

نگارین

............

اقای نجفی سلاممم...خسته نباشید

سلام 

خب همین الان پاشو بخون
بخدا قدر نمیدونید
منی ک برای یه امتحان ساده هم لال میشدم هم کر تا درسم تموم بشه اونقدی میخوندم ک راضیم کنه باوجود سردرد و چنتا مشکل دیگه..
اونوقت شما بخاطر دنیای مجازی؟ اصلا درک نمیکنم اینایی ک کنکور دارن اینجا چکار میکنید خب
این دنیای مجازی چی داره ک انقد آرامشتو بهم زده و بذاره از دوستات عقب بمونی
من اگه ادامه تحصیل میدادم مطمئنم هیچوقت با این وبلاگ آشنا نمیشدم و کلا دنیای مجازی
مشاور رو ولش کن اگه بهت استرس میده
خودت بخون برای سال دیگه نذار چون بازم تنبلی میکنی و میگی زیاد وقت دارم وباز همون آش و همون کاسه
آخ اگه آبجیم بودی بزورم شده درسارو یادت میدادم خودمم بات میخوندم اصن
حیفه پاشو بخون اینجا هم دیگه نیا😭
ان شا الله قبول میشی ب خدا توکل کن و شرو کن

ببین حتماااااا برو کنکور بده که یه تجربه داشته باشی و اینکه درس هارو به ترتیب اولویت بخون مشاورتم دیگه بدردت نمیخوره نرو پیشش یه بهونه ای جور کن ! 

سلام

سلام .من شب قبلش دیدم تا فرداش نگفته بودم بهشون بعدم رفتم بگم اشکم در اومد کلی گریه کردم خانواادمم سخت نگرفتن و منم چون هم خودم ی رشته خوب میخاستم هم اونا گفتم سال دیگ و ... فدای سرت گفتن چند شدی گفتم خوب نیس دوس ندارم بگم اون رشته هایی ک میخام نمیشه و ... دیگ هرکسم پرسید گفتم نمیگم هرچی گفتن زیر ده هزار زیر بیست هزار زیر فلان میگفتم نمیگم و اصن جوابگو نبودم مامان و بابامم پشتم بودن اعتماد بنفس داشته باش کم نیار و سرافکنده نباش بگو انتخاب رشته میکنم نشد سال دیگ بذار اگه قبول شدم میگم رتبمو یا نشدم با سال بعدی میگم و ... کلن سر ب سرشون میذاشتم و اونا هم دیگ حرفی نمیزدن خلاصه همینا ....شما ک مدرسه نمیری پس راحت تره کارت . گوشی و لب تاپ یا کامپیوتر و هرچی ک هست جمع میکنی راحت برو بده ب مامان یا بابات بگو با اینا نمیشه اونا هم اتفاقن استقبال میکنن بعدش برنامه ریزی میکنی بااااااااااید از دوازده بیشتر باشه بیشتر بنویس ک کمترم شد برسه ب همون دوازده و اینا زیستو حتمن تونستی نکته و تست رو برو و باهاش بخون نتونستی با ازمونا پیش برو الان دارن دوره میکنن ولی این ی دورو کلمه ب کلمشو حفظ کن مثلن عمار لو من خودم نوشتم از پازدهم شرو میشه تا اخر خرداد بعدشم ایشالا اون پونزده روز دوره میشه نمیتونی هم فدای سرت هفته ای پنج فصلو تموم کن از هر جا ازمونا بود و... تست حتمن میذاری اولش اگه غلط زدی ناراحت نباش پاسخنامه رو حفظ میکنی و یاد میگیریش دقیق ....شیمی هم هفته ای دو فصل بخونی کامل تا اولای خرداد تمومه ی طوری برنامه ریزی کن ک با امتحاناتت هماهنگ شه مثلن اخرای اردبیشهت پیشت بیفته از رو مبتکران بخونی میفهی تو ک نرفتی منم ک پارسال میرفتم دست کمی از خودت نداشتم اصن گوش نمیدادم چی میگه خودم خودندمشون فیزیک و ریاضی مبحثی بخون اگه وقت اوردی ادامش بده بیشتر بخون فیزیکو از چی دوس داری شرو کن پیش سوم یا دوم ولی ریاضی احتمال مشتق انتگرال تابع و حد و مثلثات وامارم بد نیس بخونو حتمن تستاشو کامل کن همون فصلارو خیلی سبز و خط ویژه ریاضی خوبن درسنامه های خوب و... بازم میگم بایدد تستای فصلشو تموم کنی اینقدر تست بذاری ک تموم شه مرتب دوره بشه یادت نره فیزیک گاج نقره ای تمام تستای ستاره دار و بعد برو سراغ بعدیاش اینا رو فقط از همون کتاب کار بخون اینقدر کامل هست ک جزوه معلم و کتاب نخای زیست فقط کتاب میخاد .....عمومیا هم هررررررررررشب تست قرابت میذاری اگه کسی همایش میذاره مشهد و خوبه برو دو روزه ارزش داره .ادبیات هر دو هفته ی سالو تموم کن روزی دو یا س درس یا از روی سیر تاپیاز یا گاج سبز بخون یا کلن اینارو بیخی برو از روی مبحثی نشر الگو بخش کلمات و قرابت و تاریخ ادبیشو بخون بعد اون دیگ فقط تست هرشبم ک تست قرابت میذاری وسطاشم تست ارایه و املا و لغتم بذار زبان فارسیم از نشر الکو بخون شیش فصله و زیاد نیس بیشتر تسته بعدش بری همایش اگه خوب باشه مشکل ارایه و زبان و فارسی رو تا ی حدی حل میکنه میریم سره عربی بخش ترجمه کامللللللللللل میخونی از گاج و بعد فقط تست ترجمه گاج نقره ای و زرد عمومی دوره میکنی و بعدم کم کم قواعدو میذاری گاج نقره ای رو ک ببینی درساش کمه پس میشه با سه روز در هفته و روزی ی ساعت نیم هم یکم تست ترجمه زد هم درس ب درس قواعد خوند دو هفته ای عربی دو تموم میشه بعد برو سره سه اگه ی چیزی واست خیلی سخته و نمیفهمیش بیخی شو ولی ترجمه حتمننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن....زبانم حتمن یا از لقمه یا شهاب اناری شبی سه برگه لغت بخون و ی ریدینگ بزن از کیا سالار اول کندی بعد راه میفتی بعدشم هر درسی ک لغتش تموم شد شب بعدش گرامرشو بذار .دینی هم ک راحت میتونی تموم کنی نمیدونم یا با عربی س روز در میون بذار یا شبی ی درس بذار یا ی هفته دینی بذار و تست عمومی ی درس دیگ و هفته بعدش ی عمومی دیگ و تست دینی خلاصه هرطور ک خودت میدونی/وسواسم نداشته باش مخصوصا واسه عمومی خوندی تموم شد با تست مشکلاتتو حل کن نه این ک بری دوباره بخونی اگه خیلی وقت گذشته و پرتی ی دوره کوتاه بکن ...من خودم با خوندن دینی حال نمیکنم چون خیلی وقتمو میگیره واسه همین ی دور از خط ویژه و ایات و پیام گاج میخونم .گاج جامع رو مخمه .اینایی ک گفتم برنامه فوق سنگینیه هفته ای چهارده ساعتو میطلبه ولی یا خیال راحت میتونی ب اندازه همه رو جا بدی و بخونی نشدم باز با همون چهارده میشه هفته بعدم جا داد تستای کم کنارش بذار .دو هفته ک بخونی کم کم سبک میشه و جا باز میشه واسه ساعتایی ک بجای خوندن فقط تست بذاری دوره میکنی با تست....تا وسطای خرداد میکشه دیگ ولی بخون همراه با تست بعدشم تستتتتتت.نمیدونم شاید همه بگن سنگ بزرگ نشان نزدنه و اینا حرفا ولی وقت نیس واسه این داستانا هشتادروز دیگ مونده دو روزه هم عادت میکنی ب این برنامه از پنج تا یازده یا از هفت و هشت تا یک دو برنامه ریزی کن استرحتای ی ربعه فقط داسه تاهار و  خاب کوتاه نیم ساعته بذار تنبلییییییییی نکنننن نگو زیاده قدم اول سخته از استرس نمیخونی ولی وقتی خوندی شادی و بخونی نخونی میگذره و بعد ناراحت میشی  پس بخون تست بزن مخصوصا تخصصی خوندن ب هیچ دردی نمیخوره اگه میدونی خیلی سنگینه یکم کمش کن مثلن ی قسمتاییو حذف کن ولی همونایی ک میخونی رو کامل بخون ب حرف بقیه هم هیچ گوش نده ک الان دیره زوده من اینکارو میکنم تو اشتباه میکنی از این روش برو ب دوستات هیچی رو توضیح نده فقط شنونده باش با پاسخ کوتا ج بده هدفتم اینقدر واضح مشخص نکن ................. مشهد بودی دیگ نه؟رفتی حرم اونجا واسه من دعا کن خاهشا خوش بحالت اونجایی .منم دعا میکنم واست .موفق باشی

رها کن خودتو دختر رها
من متنو که خوندم حس تنگی نفس بهم دس داد و با خودم گفتم این دختر چجوری با این حجم از سرو صدای ذهنی که عینه خوره مغزشو میخوره و اصلنم واقعبینانه نیس داره نفس میکشه حالا چه رسد به درس خوندن و پیشرفت
اگه دقت کرده باشی اکثر دوستان به افکار غلط و منفی که داری اشاره کردن و از تجربیاتشون گفتن که تا درست فکر نکنی درستم عمل نمیکنی
پس خودتو رها کن از قیدو بند
حالا که این پست دوباره اومده بالا بذا یه مثال بزنم تا خوب بفهمی منظورم چیه
بیا در نظر بگیریم یه هفتس از ثبت این پست برا اولین بار گذشته
بعد از شنیدن راهنمایی دوستان که حالا در مورد پستای دیگه امکان داره بی اطلاع و نادرست و از روی احساسات و عقاید نظر بدن  اما تو این یه مورد به خاطر تجربیات مشترک و جنس مشکل که فارغ از دین و مذهب و جنسیته کامنتای خوبی بالا گفته شده حالا تو در عرض این یه هفته چیکار کردی برا خودت؟
اصلن چرا باید دوباره بیای درخواست بالا اومدن پستتو بکنی در صورتی که به اندازه کافی راهنمایی شدی؟
جوابش مشخصه چون در مورد افکارتم مثل رفتارت کامل گرایی و این ینی شروع بدبختی ینی عدم رضا و اطمینان از خود و در نهایت عدم کارایی مطلوب
رو این حساب برنامتو بر اساس توانت تنظیم کن نه کار کامل
مثلا امروز توان و ظرفیت تو اینه یه ساعت درس بخونی ولی چیزی که ایده ال و کامله به فرض مثال هشت ساعته
بعد تو شروع میکنی که کل روز درس بخونی ولی چون فراتر از توانت هستش خسته میشی بعدشم برمیگردی میگی خب من که هش ساعت نتونستم بخونم پس خاک تو سرم بعد همون یه ساعتم از روز بعد نمیخونی در صورتی که اگه از حالا با یه ساعت شرو کنی رفته رفته افزایش میدی بعد یه ماه چه بسا بیشتر از هش ساعتم بتونی بخونی
حالا من دیگه وارد جزئیات نشدم که تکرار مکررات نکرده باشم از تجربه کساییکه مث تو فک میکردن و هر سال دریغ از پارسال و بعد فهمیدن که یه جای کار میلنگه و به این نتیجه رسیدن فکرشون غلطه استفاده کن و به یه بار خوندنم اکتفا نکن کامنتایی که حرف حساب زدنو بارها بخون تا ملکه ذهنت بشه اینجوری میتونی افکارتو عوض کنی

عزیزم من پشت کنکور بودم و سال اول دقیقا همین بلاهم سر من اومد با این تفاوت که قبلش هم زرنگ نبودم :))))

سلام عزیزدلم خوبی؟منم مثل تو کنکور دارم 80روزدیگه اصلاهم اماده نیستم اماهنوووزم امیددارم ...تازه من پشت کنکوری بودم دخترخوب-پارسال رتبهی من شد دویست هزاااااروخورده ای!کل شرکت کننده های تجربی 800هزاربودن!خخخ ولی دلیلیش روفقط وفقط خودم میدونستم اونم وقت تلف کردن بود!امسالم همین کاروکردم تاالان!خخخ حالا دلیل من ازاین همه حرف که همش آبروی خودموبردم چی بود؟؟این بودکه بهت بگم خانوم گل هیچوقت واسه تغییردیرنیست ومشکل مشابه توزیاده! دیدی که همه اینجاگفتن که به توشباهت دارن...تازه من هم ازهمتون بدتر.ولی یه چی بهت بگم من امسال قطعاداروسازی دانشگاه تهران رومیارم!قول میدم..وشهریورمیام اینجاتوی همین پست ومینویسم که قبول شدم...من تازه2هفته است که شروع کردم ولی کلیییییی تغییرکردم میدونی چیه؟مشکل تواینه ازشروع میترسی.مثل قدیمای من.ولی نترس ...عقاب وقتی شروع به پرواز میکنه اولش کلی از پرهاش میریزه ولی بعدکه اوج میگیره میبینی که چه ابهتی داره....راستش روبخوایی من این دوهفته شایدباورت نشه ولی روزی20ساعت درس میخوندم..ووقت های استراحتم میام اینجا.تاالان کلی تونستم درس های عقب افتادم رو جبران کنم..وکلی جلوبیفتم...کلی هم وضعم از توبدتره..

من شایدامسال دومین سالیه که کنکور میدم ولی به اندازه ی یکی که10ساله داره کنکورمیده تجربه دارم..تاکنکور80روزمونده..اگه مثل من روزی حداقل20ساعت درس بخونی ینی80روز20ساعتی80×20=1600ساعت !!اینی که واست نوشتم رو واسه خودمم حساب کرده بودم!به نظرت کمه؟؟؟؟ینی توی حداقل1600ساعت تونمیتونی جبران کنی وبه ارزوت برسی!؟؟؟؟تازه مدرسه هم نمیری...شرایطط الان دقییییقامثل منه..توخونه هستی.بایه برنامه ی خوب میتونی مطمئن باش .اگه نگرانیت ازبرنامست که اگه خواستی من کمکت میکنم وبرنامه ی خودم روبهت میگم...که عالیه وطبق شرایط خودم ریختمش وتجربه هایی که داشتم...ببین عزیزدل من تویک سال ازمن کوچیک تری ولی تورومثل خواهرنداشته ی خودم میدونم وحاااضرم اگه حرفام بهت امیداری میده هرروزبیام وقت استراحت هام تاباهم حرف بزنیم ولی جااان هرکی که دوست داری امسالت روهدرنده..حیفه.پشت کنکور بدنیست وبه جرات میگم می ارزه به خاطر رشته های خوب بمونی پشت کنکور ولی خیلی آزاردهنده وخسته کنندست چون همش توخونه ای وهییییچ تفریحی نداری .من خداروشکرشرایطم توی خونه خوبه ولی امسال به معنای واقعی روانی شدم!بااینکه تااالان درست وحسابی درس نخوندم ولی شایدباورت نشه10کیلو وزن کم کردم!!!!الکی!!!!
حالاالان میگم چراپارسال گندزدم!من گوشی ایناندارم .فقط تبلت دارم که اونم اصلا طرف شبکه های مجازی باهاش نرفتم وکاراشتباه نکردم تنهادلیلشم این بودکه شانس خودم حوصله ی اینجورجاهاروندارم!!!!خخ اینم یه جوری شانس اوردم.فقط پارسال تنها استفادم ازتبلت این بودباهاش آهنگ گوش میدادم!!وتازه3ماهه بااین سایت اشناشدم اتفاقی ولی تاحالانظرندادم..چون حوصله ی نوشتن ندارم!!خخ فقط میخونم...اونم جاهایی روکه نیاز دارم!نه هرجا.میدونی چرا!؟؟چون اراده دارم چون کنترل مغزخودموبدست گرفتم واین منم که بهش میگم چیکارکنه نه اون!!حتی توی درسم هم کلییی تغییرکردم..هیچ مشاوری هم ندارم ونداشتم.شایدباورت نشه امسال با اون یه دونه دوست صمیمی ام هم قطع رابطه کردم...به خاطراینکه نه به اون لطمه بزنم ونه اون به من.من آدم تنهایی هستم.ازبچگیم همیشه وبیشترین ساعات روزتنهابودم به خاطرشغل پدرومادرم...واسه همین خیلی مستقل شدم و همیشه واسه حل مشکلام به مغزخودم وتجربیاتم رجوع میکنم نه کس دیگه..

دخترخوب برومصاحبه ی *رستگار رحمانی*روبخون..اسمش روسرچ کن میاره...
عزیزم کاش زودحرفام تاییدبشه وببینی وجواب بدی که امروز بتونم ببینم ..
خیلی اتفاقی امروزاومدم اینجا.تقریبا2هفتست که نیومده بودم...بااینکه حال نوشتن ندارم ولی دوست داشتم حرفاموبهت بگم...بهت نمیگم دختریخی چون بارمنفی داره من به جاش بهت میگم دخترگل.
دخترگل الان نشستم وتمام حرفات روخوندم که به بقیه ی بچه هاگفته بودی ...حرفایی که زدی رو من از برم!!!خخخ چون همه روپارسال تجربه کردم وبقیه روهم دیدم...وصدالبته تاقبل ازعید!ینی الان خداااای بهونه آوردن شدم!!!ولی دیگه ازیه هفته پیش هییییچ بهونه ای نیاوردم نه واسه خودم ونه واسه بقیه!ولی کلاتوخونه کسی بامن کاری نداره ازبس که سرهمه شلوغه....خخخ...دخترگل توحرفات متوجه شدم که بخش عظیمی ازنگرانی های تو خانوادت وآبروته ...
حالامن یه چی بهت میگم خوب گوش کن.اول ازمشاورت بگم که اگه من خواهرت بودم هیچوقت نمیزاشتم مشاورتلفنی بگیری چون واقعانتیجه نداره...تقصیرتوبود که دروغ میگفتی بهش ولی من تقریباهرررکی روکه اطرافم دیدم مشاورتلفنی گرفته حتی بارتبه های برترکنکور..اوناهم دقییییییقامثه توتایه مدت رو جو بودن ولی بعدش دروغ گفتناشروع میشه وااون مشاورم کاری ازدستش برنمیادمگه اونقدر وجدان کاری و وقت داشته باشه که امتحانت کنه ومچ گیری کنه!وهربار ازمباحثی که خوندی یکی دو سوال بپرسه ازت!!! اونوقت حساب کاردستت میاد!خخخ ولی اینجورمشاورهاکم هستن.
حالابریم سرخانوادت.اگرپدرومادرت خودشون تو حوزه ی تدریس و درس دادن واینا باشن ویاتحصیلات دانشگاهی داشته باشن پس تا الان قطعا فهمیدن داری چیکارمیکنی!وازخودت بیشتر هم خبر دارن!!!خخخ مثل من!پدرومادرم استادن!پارسال بابام همش میگفت که خیلی رو امسال قبول شدنت حساب باز نکن!خخ یا مامانم همش میگفت من درس خوندن خودموخوووب یادمه !تو اصلاشبیه اون موقع من درس نمیخونی! امسال امکان نداره قبول شی وسعی نکن دخترم سر ما شیره بمالی وازاین حرفا!!!خخ که بازبون خوش وخنده میگفتن!!یاغیرمسقیم!منم قشننننگ منظورشونومیفهمیدمااا !!!میگن فهش رو بندازی زمین صاحابش ورش میداره!!!خخخ

خلااااصه منم همش شاخ در میاوردم! بااینکه تومدرسه وضعم متوسط به بالابود(تیزهوشان بودم) ولی بازم اونا خبرداشتن که چیکارمیکنم!!!!همش شک داشتم که نکنه تواتاقم دوربین گذاشتن!!!خخ والله به خدا!راست میگم...
اونم که تومدرسه وضعم خوب بوداز هوشم بود!چون واقعا باهوشم ..همییییشه شب امتحانی میخوندم ولی نمره ی عالی میگرفتم بااینکه مدرسه فووق العاده امتحاناش سخت بود.واسه همین تومدرسه منوگذاشته بودن واسه رتبه2رقمی!!!!خخخ آزمونم نرفتم ..ینی خودموکشتم که بابام اسمموننوسیسه!چون گند کارم در میومد!!!خلاصه منی که به قول خودت تاسال سوم گل سرسبدوباانگیزه وزرنگ بودم و وااااقعاهم باهوش وقوی بودم تومدرسه..بهترین دبیرای شهرمون دبیرم بودن وهمشون هم بهم اطمینان داشتن که رتبه میارم رتبه 2رقمی!!!حتی سال دوم که بودم المپیادریاضی مرحله ی استانی قبول شدم ولی کشوری نهههه...لوحش روهم دارم زدم به دیوار اتاقم که ذوق کنم!خخخ ولی وقتی اومدم پیش همههههه چی عوض شد! شدم همون شب امتحانی خون که اول بهت گفتم!گندزدم به همه چی!!!!مدرسمون رقابت شدیدبودوخیییلی بهمون استرس واردمیکردن ومنم خیلی فشار روم بود چون انتظارا زیادبود ازم!!!دیگه بریدم وگفتم هرچه باداباد!!!زدم به بیخیالی !همش میرفتم باشگاه!من از3سالگیم ورزش روشروع کردم وبطور حرفه ای کاراته کارمیکردم اومدم سال2دبیرستان گذاشتمش کنار ولی پیش دانشگاهی دوباره شروع کردم!تمااام زندگیم شد ورزش و ورزش و ورزش!!نه گوشی داشتم نه دوست پسرداشتم نه نت میرفتم!!تازه خیلی ساده هم هستم ...ولی تودلم میگفتم مامان بابام که میدونن آخرش که چی!!!معلم هامم به درک!!! اوناچیکارن!!!2روزدیگه منویادشون میره!!و...وهرروزبابهانه های مختلف خودموقانع میکردم وهرروز باشگاه میرفتم!!!خخ اونقدخوشتیپ شده بودم که نگو ونپرس!!!مامانم میگفت تومیخوای مدل بشی یا داروساز!!؟؟؟؟خخخ تاهمین قبل عیدم میرفتمااا..ولی دیگه ولش کردم ...
خب چی شد!!!!؟؟؟ایناگذشت وکنکوردادم!وقتی رفتم سرجلسه یکی زدم توسرخودم!!خخ مطالب وسوالاروکه میخوندم همش رو2گزینه شک داشتم..ینی50درصدسوالا اینطوربود!اونم به خاطراینکه تسلط کامل نداشتم ونزدیک کنکورمرورنکردم!!!! ینی اگه حتی یک ماه مونده به کنکورم طوطی وار میخوندم رتبم 200هزاروخورده ای نمیشد!!!میشد زیر10هزار!!!خدااااشاهده ...اینومن میگم که تجربه دارم ویه کنکور دادم..خیلی اعصابم خوردشد...خیییلی.بااین حال بازم خرکی بازی درآوردم وامسال هم هدردادم که دیگه نمیخوام ماجراهای امسال رو برات بگم چون فقط پارسالش به دردت میخوره!خخخ به هرحال ....منم مثه توهمش بهانه میاوردم ولی اخرش که چی!؟؟؟خودم ضررکردم....

دخترخوب-دخترگل-خواهرعزیزم-هم درد-عاقا اصلا هم وطن😁😄😏دنبال بهانه نباش حالا اگه مامان باباتم تو کارتدریس واموزش واینانبودن هم بالاخره درکت که میکنن! اصلابزار دعوات کنن چرااینقدرمیترسی ونگرانی تو؟نمیکشنت که!بابااونا پدرمادرتن .دشمنت که نیستن!!!اونا هم نگرانتن بخدا مطمئنم حاضرن دنیاروبدن برات که توبشینی بخونی ...حالاتومیگی نمیزارن کنکوربدی؟؟؟رو چه حسابی اینومیگی ؟تجربه داری؟نه! الکی داری به خودت استرس وارد میکنی...اصلا اومدیم ویکی زدن  زیرگوشت! دنیاکه به آخرنمیرسه!میرسه!!!؟؟حداقل اونابزنن وبه خودت بیایی بهتره تایه عمرتوغفلت باشی وبعدم بهشون بگی چرا اونموقع نزدید زیرگوشم تابه خودم بیام!!!باورکن میگی اونموقع! تو ترست از پدرو مادرت وفامیلاتون نباشه!ترست ازاین باشه که عمرت داره میره همینطور!وآرزوت هم روز به روز داره ازت دورمیشه!ببخشیداینقدر رک حرف میزنم ولی واقعیته! دندون مشهد میخواستی؟منم داروی تهران...دوتامونم عین هم میتونیم ولی یه مدت غفلت کردیم...من ضررغفلتم رو دیدم ویه سال موندم پشت کنکور...ولی تو نبین...حتی اگه توخونه کسی نیست که راهنماییت کنه یه لحظه چشاتوببندوفک کن اینایی که داری میخونی رو خواهرت برات نوشته ازیک راه دور!نه یه غریبه...
دخترخوب چه بخوایی چه نخوایی ماتوکشوری زندگی میکنیم که بعضی شغلاروتوش خیلی ارزشمندکردن ازجمله پزشکی ودندون ودارو...نمیگم خوشبختی تواین رشته هاست ولی الان همه ارزوشودارن که وارد این رشته هابشن!نگو نه که مطمئنم توهم دیدی توهمین سایت یااطرافت که خیلی ها باسن بالاتر وتحصیلات وازدواج کرده وحتی بچه دار که میخوادکنکورتجربی بده ویکی ازاین رشته هاروبیاره!نمونش خاله ی خودم که30سالش بودوپرستار..کلی هم ماشالله وضعش خوب بود ولی 2سال پیش که من سال3بودم وتوسال2کنکورداد..دقیق یادمه یه خواستگارداشت که باهم عقدکردن درحالی که میشدزودازدواج کنن ولی به خاطرخالم1سال ونیم موندن ..خالم یک سال خوند بکوب وداروسازی دانشگاه تهران روآورد!!!!!30سالش بود!!!باشغل پرستاری !که هرروزم ازش می نالید!تازه تویکی ازبهترین بیمارستانای تهرانم که اسم نمیارم پرستاربود!ولی ناراضی!تازه بیچاره پدربزرگ ومادربزرگم هم پیربودن ومریض!بایدازاونامراقبتم میکرد!!!! اراده رو حال میکنی!شوهرش کف کرده بود!!!شوهرش مهندس عمرانه وبعدشم ازدواج کردن....رشته ی الکی خوندن وسنبل کردن توی درس هبچ آخروعاقبتی نداره تازه دردسرم داره!!!افسردگی وبیکاری میاد روش!!! اگه قراره آدم بره دانشگاه پس بهتره بره یه رشته ی خوب وپول درآر بخونه حتی اگه پشت کنکوربمونه!!ولی اگه هدف فقط مدرک الکی گرفتن وبی هدف زندگی کردنه که آدم بشینه توخونه قالی ببافه بهتره !!!!والله...هرسال به دکتراهای بیکار اضافه میشه!!!واسه پسراکارنیست چه برسه به دخترای بیچاره!!!
دخترخوب هدفی که داری فوق العادست...همیشه به این فک کن که چراخداتوی دل توانداخته که به دندون پزشکی فک کنی حالایامشهدیاشهرای دیگه.چراخداتو دل همه ی آدماننداخته!؟؟؟چرا الان توعذاب وجدان داری ونگران آیندت هستی درحالی که بعضیااصلابراشون مهم نیست آینده چی میشه!!!
عزییزم خدایه چیزایی تووجودت گذاشته که تو بتونی به اهدافت برسی...من نمیگم دندون پزشکی خعلی خوبه وبقیه ی رشته هابد!ولی به هرحال واقعیته که رشته ی تاپیه...پس به نشونه های خدا دقت کن وازشون الکی نگذر..نشونش اینه که الان تو دلت دل شوره انداخته که به خودت بیایی..نگرانت کرده که شروع کنی به تلاش..تودلت انداخته که دندون پزشکی بشه هدفت...
حیف نیست توخرابش کنی!؟؟؟دیگه خداهم تایه جایی نشونه میفرسته ...بقیش دست خودت وانتخاب هاته ...خدا پیامبرهاشوفرستادتا ادمارو به راه راست هدایت کنه وگفت که انسان هاروفقط آگاه کنن ودیگه تمام.. هرکی گوش داد هدایت شدورفت طرف پیامبرا. هرکی هم نشدو توجاهلیت خودش موند خداهم ولش کرد...
زندگی همینه همش بستگی به انتخاب خود آدما داره..تقدیروسرنوشت هم واسه اتفاقای مهمه مثل مرگ وازدواج و... نه واسه چیزای پیش پاافتاده ای مثل درس وکنکور...آدماعادت کردن اشتباهاتشونوبندازن گردن تقدیروسرنوشت وخدا !!!! ولی تو نکن! اشتباهاتت روقبول کن وجبرانشون کن..

حرفام خیییلی طولانی شد تاحالاتواین19سالی که عمرکردم اینقدرحوصله نداشتم باکسی حرف بزنم!!!امیدوارم حرفام مفیدباشه برات...
فقط جان هرکی دوست داری این حرفای الکی که سرجلسه کنکور نری و خودکشی کنی و مامان بابات میکشنت وبیرونت میکنن و امتحانای خرداد رو نری و.... ازاین بهانه های خنده دار که من خودم استادشم حتی از توبهتر!!!!خخخ رو دیگه حتی بهشون فکرم نکن چه برسه به اینکه به زبون بیاری! مگه توضعیفی؟؟؟نههه مگه تو کم هوشی؟؟؟نهههه حتی اگه کم هوشم باشی بازم باتلاش میتونی حلش کنی ..نیوتون میگه99درصدتلاش و1درصدهوش! ولی مططمئنم باهوشی که الان مشکلات وکم کاری هات رو قبول کردی ومیخوای جبران کنی و دندون قبول شی...

منتظرم که یه جواب بدی..حتی یک کلمه.. میدونم حرفام طولانی بود ونمیشه واسه تک تکش جواب بدی ولی بخونشون...وقتی جواب دادی وفهمیدم خوندی بهت میگم واسه کنکور وامتحاناتت چیکارکنی...البته اگه نمیدونی یااگه میخوایی اصلا😎😜هدفم اینه کمکت کنم چون خودمم تایه مدت پیش ناامیدبودم ولی الان نههههه..و امسال قبووولم میییشم...
بقیه ی حرفام واسه فردا...برم درس بخونم عقب افتادممممم..مگه شب نخوابم!خخ
فعلا خدافظ

سلام من تجربه خودمو بهت میگم منم پشت کنکوریم ,دقیقا مثل تو بودم ک میگفتم الا و بلا پزشکی تهرارن و رتبه تک رقمی اما خریت کردم چون وقتی نتایج اومد و دیدم دانش اموزای ضعیف تر از من پزشکی شهرای کوچیک قبول شدن و من نشدم ب خودم لعنت فرستادم وتحربه تلخی برام شد اما اگر خدا بخواد امسال قبول میشم.

به آرتمیس ‏:‏ سلام عزیزم منم شرایطم کپی خودته پشت کنکوریم آبروم در خطره تازه ۲روزه شروع کردم زیر۱۰ساعت،.میشه بگی چجوری برنامه ریزی کردی که ۲۰ساعت در روز میخونی؟خسته نمیشی؟هدف من فقط پزشکیه به رشته دیگه ای علاقه ندارم ‏!!!

واو! چ قدر نظر. حالا اگر منه پسر همچین سوالی کرده بودم پنج نفرم آدم حسابم نمی‌کردن!!! این یه مشکل اجتماعیه که دخترا تو ایران محبوب ترن تا پسرا، البته تا قبل از ۲۰ سالگی خخخخ. 

ببین عزیزم شرایطت رو کامل درک‌میکنم چون منم مثل‌خودت بودم

سلام خانومی وقتت بخیر...عزیزم ایشالله به آرزوت میرسی من مطمئنم میتونی.منم هدفم داروی تهران
دلیل اینکه میتونم روزی20ساعت بخونم وخسته نشم اینه که واقعاهدفم اینه امسال قبول شم وشدییییدا ازوضعیت بلاتکلیفی خودم وتنهاییم خسته شدم...میگن آدم بعضی وقتاترمزمیبره!منم ترمز بریدم...اونقدررر به خودم این مدت تلقین کردم که من میتونم ومن باید امسال بیارم واینقدر این حرفاروتو مغزخودم فروکردم که وااقعا باورم شده که میتونم...والله هیچ مشاور ومشوقی هم ندارم! تازه تو ذوقی هم میخورم ازبقیه!!!خخ چون فک میکنن الانم مثه پارسالم هستم!خونه نیستن که ببینن تغییرکردم!
تو که درک می کنی چه حس افتضاحیه پشت کنکوربودن! اگه امسال قبول نشم سال بعدتحمل موندن ندارم!!!واسه همین حتی دارم به این فک میکنم که22ساعتش کنم ازاردیبهشت...
برنامه ریزیمم اینطوریه که همه ی درس هاروهرروز طبق برنامه میخونم چون 1سال درس نخوندم افتضااح عقب بودم وجز این راهی نداشتم که بشه جبران کم کاری هام...وخودمومجبورکردم تابرنامه تموم نشده شب نخوابم...ولی این2هفته رسیدم تمومش کنم.شب هاساعت2تا4میخوابم..وظهربعد ازنهار نیم ساعت میخوابم...من کلا ازبچگیم آدم کم خوابی بودم وعادت دارم به کم خوابی!!مشکلی هم برام پیش نیومده وتا الان زنده ام خداروشکر!!🚑خخ ولی بعضیا اگه شب کم بخوابن در طول روز مغزشون اونطور که باااید عمل کنه نمیکنه پس بهتره این کارونکنن وخوب بخوابن.هرکسی یه جوره همه مثه هم نیستن..کارایی مغزمهمه.
استراحت نهارم یک ساعت -استراحت عصرنیم ساعت- استراحت شام نیم ساعت-شب هم همونجوری پشت میزم بدون پتو وبالشت میخوابم وسرمو روی میز میزارم وساعت کوکی رو هم میزارم رو بلندترین صداش ومیزارمش دورتر از خودم اونور اتاق که مجبور شم بلند بشم وراه برم که قطعش کنم وخوابم بپره!!!تکنیک های خود زجر دهی 😈😠!!!بعدساعت4صبح که پامیشم3دقیقه ای نمازمومیخونم وپنجره ی اتاقوبازمیکنم که خوابم نبره وشروع میکنم...صبحانه هم بقیه رومجبورکردم هرکی دلش به حالم سوخت یه لقمه بگیره بیاره بده دستم .!!!خخ این دوهفته مامانم اوردبرام!! اگه کار شخصی ای داشته باشم مثل حموم توی استراحت شام میرم چون خستگیم در میره...حموم هم5دقیقه طول میکشه.
حساب کنی کل خواب شب واستراحت های روازنه 4ساعت میشه...میمونه20ساعت که مفییییدمیخونم و ازاتاق بیرون نمیام ولی یکی از رازهایی که میتونم از اتاق بیرون نیام اینه که وقتی درسای حفظی میخونم راه میرم تواتاق وبرای خودم توضیح میدم وکلا تنوع میدم به کارم.ونمیشینم چون نشستن آدم رو زودتر خواب آلود وخسته میکنه...و آب ومیوه هم زیادمیخورم..روزی8لیوان آب+شب هاقبل از خواب (یک دونه کندر+یک قاشق عسل)فوایدش رو سرچ کن بخون..واسه تقویت حافظه خوبه..حتماشب قبل ازخواب.ولی یک دونه نه هزارتا!زیادش ضرر داره😈
ولی واااقعا20ساعت مفیییدمیخونم و اگرم حواسم پرت شه زود باخودم پشت کنکوربودن و رتبه ی پارسال رو یادآوری میکنم وبدبختی های دیگه!!بعدناخوداگاه حواسم جمع میشه!!خخ
وبرنامم تا14تیره...که1تیرتا14تیرجمع بندی هامو میخونم...
امسال آزمون ننوشتم چون میخواستم جمع بندی هاروبنویسم که جمع بندی های آخر قلم چی رو میرم که کل مطالب کنکوره..وچون اولین آزمون14خرداده من تا1خرداددرس هارو به تسلط کامل میرسونم که آزمونم خوب بدم درحد اول شدن توی استانمون.و2ازمون دیگه هم به همین صورت.
این بود برنامه ی من باجزئیات .هرکی هم بگه نمیشه خودش روگفته که نمیتونه!من میتونم چون تا الان تونستم پس تا80روز دیگه هم به امیدخدا میتونم...
همش به اراده ی آدم بستگی داره ..ادم اراده کنه میتونه اسمون و زمین رو ببافه به هم.من واااقعاتصمیم گرفتم به هدفم برسم کاری که پارسال باید انجام میدادم...همش یه تصمیم ویک اراده ی آهنین میخواست.واقعا اشتباه کردم...الانم نمیخوام دوباره اشتباه کنم وخودمو یه سال دیگه تو این4دیواری زندونی کنم...باهمین حرفاخودموقانع میکنم هرروز که تابرنامم تموم نشه نبایدبخوابم.
جودی آبوت جون اینکه ساعت مطالعت زیر10ساعته اصلامهم نیست هرروزبهش اضافه کن..باورکن 1ساعت مفیدبهتراز10ساعت تو هپروت بودنه...ولی الان وقت کمه و زیر10ساعت خوندن واسه اوناییه که دارن جمع بندی میکنن نه شروع! تو 2روزه شروع کردی وعالی بودی سعی کن تاآخرهفته اگه میتونی ببرطرف10ساعت وتاهفته ی بعد ببر15ساعت یابیشتر...اگه میتونی زودترم ساعت مطالعت روبالاببری که چه بهتر.من از وضعیت درسی تو و مدل خوندنت و کششت توی زیاد خوندن خبر ندارم ولی من آدم تند خونی هستم ودیر خسته میشم ازخوندن ینی مطالب روتند میخونم ..اماپیش زمینه ی من افتضااااح بودچون1سال درس نخوندم!!!وکلی عقب بودم..الان یکم وضعم بهتره نسبت به2هفته قبل.
درسته برنامم سخته ولی با80روز اینطورخوندن نمیمیرم مطمئنم!بعضیا از اول سال اینطور میخونن!!!منم فک میکنم که یه پزشک هستم که هر شب کشیک داره!!والله عمه کوچیکم دانشجو پزشکیه ترم آخره .شبا2ساعت میخوابه بیچاره هم کشیک داره هم درس میخونه واسه تخصص..!ایشالله توهم پزشک میشی و به اونجاهامیرسی 😎💉💊📝📔🚑
امیدوارم تونسته باشم سوالت رو اونطور که میخوایی جواب بدم عزیزم..اگرسوالی بود باز درخدمتم😎😊

توروخدا به دادمنم برسید منم حجم کمی روخوندم خیلی وقتم هست تصمیم گرفتم جبران کنم ولی یه مشکل بزرگ دارم هرچه قدرم تلاش میکنم صبح تاشبم فیزیک میخونم هیچ تغییری نمیکنه نمیتونم تست بزنم چکارکنم

روی حرفم باشماسهاست شماهایی که میگین فقط بایدخوند باشه بایدخوندولی من که فیزیکم خوب بود منی که جزوموچشم بسته میگم ولی نمیتونم تست بزنم بایدچه غلطی بکنم اینم به خوندنه؟

ارتمیس جان...عزیزم

دوستان از همتون بی نهایت ممنونم...

سلام عزیزم میشه بدونم چجوری ۲۰ ساعت در روز میخونی؟واقعا میشه اخه؟چند ساعت میخوابی؟غذا خوردن و کارای دیگه چی پس؟؟؟

ببین گلم بخودت تلقین نکنه فلانه بهمانه تموم نمیشه،تموم میشه تومیتونیییییی،به این فککن که یه دوماه سختی میکشی فقط،ازین وقتهای پایانی نهایت استفادتوببر،بلک جبران کنی وقتایی ک هدردادیو،سعی کن ازی مشاوردیگ کمک بگیری تاراحت واقعیتوبتونی بگی،ببین خواهرگلم تواین چندماهوبکوب بخونی ضررک نمیکنی حالا،پس ازهمین امروزبراهدفت بجنگ،کلیپای انگیزشیم نگاه کن

دقیقا عین پارسال منی،ب جون خودم انگار من نوشتم پستو

سلام دوست عزیز....

سلام

اگر 20ساعت بخوای بخونی. نیم ساعتم استراحت کنی. یک ساعت و نیم هم صرف ناهار و شام و دبلیو سی میشه!

مرسی عزیزم ایشاا...‏ موفق میشیم ساعت خوابم کمه اما ساعات تلف شدم خیلیه آخه من ۲‏ تا خواهر کوچیک دارم که وقتی از مدرسه میان باید براشون غذا درست کنم و دیگه برگشتن به همون فاز درس خوندن یه ذره سخت میشه!!! بیا وقتی نتیجه کنکور اومد رتبمون رو به همین پست بفرستیم‏;‏‏)‏

یه سوال دیگه :‏  روزی  چند تا از درسا رو مطالعه میکنی پارسال پشتیبان قلم چی میگفت :‏ روزای زوج ۲تا اختصاصی ۲تا عمومی روز های فردم ۴درس دیگه ولی من وقتی درسی رو که میخونم تغییر میدم کلا تمرکزم از بین میره وکلی زمان میبره تا تمرکز بگیرم

سلام دوباره....

خب دوست عزیز من سوپر منم دیگه! روحیه ی بچه ها بااین حرفا خراب نمیشه دوست عزیز...مثل اینکه تاحالاحرفای رتبه برتر اینارونشنیدی که به این حرفامیگی روحیه خراب کن! من که نمیگم برترم!! اتفاقاوضعم داغونه که مجبورم اینطوری بخونم!وگرنه به قول شماسخته اینطوری خوندن!اون بالاهم گفتم هرکی بگه نمیشه خودش روگفته!قرارنیست همه رومثل خودمون ببینیم! خطاب من به سوال کننده و خانوم جودی آبوت بودکه پرسیده بودن چطور20ساعت خوندم منم توضیح دادم...آیا توی توضیحاتم گفتم هرکی20ساعت نخونه قبول نمیشه؟؟؟!!!وگفتم هم که من خییلی عقبم و صفر صفرم واسه همینه که اینقدمجبورم زیادبخونم و در ضمن گفتم که من عادت کردم به کم خوابی وسرعت عملمم بالاست تو کارا !مثلا دبلیوسی زیادطول نمیکشه! تازه نمازهم میخونم من!..من همه ی ایناروتوضیح دادم که خدایی نکرده بقیه فک نکنن حتما باید اینطوربخونن..دیگه ماشالله سن هامون19به بالاست وحرف ها ومنظورهاروباید درک کنیم!
شماکه خداروشکر مثل من وضعتون داغون نیست متناسب تربخونید وخودتون رو زجر ندید!خخ
من قصدم استرس دادن نبود چون منم خودم پشت کنکوری ام باوضع مشابه شما وبدتر! فقط خواستم کمک کرده باشم!
من بازم از جمع عذر خواهی میکنم اگر واقعا این دوست عزیز راست میگن و حرفام باعث استرس شده ار آقای نجفی درخواست میکنم اگه امکان داره تمام نظرات منو توی این پست پاک کنن...
از خانوم سوال کننده هم عذر خواهی میکنم ایشالله همه ی دوستان موفق بشن امسال

سلام آقای نجفی خدا خیرتون بده این وبلاگ واقعا عالیه میشه بگید ساعت چند نظرات جدید رو میذارین تا کنکوریا که وضعیتمون اورژانسیه همون ساعت بیایم و جوابمون رو بگیریم.با تشکر

تو یه دیالوگ یه فیلم معروف شخصیتی از شخصیت دیگه میپرسه :

آقای نجفی وقتتون بخیرببخشید لطف کنید این کامنتم رو پاک نکنید که سوال کننده ببینه ولی کامنت های قبلی رو اگه امکان داره پاک کنید****

سوال کننده عزیز سی دی های ره پویان دانش رو بخر واسه دروسی که امسال نهایی هستن..من واسه سال سوم خریدم و2بارتوی فرجه امتحانات گوش دادم عااالی بود...عزیزم متوجه حرفات شده بودم که گفتی اصلانخوندی...از امروزبشین برنامه ریزی کن واسه هر درس جدا جدا..ینی هر درس رو جدا توی یک برگه برنامه براش بنویس واصلاهم فقط به امتحانای خرداد فک نکن منظورم اینه هم هدفت کنکورباشه هم امتحانا...این برنامت تا13یا14تیر رو در بر بگیره..مثلامن شیمی 2و3وپیش رو واسه مثال برات میگم اگه خوشت اومدبقیه ی درس هارم اینطور برنامه بریز...توبرگه برنامه شیمی واسه شیمی پیش که امتحانشم داری بنویس دور اول 4روزه تاریخ هم بزن که از کی تاکی .چون شیمی4فصله وهر روزیک فصلش روبخون مثلا فرداکه29فروردینه تا1اردیبهشت .بعد سی دی رو که خواستی گوش بدی اینطورگوش بده که میگم👈اول متن کتاب درسی شیمی یاهردرس دیگه روبخون روزنامه وار درحدی که یه چیزایی دستگیرت شه بعدش برو سی دی رو گوش بده وهرنکته ای گفت توکتاب یادداشت کن.سی دی ره پویان دانش به نظرم خوب بود واقعامخصوصازیستش ..واسه شیمی پیشنهادمیکنم اگه سی دی نگرفتی غیرازمتن کتاب درسی درسنامه ی کتاب تستت هم بخونی هم زمان حالامبتکران یاخیلی سبز یافیل شیمی هرچی واسه فهم بهتروکامل تر .چون کتاب یکم بعضی جاهاش گنگ گفته به نظرمن و دبیرمون*به هرحال همیشه هدف اصلیت کتاب درسی باشه نه جزوه اینا.ولی بعضی جاها واسه درک بهتر مطلب لازمه یه نگاهی به یه منبع دیگه انداخت!
حالاوقتی شیمی دور اول رو خوندی یکم حس بهتری داری چون هم سی دی یه دور گوش دادی هم یکم استارت زدی.واسه دور دوم شیمی 2روزه بخون 2و3اردیبهشت.که هرروز2فصل بخون.2اردیبهشت فصل1و2و3اردیبهشت فصل3و4..وبه نظرم دوباره سی دی رو گوش بده هم زمان ولی سریع گوش بده حساسیت نشون نده چون یه دور گوش دادی قبلا...وتاخرداد همینطورشیمی پیش رو توی زمان2روز یک دور کن که هرروزش2فصل بخون+واسه فرجه امتحانات هم نمونه سوال نهایی حل کن...این از فاز نهایی شیمی حالابریم توفاز کنکورش که سال2 و3هم اضافه میشه+تست ها...توهمون برگه که گفتم برنامه ی کل شیمی هاروینویس باهم بنویس...شیمی2 هم5فصله بزار4روزه از فرداتا1اردیبهشت بخون وفصل اول و دوم چون آسونه باهم توی یک روزبخون+الان وقت خوندن درسنامه های طولانی کتاب تست هانیست پس میتونی به جاش فیل شیمی مبتکران روبخری که جمع بندیه ولی واسه تازه شروع کرده هاهم میشه من دارمش سال2و3وپیشش عالیه هم زمان باکتاب درسی بخونی خیلی گنگ بودن بعضی جاهای کتاب رو پوشش میده*حالاکه شیمی2رویک دور خوندی واسه دور دومش بزار دوباره4روزه از2تا5اردیبهشت مثل دور اول بخون و دور سوم تو زمان کمتربخون مثلا3روزه یا2روزه.به خودت بستگی داره...
حالاشیمی3👈اونم که3فصله و واقعاسادست به جزفصل1که اونم با حل تست زیادمسلط میشی...اونم واسه دوراول بنویس3روزه از فرداتا1اردیبهشت روزی یک فصل+درسنامه کتاب تست یافیل شیمی..که بازم من تواین زمان محدودفیل شیمی روترجیح دادم واسه خودم*وقتی یک دور شد واسه دور2بزار2روزه از2تا4اردیبهشت.وفصل2و3روباهم بخون چون راحتن وواسه دورهای بعدی هم همینطور روزهاروکاهش بده مثلاوقتی دیدی حس میکنی میتونی1روزه شیمی 3رو دورکنی پس نیازی نیست2روزبراش بزاری..مطمئن باش به اون مرحله میرسی..
واسه تست هاهم از دورسوم به بعد کتاب های شیمی2و3وپیش شروع به تست کارکردن کن همزمان باخوندن چون شیمی روباتست زدن یادمیگیری وحتماواسه تست هاهم برنامه ریزی کن که عشقی تست نزنی!بابرنامه که بدونی روزی چنتابزنی..توی کتاب تست هات حالاهرکتابی که داری واسه هرفصل تست های کنکور وتالیفی رو جدا کرده توبشین کنکورهاروحل کن تالیفی واسه نزدیکای کنکوراگه وقت شد......هررموقع ایشالله کل تست هات رویک دور زدی بعد دوباره برنامه ریزی کن وهمونارویک باردیگه بزن تانزدیک کنکورهمین کارو واسه همه ی درس هات تکرار کن.یک منبع کافیه که چند دور خونده بشه..نیازی نیست صدتاکتاب تست داشته باشی ویکیشم نرسی بخونی! بعدواسه هرررر درسی که خواستی تست کارکنی تست های غلط ونزده رومشخص کن وبرو دوباره مبحث رو توی کتاب بخون اونم خودش یک دورحساب میشه!حتی واسه نزدیک کنکوربه عنوان جمع بندی میتونی نکات تست های غلط ونزده روکه علامت زدی وخود تست هاروبخونی .این خودش نزدیکای کنکورعاالیه..
این یه برنامه واسه شیمی ..بقیه ی درس هاهم اگه ازاین مدل خوندن خوشت اومداینطوری برنامه ریزی کن ولی یادت نره مرتب برنامه ات رو واسه هردرس توی یک برگه ی جدا وقت بزار و نویس+برنامه تست واسه اون درس که شامل تعدادتست هامیشه...به وسطای تست های همه ی درس ها که رسیدی دیگه زماندارتست بزن تاکنکور...فک کنم اونموقع بشه خرداد.من طبق زمان قلم چی که زمان نقصانی داره میزنم وتست هامم تعدادش رو طبق تعدادسوالات کنکور جدامیکنم(اگرم بلدنیستی واست بنویسم ؟؟
خلاصه اصلاازامتحانانترس ولی ولشونم نکن چون به هرحال کنکورم داری تو*ولی درس های نهایی رو جدی گیربیشتر اگه اونیکی هارو خیلی خوب ندادی مهم نیست...اصلا هم نگو میفتی چون مطمئنم وقت داری ومیتونی عالی بدی وجبران کنی.من سال سوم فقط اردیبهشت کتاب درسی هاروفقط خووووب بادقت خوندم ومعدلم19.90شد.پیش دانشگاهی هم باز اردیبهشت شروع کردم وفقط دروسی که نهایی بودن روخوب خوندموفقط هم کتاب درسی+سی گوش دادم که هر4درس نهایی روبالای17گرفتم...حتی توی فرجه امتحاناهم وقت داری عزیزم من همونجاهاهم کلی میخوندم شب امتحانی!بازم شب کم میخوابیدم وزیادمیخوندم وانصافاوقت امتحان خوب یادم میموندچون تازه خونده بودم.....در مورد درس افتاده هم بگم بهت که هیییچ اتفاق ناگواری نمیفته اگه درسی رو بیفتی! یکی از هم کلاسی هام رو خرداد تومدرسه دیدم گفت دینی وادبیات وفیزیک افتاده !باید شهریورامتحان بده..فقط مشکل اینجاست بایدشهریور پاس بشه چون اگه به دی ماه بخوره دانشگاه ثبت نامش نمیکنه چون فارغ التحصیل نشده به حساب میاد وحال گیری میشه که کنکورقبول بشی ولی درس افتاده داشته باشی !مگه اون سال کنکور قبول نشه وبمونه واسه سال بعد..
توهم اگه درسی خدایی نکرده افتادی میری شهریورمیدی و اونجا پاس میکنی..واسه ثبت نام دانشگاه هم مشکلی پیش نمیاااد..
خلاصه اینم از این که پرسیدی عزیزم.اگه به دردت خورد انجامش بده...دوستان دیگه هم نخوندم چیاگفتن ولی قطعا اونا هم خوب گفتن..ایشالله به دردت بخوره حرفامون
فقط بازم میگم سرعت عملت رو توی خوندن بالاببری عاالی میشه و اصلاهم وسواسی وار نخون!!
وقتت بخیر

سلام عزیزم اگه دقت کنی دو تا کامنت هست به اسم "به آرتمیس" اما ارسال کننده هاش متفاوتن...من اون اولیه هستم ک پرسیدم چطور ۲۰ ساعت میخونی و خواب و اینارو چیکار مبکنی....

ارتمیس جان..بابت صحبتات و وقتی م گذاشتی  فوق العاده ممنونم...

اشک تو چشام جمع شد از حرفت عزیزم.بی نهایت ممنون ازت...برامون دعا کن وقتی چشمت افتاد ب ضریح طلایی و اشکات ریخت.....کاش میتونستم منم بیام فقط برای چن لحظه.....

سلام دوست عزیزم وقتت بخیر*اتفاقا از روی لحن حرف زدن ها متوجه شدم که کامنت ها مال دو نفر متفاوتن*هرچند که اون دوست عزیزدیگه هم نظرشون برام قابل احترامه و راست گفتن شاید ناخواسته باعث استرس بعضی ها شدم ..خوب شد که گوشزد کردن*ولی خداشاهده قصدم کمک بود*عزیزم شما واقعا لطف داری من کاری نکردم ، وظیفم بود" اگه یک کلمه از حرفام هم مفید واقع شده باشه من خوشحال میشم*راستی شرمندتم که اون بالاسوال پرسیدی ومن حواسم نبود واستون جواب جدا بنویسم.چون سوالتون مشابه سوال جودی آبوت بود ومن واسه جودی جون توضیح دادم گفتم شماهم حتما میخونیدش ..بازم ببخشید باید جداگانه واسه شماهم مینوشتم "واقعاعذرخواهی میکنم*
ایشالله هرجا هستی موفق باشی وبه آرزوهات برسی دوست خوب*

سلام عزیزدلم وقتت بخیر*
عزیزم من هیچ کاری نکردم وظیفم بود ایشالله که به دردت خورده باشه حرفام"." شماهم مثل خواهرمن هستی" من واقعا در جایگاهی نیستم که بخوام کسی رو نصیحت کنم ! یکی باید خودمو نصیحت کنه!! خخخ !!
تو حرفای من رو نصحیت نبین ، در قالب تجربه های یه کنکوری مثل خودت درنظر بگیر*
شماهم خودت واقعا عاقلی احتیاج به نصیحت نداری فقط باید استارت بزنی *
بابت دعایی که واسمون میکنی هم واقعا ازت ممنونم چی از این بهتر؟ ..خوش به سعادتت که این مدت میتونی بری حرم *و ممنونتم که به یاد ما هم هستی*همین واسمون یه دنیا می ارزه..
خیلی ممنوتم.

سلام عزیزم وقتت بخیر*
والله منم از وقتی که یادمه کم خواب بودم! حالا کنکورم نباشه من کلا از خواب زیاد بدم میاد!
گلم خدا خواهرات رو واسه تو و تو رو واسه خواهرت حفظ کنه ایشالله*
عزیزم توهمون زمانی هم که پیش خواهرای گلت هستی یا کلا زمان هایی که کار داری هم میتونی یه درس حفظی بخونی مثل پیام آیات دینی مهر وماه یا تاریخ ادبیات ولغت یا لغت زبان یا زمین یاحتی همون زیست ..
منم یه برادر5ساله دارم که صبح تاظهر خونه پیش منه"تابقیه میان خونه*صبحانه و نهارم باید بهش بدم*البته تاساعت10میخوابه ولی وقتی بیداره درس های عمومی وحفظی میخونم ولی بادقت..حتی وقتی بهش صبحانه ونهار میدمم هم زمان دینی یا زمین میخونم*باور کن میشه اینطوری .امتحان کن..اینطوری از درس دور نمیشی هم به کارات میرسی هم به درست.
به خواهر هات هم بگی که حواست رو پرت نکنن وباهات حرف نزنن که بتونی درس هم بخونی*من یک کلمه هم با داداشم حرف نمیزنم!خخ فقط پیششم و کار داشته باشه انجام میدم*خودشم میدونه درس میخونم حرف نمیزنه! با اینکه کلی پر حرفه! یه دبیری داشتم میگفت بهمون حتی تو دسشویی هم میتونید تاریخ ادبیات یا لغت زبان حفظ کنید! خخ ینی میشه از همه لحظه های مرده استفاده مفید کرد..
امتحان کن ضرر نمیکنی..حتی اونموقعا یک خط زمین هم بخونی خوبه*
ایشالله رتبه های هممون و خانم سوال کننده عالی بشه وبیاییم اینجا بنویسیم وخوشحال بشیم*من حتما میام*

در جواب سوال دومت :

عزیزم پشتیبان قلم چی راست گفته اونطوری هم خوبه که بخونی هم اینکه همه این مدلی میتونن بخونن..
من خودم چون خیلی افتضاح عقب بودم حس کردم اگه برنامه ریزی کنم واسه همه ی درس ها و همه رو توی یک روز جاکنم بهتره ولی باحجم کم که برسم بخونم*یعنی همه ی دروس روبا برنامه هرروز میخونم ولی حجم اندازه ای که واسه هر درس مشخص کردم که هرروز بخونم یاتست بزنم زیادنیست .
خروجی برنامه منم مثل همونه که مشاور قلم چی گفته* این حرف مشاور قلم چی رو که شما گفتی، وقتی سال2بودم یکی از دبیرامون بهمون گفت ولی من اینطوری با روش خودم راحت ترم..
روش ها متفاوته وهر کی هرجوری که خودش صلاح میدونه طبق شرایط درسیش برنامه میریزه ولی خروجی ها ونتیجه ها یکیه درصورتی که برنامه ریزی ها انجام بشه و واقعا درس خونده بشه..
شماهم هر کدوم از این روش ها که با شرایطط متناسب تره رو انجام بده گلم *
ولی احتمال اینکه گفتی نمیتونی بعد ازیک درس تمرکزکنی واسه درس دیگه شاید اینه که خیلی بی تنوع درس میخونی مثلا زیست خوندی وکتاب رو بستی بلافاصله یه کتاب دیگه باز میکنی مثل شیمی!! بدون اینکه از جات بلند بشی ویه تکونی بخوری و یه دوری تو اتاقت بزنی" اگه اینطوری هستی دلیلش قطعاهمینه* چون طبیعیه که باید بعداز اینکه یه درس خوندی یه استراحت به مغزت بدی ،حالا هر استراحتی که دوس داشتی ولی کوتاه در حد یک یا دودقیقه اینا..مثلا من میرم جلوپنجره یه نفس عمیق میکشم و دوباره میرم سر درس بعدی*که هم یه استراحتی کرده باشم هم استراحتم درحدی طولانی نباشه که از درس کلا دور بشم''
اگر این کارایی که میگم رو میکنی ولی بازم نمیتونی تمرکز کنی پس احتمالا تناسب خوندن دروس رو حفظ نمیکنی! مثلا امروز که باید شیمی و زیست وادبیات ودینی بخونی تو میایی زیست وشیمی که سخته رو پشت سر هم میخونی بعدم دینی وادبیات که حفظیه!! درحالی که باید یکی در میون بخونی*یکی اختصاصی یکی عمومی..مثلا صبح زیست بعد دینی بعد شیمی بعد ادبیات..به این میگن تناسب خوندن وتنوع که خسته هم نمیشی..
احتمال سوم هم میتونه این باشه چون عادت نداری زیاد پای کتاب بشینی یا به عبارتی ساعت مطالعه بالاوپشت سرهم خوندن رو تجربه نکردی*ینی قدیما وقتی یه درسی رو خوندی بعدش رفتی کلی استراحت کردی ویا حواست پرت شده وحرف زدی بابقیه وبعد این کارها رفتی سراغ درس بعدی..
الانم که باید درس هارو بخونی پشت سرهم" حداکثر با5دقیقه استراحت بینشون "فک میکنی تمرکزت ازبین میره ونمیتونی بخونی..
کدوم یکی از این احتمالات درسته؟ حدس میزنم یکی از اینا باشه

آرزو خانوم سلام وقتت بخیر*شرمنده من تازه متوجه سوال شماشدم که ازماها پرسیدید*
منظورتون از اینکه نمیتونید تست بزنید چیه؟؟فرمول ها و روش حل سوال رو فراموش میکنید یا حل می کنید و به جواب درست نمیرسید؟؟

سلام

مرسی عزیزم،‏ موفق باشی...

سلام ب همهی دوستان کنکوری