خانواده برتر

مطمئن باش همه ادما توزندگیشون مشکلات وکمبودهایی دارند

حتی اونایی که شمااز ظاهر شون بی عیب ونقص می بینی 

هیشگی خوشبخت مطلق نیس

شما تنها نیستید

به جای گله وشکایت 

سعی کن ناامید نشی 

وهرروز برای بهترشدن تلاش کنی

خودت وضع زندگیتو تغییر بده

دیگه هم به کسی اجازه نده شما را تحقیر بکنه

بابا فقط تو مشکل نداری که 

پیشنهاد میکنم ی بار فیلم ابدو یک روز رو ببینی بعد روزی هزار بار شکر میکنی 

ماهم برای شما دعا می کنیم

طلاق خواهرم بعد از سه ما عقد.

مشکلات شدید مالی پدرم از ابتدای کودکی تا الان.

پشت کنکور سراسری موندن برای چند سال متوالی.

شکست خوردن در آخرین کاری که شروع کردم.

نداشتن اراده کافی برای رسیدن به یک سری اهداف.

عقب ماندگی حداقل دو سال از زندگی به دلیل همان پشت کنکوری بودن و شکست خوردن.

با وجود داشتن سن ازدواج هنوز به موقعیتی نرسیدم که بهش فکر کنم.

از پشت خنجر خوردن از دوستی

و....

ولی میدونی فرق من با تو چیه؟!

من از محدودیت هام برای خودم موقعیت ساختم ولی تو نه....

تو فقط جداشون کردی و بهشون فکر کردی و زدی تو سر خودت....

من میگم مشکلات زندگی مثل ی تیر کمونه که تو رو میکشه عقب میکشه عقب میکشه عقب ولی یهو پرتت میکنه جلو...

ولی تو اون رو عامل بدبختیت میبینی....

اگر چه این طلاق ضربه زدی به ما زد ازونجایی که خانواده ی آبرو داری بودیم و برامون سخت بود ولی بعدش خیلی هواس من و خواهرم رو به ازدواج جمع کرد و اینکه مرگ فقط برای همسایه نیست.

الان هم خدا رو شکر خواهرم سروسامون گرفته و از زندگی راضیه.

مشکلات شدید مالی باعث شد که من از اوایل سن جوونی برم سر کار و روی پای خودم وایستادم چون دانشگاه تهران قبول شده بودم و ی شهر دیگه ای زندگی میکردیم و هزینه خوابگاه و خرد و خوراک رو پدرم نداشتن بدن در نتیجه از اون موقع استقلال مالی ، پول در آوردن ، پول گرفتن ، مدیریت مالی ، پس انداز رو یاد گرفتم و خدا رو شکر وضعم الان خوبه.

به پدرمم کمک میکنم و ان شاالله میخوام بفرستمشون کربلا.

به قول بیل گیتس

اگه جوون بی پولی مقصر نیستی

ولی اگه پیر بی پولی مقصر خودتی.

این پشت کنکور موندنه که سهل انگاری خودم بود و باعث شد سال آخر به خودم بیام و ی رشته خوب تو دانشگاه خوب قبول شم.

شاید اگه همون سال اول انتخاب رشته میکردم الان ی دانشگاه و ی رشته صد برابر بدتر از این می آوردم.

شکست آخرین کارم خیلی برام خوب بود

چون به خاطر خودرای بودن در اون زمینه بود و یاد گرفتم تو هر زمینه ای هر چه قدر هم قوی هستی از دیگران کمک بگیر و خود رای نباش.

الان ضرر میکردم بهتر از چند سال بعد بود.

این اراده توی ی سری زمینه ها رو دارم با تبیه کردن خودم حلش میکنم.

این عقب موندگی باعث شد عزمم رو جزم کنم و خیلی از استعدادهای بالقوه رو بالفعل کنم تا وجدان خودم رو راضی نگه دارم و بگم اگر چه عقبی ولی به قول یاس با صفر ی کاری کردم مطمئنا خیلیا با صد تا صد نکردن.

در مورد ازدواج هنوز وضعیتم خوب نیس.

در مورد دوستی هم خب اشتباهم اینجا نبود که برای دوستم مایه گذاشتم اشتباهم اینجا بود که این کارا برای خودش بود نه برای رضای خدا....اگه برای رضای خدا میبود میدونستم طرف حسابم خدایه و در نتیجه هیچی از دست ندادم ولی متاسفانه طرف حسابم اون بود و خیلی روش حساب باز کرده بودم به دوستی پیریمون هم فکر میکردم.

پستی بلندی زیاد داشتم و دارم و شاید چنتاشو برات گفتم اونم سربسته و بقیشو نگفتم آخه میگم ما که شانس نداریم اومدیم شناسایی شدیم خخخخ

ولی این رو بدون بدبختی انتخاب تویه 

بزار اصلهای زندگیم رو دوستانه بهت بگم

توضیح نده جبران کن

چون چند باری توضیح دادم و به هدف نرسیدم و صرفا شدم ادم وراج و دیگران اعتماد قبل رو بهم نداشتن و الان سکوت میکنم و با حرفم ثابت میکنم.

مشکلات رو انگیزه حرکت کن

به قول یاس اون پلی که ساختم و گذشتم از حتی اونی که باختم

فردام بهم میده امید تاختن 

و من از قوام ی کمیته ساختم

دوآهنگ میجنگم و بارکد یاس رو گوش بده قشنگه.

واقعیت رو بپذیر اما باور نکن.

یعنی پذیرفتم که چند سال عقب افتادم و این خیلی عذابم میده اما باورشون نکردم و دارم میشم اون چیزی که افکارم میگه.

پذیرفتم که اراده کمی تو ی سری کارها دارم ولی باورشون نکردم و دارم تغییرش میدم.

پذیرفتم که الان وقت ازدواج نیست ولی باور نکردم خخخخخخ

برو ببین چه قد حدیث درباره ی تلاش داریم.

نماز رو که باید بخونی نمیدونم جدیدا انگار نماز خوندن عجیب شده  و آپشن حساب میشه خخخخخخخ

ولی بزن تو نت حدیث درباره ی تلاش و کار

دین تو بیش از هر دینی درباره ی تلاش کردن صحبت کرده

پس ....به صرف..... نماز خوندن کارت حل نمیشه.

مگر نه نماز خوندن که محشره.

پس از تو حرکته از اون برکته

تو این سنم حس افسردگی نگیر.

موفق باشی 

فک کنم به هر کسی اندازه توانش سهمیه سختی کشیدن تو زندگیو دادن

سنت میطلبه این درگیریا رو با خودت داشته باشی بزرگتر که بشی، وقتی همدم پیدا کردی همه اینا یادت میره وقتی هم بابا شدی قطعا بابای قوی و دانایی میشی بخاطر همین سختیا. زندگی داره تو رو میسازه پسر خوب خودت برا خودت سخت ترش نکن با این فکرا

فک کنم به هر کسی اندازه توانش سهمیه سختی کشیدن تو زندگیو دادن

سنت میطلبه این درگیریا رو با خودت داشته باشی بزرگتر که بشی، وقتی همدم پیدا کردی همه اینا یادت میره وقتی هم بابا شدی قطعا بابای قوی و دانایی میشی بخاطر همین سختیا. زندگی داره تو رو میسازه پسر خوب خودت برا خودت سخت ترش مکن با این فکرا

برادرعزیز تمام خوبیها وخیرها از جانب خداوند است.

اما تمام بدیها ورنج ها از طرف خودماست.

بعضی ازمواردکه نام بردی برسراختلاف ها وجدایی والدین شما بوده که انان بایدجوابگوباشند.

خودارضایی هم که به دست خودت است که حتما بایدان راترک کنی.

یه ادم نمازخون وبرنامه ریزمی تونه برهمه این مشکلات فائق بشه پس سعی کن ان نمازی که می خوانی با توجه بیشترباشه ووقتی با خالق درارتباط باشی یعنی وصل هستی وبه چشمه بی پایان اتصال داری .

حال اگراین احتمال هم باشه که خداوندشما مبتلا به این ابتلا ها کرده باشه این هم برای همه وجودداره چون خداوندهمه انسان ها را با مال وجان ونقص دراموال وجان ازمایش می کندوبه صابرین بشارت می دهدپس برادرمن سعی کن دراین ازمایشات سربلنددربیایی تا باعث رشدوترقیت گردد.

موفق باشی

شاید ظاهرت از نظر خودت مناسب نباشه اما به هرحال تو یه انسانی و ارزش انسان به اخلاق و هنر و معرفتش هست.

خدا رو شکر کن به خاطر داشته هات...

سعی کن توی زندگیت برای خودت یه هدف تایین کنی.وقتی به هدفت برسی می بینی ارزش زندگی خیلــــــی بیشتر از قیافه و تیپ و ظاهره ادم هاس.

بعدم برادر من...

همه مشکل دارن...

فکر نکن فقط تو اینطوری هستی.

مشکل هرکس برای خودش بزرگه و سخته.

امیدت به خدا باشه.مطمئن باش خودش برات بهترین رو رقم میزنه.

در ضمن خود ارضایی رو هم حتما حتما ترک کن.

پایدار

پس بزار منم بگم

من 19 سالمه

نه سالگی بابام فوت کرد

از اون موقع تا الان هر بدبختی که بگی کشیدم

دوازده سالگی تا چند وقت قبل که پدربزرگ و مادر بزرگم فوت کردن ازشون مراقبت هم میکردم

سرکار هم تابستونا میرفتم ولی با این وجود چون پدرم دوست داشت بچش درسخون باشه درس میخونم و چون همیشه استرس دارم نفس تنگی و ... هم به خاطرش گرفتم

هر روز تو خونمون هم بحث هست و مادرم و برادرم راستشو بگم هر روز اعصابمو

 خورد میکنن 

قلب درد هم دارم به این خاطر

و خدا رو به چشم اینکه یکیه دوست داره زورشو به رخ بکشه و عقده گشایی کنه منو آفریده

ولی دیگه عادت کردم که فقط خودم بابد خودمو عوض کنم و هیچ توقعی از بقیه نباید داشت

خدا هست و میبینه نمیدونم چه صلاحی میدونه ولی همینه هست

شما تازه هم پدر و مادرت زندن و هم وضع مالی خوبه

مجبور نیستی واسه خرید کنکورت کار هم کنی

معذرت میخوام از دوست سوال کننده 

چند وقته بغض راحتم نمیزاره

ولی یه توصیه هم کمم اینجا فقط میتونن نظر بدن خودت باید کاری کنی بهترین باشی

اگر هیچی هم نباشی واست اصلا مهم نباشه

تو تنها نیستی خیلیا بدتر از منو تو هم هستن

و لطفا خواهش میکنم کسی که تا حالا دستش به سیاه سفید نخورده نیاد بگه همه مشکل دارن یا برو فلان فیلمو ببین

برای کوچ شب هنگام وحشت

کمک کن با تن هم پل بسازیم
کمک کن سایه بونی از ترانه
برای خواب ابریشم بسازیم
کمک کن با کلام عاشقانه
برای زخم شب مرهم بسازیم
بذار قسمت کنیم تنهاییمونو
میون سفرهء شب تو با من
بذار بین من و تو ، دستای ما
پلی باشه واسه از خود گذشتن

چرا میگی قیافم متوسط رو به زشته همه انسانها زیبایی هایی دارن .تو ملاک زیبایی رو در چی می دونی؟

اول از همه چند سالته؟! چون منم سنم کمتر بود احساس میکردم بدبخت ترین آدم دنیا هستم اما وقتی یکم بزرگتر شدم یه ذره عاقلتر شدم دیدم چقدر زندگی زیباتر از اونی هست که می بینم 

یک تفکر فلسفی هست به اسم اگزیستانسیالیسم این تفکر میگه دنیا پوچ و سرای پوچی است ولی این منم که میتونم پوچ ترش کنم و یا بهش معنی بدم می تونم بهش ماهیت و نور بدم و یا بی هویت تر و تاریک ترش کنم

دوما

اگه سوال واقعی باشه:

دوست عزیز امید الکی بهت نمیدم . زندگیت افتضاحه . اینجاست که میگن خداوند عادل نیست . 

امثال شما درس عبرت هستین برای بقیه . و اگه با دقت به اسمونم نگاه کنی شصت خدا رو میبینی . 

من از 14 سالگی تا 20 سالگی تارهای صوتیم مشکل داشت بطوری که وقتی صحبت میکردم صدام شبیه یه دختر 6 ساله بود حالا فکر کن تو جامعه . تو مدرسه. تو جاهایی که مجبور بودم تو جمع صحبت کنم . زنگ انشا جلوی بچه ها . فکر کن چقدر تحقیر شدم بار ها تا مرز خودکشی رفتم فکر کن چقدر زجر آوره یه پسره 20 ساله رو پشت گوشی تلفن خانم خطاب کنن

پدرم از لحاظ مالی همیشه منو تامین کرده ولی  هیچوقت باهام مثل یه آدم رفتار نکرده از بچگی تا حالا فقط منو مفت خور . بی غیرت . بی عرضه و ... خطاب کرده و من یقین پیدا کرده بودم که همین شخصیتتو دارم

خود ارضایی : بخاطر فشارهای روحی من حتی تا جایی پیش رفته بودم که روزی سه مرتبه اینکارو انجام میدادم

من تو مدرسه وقتی دوستامو میدیدم همیشه حسرت میخوردم که اونا چقدر قیافه های جذابی دارن ولی قیافه من همیشه شبیه اوسکولا بود و همه همینطور هم باهام رفتار میکردن چون من خودم اینو پذیرفته بود

و خیلی چیزای دیگه هست که اینجا نمیشه توضیح داد من تا جایی پیش رفتم که کلا امیدمو به زندگی از دست دادم و قصد خودکشی داشتم

بارها خدارو مقصر میدونستم چون من هیچ کار بدی نکرده بودم که اینهمه حقارت و بدبختی رو تحمل میکردم ولی گذشت و گذشت من تحمل کردم و بخدا توکل کردم و بالاخره اون روی خوش زندگی رو هم دیدم الان هیچکدوم از مشکلات گذشته رو ندارم و خوشحالم که خدا این همه بدبختی رو سرم آورده چون الان من به یکی چیزی در درون خودم رسیدم که توی هیچکدوم از آدمای اطرافم نمیبینم

بعضیرهاش دست ادم نیست.ولی خیلی هاش هست.چرا واسه اونا که دست خودته کار نمی کنید؟

رشد شخصیت و جنم کار داشتن و روحیه خوب و ترک خودارضایی دست خود ادمه...

و گاهی زندگی ادم عوض میشه.

دوست عزیز مشکلات شما از قبیل مشکل در تصمیم گیری نداشتن همدم فرزند طلاق در تعداد زیادی از افراد دیده میشه 

چرا اینقدر از خودت بد گفتی ولی اینو نگفتی که کسی هستی که مشکلاتت و کمبود هات برات مهمن و در پی رفع اونها هستی

به نظر من شما انسان با جنمی هستی که خودت رو با پدرت مقایسه میگنی و دوست داری از لحاظ اقتصادی شبیه به اون باشی 

این چیزی هست که در کمتر پسری هست و این خیلی خوبه

و اینکه چرا فکر می‌کنی خدا برای اذیت کردن مشکلات را بوجود میاره و یا برای خوش گذرانی نعمتی را به کسی میده اگر بیشتر با خدا و قران مانوس بشی و ببینی نظر خدا در مورد زندگی چیه بهتر به حکمت اتفاقات پی می‌بری

خداوند میگه این دنیا خیلی کوتاه کوچیک زودگذر و بازیچه است 

و هرکس به این دنیا دل بست باخته

حالا به نظرت دل کندن از این دنیا برای چه کسی سخت تره

کسی که غرق در نعمته یا کسی که کمبودهایی داره

و خدا هیچ نعمتی رو بدون حساب کتاب نمی‌ذاره و اون دنیا باید جواب داد 

اصلا یه مثال اگه به شما یه پورشه بدن که یه روز دستت باشه بیشتر نگرانی که سالم تحویل بدی  یا یک پراید ؟

اگه یک میلیارد امانت بهت بدن بیشتر دلواپسی یا یک میلیون

میبینی هرچه نعمت فراوان تر مسئولیت هم بیشتر 

در مورد مشکلت به علت اینکه بعضی از مشکلاتت مثل کوتاهی قد و زشتی خدادای هست راه حل جامعی نداره باید صبر کنی تا خدا یه نعمت دیگه بهت بده ! من خودم ریزش مو دارم اینقدر اذیت میشم که نگو! نصف خوشتیپی من مال موهام هست!

فقط نماز بهم ارامش میده! 

ناراحت شدم راستش :(

اما الان دو تا انتخاب داری

یا بشین غصه بخور

یا سعی کن تا اوضاع رو تغییر بدی

دومی خیلی سخته اما شدنیه و واقعا ارزششو داره

باید بدونی که یه بخشی از مشکلاتت رو میتونی حل کنی. اگه جثه ی بزرگ و قوی نداری، یه راه حلی براش هست اونم از طریق ورزش های مختلف میتونی توان بدنیتو بیشتر کنی منظورم بدنسازی نیس منظورم ورزشایی مث فیتنس یا ورزش های رزمی هست اگه بری خیلی خوب میشه قدرت بدنیتو بیشتر کن باور کن خیلی تاثیر خوبی تو روحیه ت میذاره

دوما تنهایی! یه دوست معمولی هم نداری؟؟؟ اگه بتونی یه دوست حتی معمولی پیدا کنی خیلی بهتر میشه حالت! و بهتره توی فضای مجازی بصورت ناشناس هم یه دوست پیدا کن تا بتونی باهاش دردل کنی بخدا درد دل کردن حتی مجازی کلی ادمو سبک میکنه...

سوما اگه مشکل شنوایی داری حتما پیگیرش شو و سعی کن حلش کنی اصلا بی توجه از کنارش رد نشو خیلی مهمه

در مورد اضطراب و استرس هم، اول استارت بزن برای ترمیم روحیه خودت یه مدت بعدش هم کم کم روی این قضیع کار کن! تو نت سرچ کن روشهای کنترل استرس، از دیگران و تجربه هاشون بپرس، یاد بگیر، استفاده کن!! البته تا وقتی خودت نخوای نمیشه!

بعدش...دو شخصیتی؟ حتی تصمیم کوچیکم نمیتونی بگیری؟ خب باید برا اینم راه حل باشه! اگه امکانش برات هست پیش یه مشاور برو میتونه خیلی کمکت کنه‌ اما از همینجا یه توصیه ی دوستانه کنم بهت اونم اینکه توی انتخاب کردن سخت نگیر!!! فقط چیزیو انتخاب کن ک کارتو راه بندازه

مثلا من خواهرم خیلی سخت پسنده ولی من برعکس میرم بازار تو همون اولین مغازه، چیزی ک میبینم بدردم میخوره و کارمو را میندازع انتخاب میکنم و تمام!! بخدا

 میشم. درمورد تصمیم های مهم هم بگم که قبلش خوب فک میکنم تحقیق میکنم بررسی میکنم و نتیجه ک گرفتم اون چیزی ک بنظرم درست و منطقیه رو زودی انتخاب میکنم!! میدونی ، باید دلو بزنی به دریا، وقتی به نظرت درسته، بعدش هرچی بادا بادا...توکل به خدا

تحقیر شدن توسط جامعه...خیلی حس بدیه خیلیییی اما وقتی میتونی حلش کنی که اول اینکارا ک گفتمو انجام بدی اگه نتیجه بگیری میبینی که کم کم تحقیر ها کمتر میشه...اینکارا زمان میبره اما واقعا ارزش انجامشو داره

خداوند در قرآن می فرماید لایکلف الله نفسا الا وسعا

شماخارج ازتوانت بامشکلی روبه رو نیستی وخوشابه حالت که انقدر پیش خدا مقام داری 

فقط همین زمانی که در قیامت من وامثال من به تو باحسرت گاه می کنیم که خدا چه جوری بهت جبران می کنه شاید ...........................................

برای ماهم دعاکن

عزیز جان مشکلاتی که ما با آنها درگیر هستیم از لحاظ روحی روانی برخی ژنتیکی هستند برخی حاصل تربیت خانواده و تاثیر نزدیکان می باشد .خوب خود ما به خاطر زجر هایی که در کودکی از مسائل ژنتیکی مثل استرس ها وسواس فکری ترس ها و ... تحمل می کنیم و در کنار بازخورد هایی که از محیط می گیریم کم کم تصویر ذهنی ای از خود می سازیم که این تصویر سنگ بنای عزت نفس می باشد و خود عزت نفس نقطه ی ابتدایی شکل گیری شخصیت در هر کسی است. اما دلیل اصلی من در مورد صحبت کردن در مورد عزت نفس همین است که تمام مشکلاتی که برای ما حادث می شود همه و همه بر عزت نفس ما اثر می گذارد .و واقعیت این است که عزت نفس ما است که برای ما احساس  قدرت در برابر  مشکلات و یا احساس تسلیم شدن در مواجهه با مشکلات به ارمغان می آورد .خوب شما در طلاق والدین در آزار و اذیت کودکی و یا در قد کوتاه خود دخیل نبوده اید شما در مورد استرس هایی که گرفتار آنها شده اید و شاید ارثی باشد دخیل نبوده اید اینجا باید بدانید که ما باید برخی از قسمت های زندگی مان را که نمی توانیم تغییر دهیم باید بپذیریم شما باید ابتدا گذشته را بپذیرید و در کنار آن افرادی را که به شما آسیب های روحی روانی زده اند را ببخشید و فراموش کنید بخشش کمک می کند تا ذهنتان کمی آرام بگیرد شاید سخت باشد ولی بسیار آرام کننده است .شما مسئول سلامتی خود هستید .اینکه امروز از مشکلاتتان می گویید یعنی نسبت به آنها آگاهی دارید خوب شما امروز مسئول خوشبختی یا بدبختی خود هستید خودتان انتخاب می کنید که سرنوشت خود را چگونه رقم بزنید زیاد درگیر اینکه در گذشته چه ها برایتان اتفاق افتاده نباشید از امروز خود از روز هایتان  استفاده کنید و درگیر دیروز ها نباشید .برای درمان اضطراب های خود اقدام کنید .عزیز جان توصیه می کنم که خودتان را دوست بدارید برای خود ارزش قائل باشید به خود احترام بگذارید و خود را لایق بهترین ها بدانید و مدتی در باره ی این موارد فکر کنید برای مثال در مورد اینکه شما قابل احترام هستید فکر کنید و مصادیقی را بیاورید و سعی کنید این مصادیق را در زندگی خود عملی کنید بدای مثال بگویید که من قابل احترام هستم و سعی کنید ارزشمندانه و محترمانه با حود برخورد کنید برای مثال هر حرفی را نگویید هر شوخی را نکنید هرجایی نروید به آراستگی خود بها بدهید و یا ... . حتما با یک مشاوره صحبت کنید احتمالا نیاز به دارو درمانی دارید .باور های دینی را فراموش نکنید و از اهل بیت کمک بگیرید .

پسر جون ، من هم همسن تو هستم ، 

بعضی از اینهایی که گفتی دست ما نیست ، چه قصه بخوریم ، چه شاد باشیم ، ما این ویژه گی هارو داریم ، خوب دنیا محل ازمایش هست ، 

یه لحظه فکر کن قد و سایر چیزایی که گفتی میتونست بد تر بشه ، 

فکر کن دست و پا نداشته باشی  ، اینجور خوب میشد؟؟؟

عزیز من ، قدر داشته هاتو بدون و به نداشته هات فکر نکن ، 

هرچه قد فکر کنی قدت کمه ، زیاد که نمیشه ، اذیتت میکنه، 

اینهمه ادم قد کوتاه هستن تو این جهان ، خیلی هاشونم با این موضوع کنار اومدن ، 

خیلی ادمایی تو این جهان زود گذر هستن که اصلا دست و پا ندارن ، ولی کنار اومدن و خدا رو هم شکر میکنن!!!

منم قبلا اعتماد به نفس نداشتمذ، فک میکردم بی عرضه هستم ، فکر میگردم ضعیف هستم ، ولی به مرور اعتماد به نفسمو بدست اوردم ، الان هم یک ادم قوی هستم خدارو شکر ، البته منظورم این نیست که هیکل ماهیجه ایی ، زیبایی یوسف ، قد 190 دارم ، نه

اعتماد به نفس دارم ، با شرایطم کنار اومدم ، 

بسیار ادم محکمی هم هستم از نظر دیگران ، 

گرچه منم یکم لاغرم ، 

در ضمن ، از این گریه نکن که چرا لاغری ، این که دست خودته ، به حرف دیگران اصلا کاری نداشته باش ، برو یه باشگاه بدنسازی ، اونجا اعتماد به نفس داشته باش ، اکه از اول ادم محکمی باشی ، سعی کنی ، این برات یه عادت میشه ،ر

پدر بدنسازی ایران میگفت : من 17 سالم بود ، خیلی لاغر بودم ، با بچه ها کشتی میگرفتیم ، منو میزدن ، یروز همسایمون منو برد باشگاه و .... موفق شد، 

تو هم از این بهتر میتونی بشی ، 

برای مل هم دعا کن

شخصی رو میشناسم که پدرش مولتی میلیاردره . یعنی پول تو جیبی بچه هاش کمتر از ملیون نیست. خودشم چون تو ناز و نعمت بزرگ شده از نظر ظاهر و قیافه خیلی خیلی خوشگل و ترتمیزه. چون تو محیط سرمایه داری بزرگ شده خودش هم مغز اقتصادی فوق العاده ای داره و برای خودش یه سرمایه دار بزرگیه، باباشو گذاشته تو جیب بغلیش. من که سه ساله میشناسمش لحظه ای نشده بهش حسودیم نشه. اما ظاهر قضیه اینه. باطن زندگیش انقدر مشکل داره که میگه حاضرم تمام زن و زندگی و مال و ثروت رو ول کنم برم جایی که هیچ کی منو نشناسه و یه زندگی اروم داشته باشم. تا جایی که اون به من میگه بهت حسودیم میشه. در حالی که من هیچی ندارم و امروز نرم سر کارم برای فردا حتی نون خالی هم ندارم. 

سنی که گفتی سنه کمیه وتوراه درازیودرپیش داری وتو2تاانتخاب داری :یامیتونی مثلاالآنت فقطرونقاط منفیت تمرکزکنی واوضاعوبدترازاینی بکنی که هست یابیای رونقاط مثبتت تمرکزبکنی وپرورششون بدی وشرایطو تغییربدی که دربدبینانه ترین حالت حداقل یکم ازالانت اوضاعت بهترمیشه که البته من میگم اگه بخوای میتونی ازالان بهترین باشی.

خیلی کلیشه ای ومسخره دارم حرف میزنم نه؟؟

پس بیاباهم اینارومرورکنیم:ادیسون کسی بودکه ازنظرشنوایی مشکل داشت وبخاطرکودن بودن وعقب ماندگی ازمدرسه اخراج شدومدارم موردتمسخراطرافیانش بودولی چی شد؟ها؟شدادیسون.

استیون هاوکینگ یک معلول شدیدجسمی بود اون حتی نمیتونست خودش تنهایی آب دهنشوجمع کنه ولی چیشدشدهاوکینگ.ایوتوروخداخودت برواسمشوسرچ کن ویدئوها و..دانلودکن ببین کیه چون هنوززندست (نیک وی آیچیچ).

ببین ایناباشرایطی داشتن تونستن واقع بین باش توکه اوضاعت ازاینابدترنیست توهم میتونی چون اتفاقاهرکسیوباشرایطش میسنجن بزاربرات مثال بزنم :یکیوتصورکن باباش خیلی پولداره اون بیادیه شرکت بزنه وتو کارش موفق بشه وپول زیادی دربیاره اون اصلا بچشم نمیاد ولی حالا یکی که باباش فقیره اون بیادیه همیچین کاری بکنه اووو اسم آوازش همه جامیپیچه دیگه میشه نقل مجلس هی ازش برات مثال میزنن.گیرم همه چیزایه مثبت توت باشه ولی اصول اولیه انسانیتو ندونی  مثل یکی ازآشناهامون یک پزشک زیباوخیلی پولدتروقدبلند واتفاقاازنظرجسمی کاملاسلامت ولی خیلی بداخلاق وعصبانی هست بامریضاش مثل برده ها رفتارمیکنه خیلی مغروروازخودراضیه واصلاچیزی به اسم مهربونی ودلسوزی توش وجودنداره واصلااززندگی لذت نمیبره یعنی سعی نکرده قبل اینکه یه پزشک خوب باشه یه آدم خوب باشه توکه گفتی مهربون ودلسوزی خداییش دلت میخواد جاتوباهاش عوض کنی؟؟؟.پس یه چیزایی مهم ترازچیزایه ظاهری هم هست.

بزاربطنزبهت بگم زندگی یه فاصلست ازمای بی بی که هممون توش بودیم وتاایزی لایفی که هممون توش خواهیم رفت مهم اینه که این فاصله رودرست وانسانوارزندگی کنیم باهرشرایطی که داریم چون تهش هممون میریم زیرخاک هممونم میشیم 0 هیچ فرقیم باهم نداریم. 

پس تومحکومی به اینکه ازالان فکرودیدگاهتوعوض کنی محکم گام برداری وسعی کنی شرایطوتغییربدی دیگران مسخرت میکنن اشکال نداره جااینکه بشینی یه گوشه وغصه بخوری به غیرتت بربخوره بلندشووبهشون ثابت کن کی هستی چون همینا هستن که چندوقت دیگه به احترامت بلندمیشن وبرات دست میزنن وازت پول قرض میخوان تاجاچک ماشین2میالیاردیشونوپاس کنن اگه گذشته خوبی نداشتی درست ولی این دلیل نمیشه ازاین به بعد هم اوضاع بدباشه پاشووحقتو به اندازه خودت ازدنیابگیر.

برادرمن شایدبگی بروبابادلت خوشه هاا؟یانفست ازجایه بلندگرم میشه ولی بایدبگم من یه دختریم دقیقاتوهمون رنج سنی که گفتی هیچکدوم ازشرایطی که گفتیونداشتم ولی یه ناامید بودم وافسردگی شدیدی داشتم وحتی دست به خودکشیم زدم ولی همونا بودکه نجاتم داد همون شرایط سخت وحشتناک چون به غیرتم برخوردوگفتم من چرانتونم مثل بقیه همسنام شادباشم واززندگی لذت ببرم وبلندشدم وشروع کردم به تغییرواگه بخوام شرایط الآنمو توصیف کنم جنبه خودنمایی پیدامیکنه فقط اینوبگم که من راهیوکه یه فرد عادی تو10سال طی میکنه تو2سال ونیم رفتم الان اوضاعم خیلی خوبه خداروشکر توهم شروع کن به تغییروبیابگوکه چقدرهمه چی خوبه وچقدرزندگی داره بهت خوش میگذره. بدوبدو فقط یه یاعلی بگوو شروع کن.

یک مادر دیوونه و افسرده و مضطرب داشتم و تو خونمون حتی اجازه دست زدن به هیچی رو نداشتم واسه کوچکترین و بی اهمیت ترین چیزی مثل ریختن آب سر سفره باید تنبیه میشدم

و اما پدر یک نظامی فوق العاده عصبانی تو تو محل کارش معروف به خوش اخلاقی و اجتماعی بودن ولی تو خونه از شدت عصبانیت و کلافگی حتی جرات نداشتم با خواهرم حرف بزنم چون با کوجکترین صدایی چنان دادی میزد که درجا میزدم زیرگریه و مادرم جرات نداشت پاشه  بیاد پیشم خلاصه دفعات بی شماری سر سفره واسه خواب و تو مسافرت و جلو جمع فامیل ها و هرجای دیگه غرورمو شکست هرگز هم نباید بیرون میرفتم هیچ دوستی نداشتم و تربیت فوق العاده خالی داشتم فقط بهم میگفتن تکون نخورم و اگه حرکت میکردم واسه کوچکترین چیز عادی و طبیعی عصبانی میشدن و باید سریع تنبیه میشدم

رسید روز اول مدرسه و اول بدبختی و دیدن اینکه من واقعا چقدر با بقیه فرق دارم اصلا نمیتونم از مادرم جدا بشم و همش گریم میگرفت اصلا آداب معاشرت بلد نبودم حتی ناظم ها دلیل گریمو میپرسیدن جرات حرف زدن باهاشونو نداشتم و اصلا حتی سلام و احوال پرسی و جواب دادن به حرف های عادی و روزمره بدون حضور مادرم کنارم برام خیلی ترسناک بود و همه دستم مینداختم از بس که خجالتی بودم حتی بعضی از معلم هامون حتی از دستشویی مدرسه میترسیدم چون همیشه توش کسایی بودن من جرات نمیکردم برم چون از محیطش و افراد بزرگتر وحشت داشتم و همیشه سرم پایین بود با هیچ کی ارتباطی برقرار نمیکردم تو پنج سال ابتدایی نتونستم یدونه مکالمه دوستانه هم بسازم و همش بابت این کارم احساس بی ارزه بودن و کم داشتن میکردم و احساس ناقص بودن داشتم همه بچه ها راحت بهم زور میگفتن و منم نمیتونستم اصلا عکس العملی نشون بدم پدر مادرم هم هر کاری دلشون میخواست به بهونه اینکه صلاحت همینه و ما بهتر میدونیم و حرف دینه و ازین حرف های بیخود حسابی حرسم میدادن و از شدت عقده تیک میزدم میرفتم توی دنیای خیالی که برای خودم داشتم و اونجا زندگی میکردم و پدر و مادر خوب و رفیق های خوب داشتم

خلاصه بدبختی در بدبختی بابت این تربیت آشغالی این دوتا دیوانه

حتی اوایل نوجوانی از اضطراب حتی تا روزی سه بار هم خودارضایی داشتم

خلاصه هرچی از بدبختی هام بگم تموم نمیشه

ولی نوجوونی که برام مثل تولد دوباره بود  حرف های یکسری روان شناس منو تکونم داد و تازه خودم و آسیب هامو شناختم و انگیزه عجیب برای مبارزه کردن و از بین بردن اون نوع تربیتم داشتم من شروع کردم هرچی لازم دارمو بدون اعتنا به نگرانی و نفرین و آق های اون دوتا انجام بدم و خودم مستقل و تنها بشم انقدر یکدنده بازی درآوردم و حرسشون دادم تا بلاخره تمام وابستگی روانیمو به زور ازشون جدا کردم و تمام کمبود ها و هرچی که میخواستم رو بدست آوردم و همه چیمو از اول ساختم و به آرامش رسیدم اگه من از اون کودکی نجات پیدا کردم تو هم میتونی ناامید نشو هیچ اهمیتی هم به اون دوتا نده باور کن وابستگی و ناراحتی فقط توی خیالات ماست و ما واقعا جز نیاز مالی نیاز حقیقی دیگری بهشون نداریم

کسی جز خودت بهت نمیکنه و تو نمیتونی هیچ کس رو جز خودت تغییر بدی پس فقط خودت و خودت هستی همین و حق گله از کسی رو تداری چون بیست و یک سالته و مردی شدی نباید بذاری هیچ کی جلوت وایسته باید از اول اون زندگی که نداشتی رو زندگی کنی ولی این بار تنها و همه چی با میل خودت

ههههه این همه دارن بهت امید میدن و راه و چاه نشونت میدن که به زندگیت امیدوار باشی.من به شخصه از کامنت بقیه روحیه گرفتم!

تازه میگه 

باید بد باشی تا....

واقعا ادم نمیدونه چی بگه...

به ولله

مثه اینکه مسابقه بدبختی داریم 

بزار از خودم بگم 

تو ۱۵ سالگی به عقد پسر داییم در اومدم که ازش حالم بهم میخوره میدونی تحمل ی نفر که ازش متنفری چقد سخته اونم چی ۱۵ سالگی 

من دوسال افسردگی گرفتم 

چنبار هم میخواستم خودکشی کنم 

خانوادم که قربونشون برم هیچکاری نکردند 

بعد از دوسال داییم اینا فهمیدن نامزدی منو پسر داییم عادی نیس بالاخره به حرف اومدن 

منم طلاق خواستم 

خیلی بده تو ۱۷ سالگی ....حالا حرفای پشت سرم بماند که چی کشیدم 

داداش زندگی رو سخت نگیر که اونم بد سخت میگیره 

دوری ازهمه به خاطر اینه که خدا بگه فقط منم تنها عاشق ومعشوقتون هستم وبرای خودتون معشوقه های خیالی نسازید.

_هر روز صبح زود از خواب پاشو، 

_نمازتو به وقتش بخون تا ارامش داشته باشی

_به یه ورزش رزمی برو تا اعتمادبه نفست سر جاش بیاد(ترجیحا بوکس)

_بدنسازی کار کن تا هیکلت بزرگتر بشه (اگه خیلی استخونی هستی مکمل هم مصرف کن هیچچیت نمیشه)

_یک هدف کوتاه مدت برای خودت تعیین کن (مثلا شرکت در کنکور)سپس برای رسیدن بهش شب و روز تلاش کن، از خوابت بزن،عرق بریز. تا بتونی یه رشته ی تاپ قبول بشی و تو جامعه احساس حقارت نکنی.

داداشم مطمعن باش با گله کردن و یکجا نشستن و دعا کردن هیچ مشکلی حل نمیشه، دعا اون زمان کاربرد داره که تو همه ی تلاشت رو بکنی و نتیجه رو به خدا واگذار کنی.

با این کارا مشکلی حل نمیشه، کسانی که خیلی بیشتر از تو مشکل داشتن به جاهایی رسیدن که تصورشو نمیتونی بکنی، 

تا کی میخای اینطوری بی هدف و افسرده زندگی کنی اخه مگه چن بار قراره ما زندگی کنیم، از همین امروز شروع کن، درس و مطالعه و ورزش قدرتت رو بیشتر میکنه، 

یا برو خودتو بکش یا یه زندگی پر از تلاش رو شروع کن (البته ببخشیدا الانم با ادم مرده هیچ فرقی نداری)

به خاطر رک بودنم معذرت میخام.

در ضمن اون مشکلاتی که نوشتی به نظر من هیچ کدوم رو نمیشه مشکل تلقی کرد. 

یادم نمیره تو مسابقه با یه اقای قد کوتاهی افتادم یه جوری منو زد که جفت ابرو هام ترکید خخ

نظرات دوستان رو خوندم شاید وقتی میخونی بگی بروووووووو بابا دلت خوشه 

اما من از زندگی خودم میگم 

6 سالم بود بهم تجاوز شد تا 20 سالگی ب شدیدترین وجه ممکن تو خونه تحقیر شدم

افسردگی گرفتم ولی برای کسی مهم نبود

وضع مالی مون بد بود 

همیشه حسرت به دل ی لباس نو بودم 

عید هیچ معنایی برای ما نداشت چون ن خبری از لباس نو بود ن غذای انچنانی و حتی این چنانی

همیشه لباس کهنه های فامیل رو میپوشیدیم

انحراف چشم داشتم از بچگی ولی از بس منزوی شده بودم بعد اون تجاوز و ی گوشه تاریک کنار چوب لباسی مینشستمو کتاب میخوندم شماره چشمهام به 5 رسید 

بین همه خواهربرادرام زشت ترین بودم هر قدر اونا سفید و زیبا بودن من همونقدر زشت و سیزه بودم (توهین به دوستای سبزه نباشه بنظر خودم ک سبزه بودن خیلی هم خوووووووووبه)

کسی تو خونواده دوسم نداشت و محبتی از کسی ندیدم 

تنها راه نجاتمو دانشگاه دیدم خوندم سراسری قبول شدم ارشد هم همینطور 

الان سی سالمه

محرم دل پدر مادرمم ..محبتشونو دارم..اون سالهای تنهایی از من ی ادم صبور کم حرف ساخت 

دوستام عاشق من هستن دیگه کمبود محبتی به اون شدت حس نمیکنم

اما مشکلاتم کامل رفع نشدن فقط نوعشون عوض شد

الان میتونم کمک خرج خونوادم باشم 

عید برام رنگ و بو داره خوشحالم ک میتونم ب بابام پول تا نخورده بدم ک عیدی بده ب نوه هاش

به مادرم عیدی بدم ک بره برای مادربزرگم عیدی بگیره

برم مرغ و میوه بگیرم بیارم برا خونمون

مشکلات قبلیم حل شدن ولی مشکلات دیگه ای به زندگیم اضافه شدن 

تنهام 

بلاتکلیفم

هراسونم

بی سر و سامونم

شغل ثابتی ندارم 

و ...

این مشکلات امروزم حل شن میدونم مشکلات دیگه ای تو زندگی برام پیش خواهد اومد

ذات زندگی همراه با رنجه و غم ..برادر خوبم میدونم برات تکراریه میدونم شاید بگی از سر شکم سیری اینا رو میگی  ن خدا میدونه اینطوری نیست

ما ادمها تو همین مشکلات هس ک قوی میشیم خودساخته میشیم میفهمیم ضعفامون کجاست 

راهمونو تو زندگی پیدا میکنیم 

تو سن حساسی هستید الان نقطه عطف زندگی شماست میدونم مستاصلید و درمانده این روزها گذرا هستند

تو میتونی بشینی و غصه بخوری و عالم و ادم رو مقصر بدونی یا اینکه با پذیرش مشکلاتت سعی کن دونه دونه اونا رو حل کنی 

و 

و بدونی تو ارزشمندی و حق نداری ارزشمندی خودتو منوط به پذیرش از طرف دیگران قرار بدی و خودتو هی مقایسه کنی

تو انسان شریفی هستی و میتونی به همه مشکلاتت غلبه کنی 

اگر

باور کنی هیچ کس جز خودت نمیتونه زندگیتو تغییر بده

خدا بهمراهت

در مورد اینکه دنیات خوب نبوده و قدت کوتاهه و طلاق خونوادت و دستمالی هم اینا تقدیره،چرا یه نگاه به پایینتر از خودت نمیکنی مثلا پسری که قدش بلنده خوشگله و پولدار و طلاقم نگرفته خونوادش اما ایدز داره یا سرطان یا مریضیای دیگه(که خدا انشاالله کمکشون کنه)...تو داری خودت خودت رو خراب میکنی قوی باش بجنگ.به چیزای خوب فکر کن.کم بودن کسای کور یا کوتوله های واقعی که به بالاترین درجات علمی رسیدن؟مشکل مالیم همه دارن نگران نباش توکل به خدا هم یادت نره و یادت باشه خدا همه کارست.و سلام.

اما تو سوال کننده بدون توجه به این آرا بشین نظرات رو بخون و خودت رو تک تکشون فکر کن.✌

ببین دو تا کار میتونی بکنی:

1- همینجور بشینی و هی غصه چیزایی که گفتی بخوری و روز به روز حالت بدتر بشه، پسرفت کنی. خودتو داغون کنی. از عالم و آدم متنفر بشی و وجودت رو سراسر کینه و نفرتی که بعضا نامعقوله پر کنه. و حتی تو این مسیر با چنتا آدم ناباب هم دوست بشی. دور از جون معتاد بشی. مشروب خور بشی و زندگی و هستیتو بدی به باد فنا...

2- یک بار برای همیشه این مسئله رو برای خودت حل کنی.

برو سر یه کوه بلند خخخ یا یه جای خلوت یه بار برای همیشه تا میتونی زار بزن و برای خدا درد دل کن. خوووب اشکاتو بریز تا دلت صاف بشه.

بهشم بگو خدا تو خالق منی حتما روی من غیرت داری. من یا علی میگم پا میشم تو پشتم وایسا برام کافیه.

و اما بعدش برگردی به زندگی.

بشین با خودت فکر کن چه چیزایی دست خودته بشین رو اونا کار کن.

خدارو شکر تن سالم داری. شرایط مالی رو به بالا.

بالاخره پدر مادرت جدا شدن الان با یکیشون داری زندگی میکنی.

رو اخلاقت کار کن. رو شخصیتت.

اون خ.ا که گفتی دست خودته چرا ترکش نمیکنی؟! هوم؟!

قدت کوتاهه اما میتونی لباسای تمیز و اتوکشیده بپوشی که بهت میاد.

به نظافت و بهداشت اهمیت بدی.

یا باید بری یه رشته خوب درس بخونی یا باید مشغول کار شی. بیکار و علاف نمیشه بچرخی و هی خودخوری کنی.

نماز اول وقت بخونی. قرآن بخونی. اینا کم چیزی نیستا.

برو ورزش کن خیلی حالت بهتر میشه بهت قول میدم.

در ثانی فکر میکنی اگه خدا به یکی قیافه خوب، خانواده خوب شرایط تمام اوکازیون داد ازش بازخواست نمیکنه؟! امتحانش نمیکنه؟!

اون هیچ مسئولیتی نداره در قبالش؟!

من یه پسری میشناسم تو یه گروه مجازی عضو بودیم دم به دیقه هر جا مینشست میگفت من زیبا هستم خدا منو زیبا خلق کرده. پسر انقد سبک مغز که هی به چیزی که دست خودش نبوده بنازه بدرد لای جرز دیوار میخوره.

ببین یه جا جمله قشنگی خوندم،

یکی با نمره 8 بدنیا میاد 12 بگیره پاس شده و خدا ازش قبول میکنه،

ولی یکی با نمره 12 بدنیا میاد تا 20 نشه خدا قبولش نمیکنه.

پس هیچی تو این دنیا الکی نیست و بی حساب کتاب.

پاشو خودتو جمع کن که مردی هاااا مرد نباس اینجور قنبرک بزنه!

یا علی بگو بلند شو بهت قول میدم خدا هم کمکت میکنه و با تلاش و توکل به خدا اینقدررر تو زندگی پیشرفت میکنی و حالت عوض میشه که به روح من خدابیامرز میگی خخخخ حالا ببین کی بهت گفتم.

موفق باشی.

پاشو پسر،  یه تکونی به خودت بده، بعضیاش دست خودته، حلش کن، باهاش روبرو شو

دونه،دونه، ماهی، چند ماه یکی رو سعی کن از خودت دور کنی

فقط خودتی که باید به خودت کمک کنی.

زندگی تو نجات بده

من یه راه حل دارم که بی برو برگرد ج میده!!! تو فقط و فقط باید قبول کنی که تو یک سری از این بدبختیا که شمردی خودت مقصری داداش من! تا زمانیکه بخوای همه رو غیر خودت مقصر بدونی زندگیت بدتر میشه که بهتر نمیشه. اونایی که مطمئن هستی توش هیییییییچ تقصیری نداری و خدا مقصره بسپار به خود خدا مطمئن باش خدا مدیون من و تو نمیمونه خودش یه جا بهترشو بهت میده.

ولی تو اوناییکه کم کاری از خودت بوده هر وقت به این درک رسیدی که خودت واسه خودت کم گذاشتی بیا اینجا بپرس تا بچه ها بهت راه حل بدن.  

بد شدن والا به خدا خیلی آسونه هر وقت تصمیم گرفتی آدم بدی بشی به اون لیستت بی وجودی رو هم اضافه کن، آدمی که وجود داره سرش بره خط قرمزاش واسه انسانیت جابجا نمیشن.

شرایطت سخته...کم کم خودت به این نتیجه میرسی که هر چقدر رو این چیزا مانور بدی بیشتر اذیتت میکنه

سعی کن با تمام مشکلاتت کنار بیای سعی کن پوست کلفت بشی اینکه میگن هرچیزی که ادمو نکشه قوی ترش میکنه واقعا درسته

خیلی رک بت بگم منم زشتم قدمم کوتاه ؛ 171 تقریبا.. تازه اگه خیلی کشیده و درست راه برم ! کنکورمو خراب کردم ن رشته دانشگاهی خوبی دارم ن دانشگام دانشگاه خوبیه  نه یه بدن سالمو قوی دارم وزنمم الان 53 تقریبا هست خودت لاغر بودنمو تصور کن

خدایی هیچی ندارم که بخام بش افتخار کنم و اعتماد بنفس خوبی داشته باشم پس اعتمادبنفسمم کمه!

بی پولی بعضی روزا اشکمو دراورده

باز تو خوبه میگی وضع مالی بابات خوبه....افسرده ام ینی احساس میکنم دارم میشم...از وقتی رفتم دانشگاه و بقیه ی بچه هارو دیدم ؛ اعتماد بنفسشونو قد قوارشونو طرز صحبت کردنشون تو جمع و جلوی دخترا و مقایسه کردن اونا با خودم و بیشتر پی بردن به بدبختی 

خودم :) این افسردگیو بیشتر کردش ...اما من تنها چیز خوبی که دارم شخصیتمه همین! ینی مهربونم ساده ام اما خنگ نیستم ! از نظر فرهنگی واقعا بالام!(بزا یکمم تعریف کنم) طرز تفکرم ..رفتارم وغیره ..وقتی ایناروبا ادمای اطرافم مقایسه میکنم میبینم یه سر و گردن از بقیه بالاترم اما باز اون ادما از نظر ظاهری یه سروگردن از من بالاترن !! البته همون ادما از من جلوتر بودن همیشه!! :( ...واقعا اصلا دلم نمیخاد این شخصیتمو از دست بدم و بجاش نمیدونم بقیه چیزارو داشته باشم...اما من همه ی مشکلاتمو گذاشتم پشت سرم و هی برمیگردم یدونه یدونه حلشون میکنم البته اگه قابل حل باشن

خلاصه با تمومه سختی هایی که داشت دارم  قبول میکنم 

که این منم ! اقا من اینم!! چیکا کنم وقتی من اینم ؟؟!

چیکار کنم ؟خدا منو اینجوری اافریده .. خو حتما یه حکمتی داره خداست دیگه ..که البته هنوز خودم نفهمیدم واقعا چه حکمتی!

منظورتم از تنهایی حتما اینه که یه دوس دختر نداری اره ؟ منکه کلا قید دختر و ازدواجو زدم :)

از خودارضایی که نگم بهتره !!!

بازم میگم گذر زمان میتونه مشکلات مارو حل کنه و فراموش نکن که از منو تو بدتر هم هستن... 

بعضی روزا اونقد واسم سخت گذشته که فکر اینکه یه روز میمیمرم و از شر این دنیاو لذت ها و خوشیای مال دیگرونش خلاص میشم ارومم میکرد...

 

دوست من ببین یکبار دیگه میگم حتما در مورد مکتب اگزیستانسیالیسم تحقیق کن و همچنین به جناب ساسا که متفکران بزرگ دنیا این تفکر رو قبول داشتند

تفکری ‌که میگه دنیا پوچ است تو با عملت به اون معنی و شکل میدی چرا کم کاری خودمون و دیگران رو بندازیم گردن خدا؟؟؟؟؟!!!!!!

درکت میکنم احتمالاً شما افسرده شدی منم یک زمانی افسرده بودم اینکه چجوری بهتر شدم رو آخر سر میگم

ببین دوست من فکر کنم نزدیک سن بلوغ باشی(یکی ، دو سال کمتر یا بیشتر) 

به نظرم سعی کن از این حال بیرون بیای دست از شکایت بر دار

با شکایت هیچی حل نمیشه

خیلی ها بودن کاش رو کاشتن ولی هیچ وقت ثمره اش رو ندیدن...

سعی کن کمی نرم تر بشی گاهی اوقات والدینت ، دوستانت اذیتت کردن بخندو بگو این نیز بگذرد با اعتقاد کامل بگو سعی کن هیچ وقت آرامشتو از دست ندی چون وقتی آرامشتو از دست بدی کلی تفکر سیاه و خشن حمله ور میشن بهت، روان آدمی رو تحت فشار قرار میدن باید همیشع آرامشتو داشته باشه "البته اگر می خوای از این وضعیت خلاص بشی چون بهترین پیشنهاد ها هم بهت بشه تا خودت نخوای هیچی عوض نمیشه"

فقط اینقدر بگم اعتماد به نفست پایینه. همه این مشکلاتی که گفتی یا حل کن یا فراموش.

طلاق و دستمالی و ... رو فراموش 

بقیشو مثل سنگ سخت باش. حداقل پیش خودت قوی باش. داداش مادر نزاییده کسی جلو حل مشکلاتتو بگیره. خداوکیلی این کارو بکن. بگو من قویم تا تهشم هستم خلاصه حلشون میکنم پای جونمم باشه. قوی باش مرد.

خیلی نوکرم

1.جنگ دائمی و حشتناک عمه ها و مادربزرگم از بجگی با مادرم تا الان ک سن مادرم 50 سالش میشه و گناهش اینه ک همیشه در برابر تنام اهمتهایی ک بهش نیزدن سکوت میکرده و باعث بانی اموم بدبختی های این خانواده بی فرهنگ و بدذات شده 

2.نفرین همیشگی انان در حق ما بچه های بدبخت

3. برادر م وسواس شدید به مال حروم و حلال داره و دراند همه شغلهای دولتی رو حرام میدونه و لب به ان غذا ها نمیزنه و گوشه گیر و خرافاتیه و احامال 99درصد اسکیزوفرنی داره

موندم بعد مرگ پدر و مادرم کی میخاد این برادر مجردم رو سردسامون بده من چون شغل دولتی دارم محاله از پول من چیزی بخوره میگم بعد مرگ پدرم احتمالا از گشنگی بمیره.این از وضع این برادرم نمیدونم این دردا رو به کی بگم 

4ِ. یه برادر دیگم افسرده و بی اراده هست نه درس دانشکاهو ادامه میده نه سر کار میره 21 سالشه و انصراف داده از دانشگاه و شب روز کارش خوردن و خوابیدنه و اگه بهش اعتراض کنیم میزنه میره سفر .شب کلی وعده میده از فردا فلان میکنم و بهملن ولی صبحش میزنه زیر همه چی و میگه حوصله ندارم .

5ِ.مادرم از حرص و جوش بچه همین امسال کلی مریض میشه از فشارچشم بکیر که باید تا اخر عمردارو مصرف کنه وگرنه کور میشه تا لخته شدن هون و هزارتا درد وبلا

6 پدرم 58سالشه واونم کلی بیماری قلبی و قند و فشار داره و اگه یه وقت بمیره من دیگه نفس کشیدن برام سخت میشه.

7.منم گندمگونم و 1بارم شکست عشقی خوردم و تا مرز جنون رفتم والان 25 سالمه و مجرد و خواستگارام اونی نیستن ک میخام 8بنظرم خیلی زشت و قد کوتاهم و 

9 هردعایی که میکنم برعکس میشه اصلا شانس ندارم .

10 شغل پدرم وجهه عام پسندی نداره و همیشه شغل پدرمو از دوستام مخفی میکنم.

واقعا مدت ها بود این قدر کسی رو از ته دل تحسین نکرده بودم 

واقعا آفرین 👌👌👌

آدم با اراده به شما 

میگن

با این شرایطی که گفتی باید الان شما یک پسر مبتلا به افسردگی شدید.آنتی سوشال

 ( ضد اجتماعی) شدیدا مایوس می شدی از صحبت هاتون معلومه نه تنها شما هیچ کدوم از این ها نیستین 

بلکه 

خودتون این قدر به خودتون کمک کردین که الان تونستین یه انسان محکم و معقول باشین 

کامنت تون رو چند بار خوندم و لذت بردم 

تبریک .👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏

نمیخوام بهت فقط دلداری الکی بدم واقعا حرفای دلمو بهت میزنم

هر انسانی که خدا آفریده و همه چیزایی که آفریده خدا هستند حکمتی داره و برای هدفی آفریده شدن

همین که مشخصه قلب رئوف و مهربونی داری یعنی از میلیون ها انسان مغرور و متکبر بالاتری

به دنبال کسب و ارتقای سطح انسانیت و شخصیت و ایمانت باش اینایی که میگی فقط برای چشمای ظاهر بین دنیایی مطرحه و ملاکه اگر بعد انسانیتو پیشرفت بدی اونوقت کسایی رو پیدا میکنی که به جای نگاه به ظاهر چشم به درونت دارن

در هر صورت مطمئن باش تو انسان خیلی خوبی هستی و میتونی هر چیزیو به دست بیاری

تو برای خدا مهم باش بنده هاشم دوستت دارن

هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند

اینو یادت نره

موفق و همیشه سربلند و پیروز باشی

یاحق

هععععععععععی زندگی همینه یا لیست میزنه و نوازشت میکنه یا مث بوکسور میوفته به جونت اولش گیج گیجی میخوری زمین امااااا باید بلند شی باید قوووووی باشی تا بیشتر از این له و لاش نشدی، باید جلوش بایستی .

آیندتو جوری بساز که گذشتت جلوش زانو بزنه هیچ چیز غیر ممکن نیس اینو یادت نره .

من این پستو دیدم نتونستم بی تفاوت از کنارش رد بشم..

امیدوارم مشکلت حل بشه

تو باید کار دیگه ای بکنی تا مشکلت حل بشه

میدونی اون کار چیه ؟

نمیدونی ؟ من بهت میگم

پول ، پول ، پول

فکرت رو به کار بنداز ببین از چه راه هایی میشه پول در اورد

پول که داشته باشی

هم پاتو عمل میکنی تا قدت بلند بشه

هم میری باشگاه دو تا پروتئین میخوری تپل میشی

طلاق پدر و مادرتم که خود به خود با پولدار شدن اصلا فراموش میشه

بعدش دماغتو عمل میکنی و کارای دیگه که خوشگل بشی

دیگه تحقیر نمیشی

پولدار که بشی اضطراب نداری 

مشکل دو شخصیتی بودنت با بزرگ تَر شدن حل میشه

فقط جان خودت برو دنبال پول ، پول و پول

با پول همه مشکلات حل میشه

دعا ، نماز و ... تو بعد معنوی تاثیر دارند وگرنه تو بعد مادی هیچ تأثیری ندارن و دعا همش مسکن ذهنه

شما خودتون چطور پولدار شدید ؟

حتما سرمایه داشتید یا یک حامی داشتید

خانوم بسیار محترم

لطفا یه اینفو گرافی از توانایی هاتون 

علایق تون

و سرمایه أولیه تون که دارید بدید

خوب من اونجور پولدار نیستم و حقوقم ماهی ٥-٦ تومنه خداروشکر خوبه

بله من سرمایه أولیه داشتم ولی تنها فایده این سرمایه این بود که منو سه سال جلو انداخت اگه این سرمایه رو نداشتم باز هم میتونستم به این در امد برسم منتها کمی دیر تَر 

سوال کننده میگه وضعش متوسط روبه بالاست

یعنی مشکل مالی نداره

حالا راهی بلد نیستی من پولدار بشم خخخخخ

من کلا به چیزایی علاقه دارم که درآمدزا نیستن . نقاشی . کشاورزی . پرورش زنبور عسل . سفالگری . و ازبین اینا فقط یکم نقاشی بلدم و کسایی که در حد عالی هم همه اون کارهارو بلدن میگن هیچ درآمدی نداره و فقط واسه دل خودت باید کارکنی البته رشتم حسابداریه که کار براش نیست بیگاری هست ولی کار نیست و اینکه من خیلی توانایی ندارم زود خسته میشم (حالا فکر کن میخوام کشاورزی کنم با این توانم 😂😂😂)

و اینکه هیچ امیدی نیست 😔 من برم گریه کنم بهتره 😣

شما یه سرچى کن متوجه مراحل عمل میشی

به گلرو

بله وعضش متوسط رو به بالاست ولی این عمل به تنهایی ٥٠ میلیون خرجشه پس یه ادم که وعضش خوبه باید این کارو کنه

تازه باباش پولداره خودش که پولدار نیست و عمرا پدرش بیاد واسه قد پسرش ٥٠ تومن خرج کنه

خوب گلرو چند وقت پیش داشتم فکر میکردم چطوری بریم پول تقلبی بسازیم 

مثلا سکه تقلبی پونصد تومنی 

اگه پایه ای بریم

خواستن توانستن است

یا مثلا یواشکی بریم استان خوزستان یه جا رو بکنیم ازش نفت بیاد بیرون

خلاصه من واسه پول حاضرم از دولت دزدی کنم تا حقمو بگیرم

اگه از این راه کارا خوشت نیومد بیا بریم یه خونه اجاره کنیم سه تا بچه بی سر پرست رو توش ببریم

یکی شون بره با چرخ خوراکی بفروشه

اگه روزی ٤٠ تومن بفروشه میشه ١/٢٠٠ 

من ٨٠٠ تا شو میدم به تو 

اون دومی هم همین کارو کنه 

سومی هم بره گدایی کنه

و این سومی اگه روزی ٣٠ تومن به دست بیاره میشه ٩٠٠ در ماه

که ٥٠٠ رو میدم به تو

میشه به عبارتی ٢/١٠٠ تومن در ماه واسه تو

١/٢٠٠ واسه من

هزینه خوراک و پوشاک هم نصف نصف

قبول ؟

ببین اون دوستات ممکنه به چند دلیل در امدشون کم باشه

١- صبر ندارن

٢- تبلیغات خوب و بازار یابی مناسبی ندارن

٣- جنس شون رو مستقیم به مصرف کننده نمیفروشن

یعنی اول به دلال بعد به مصرف کننده

وگرنه کشاورزی شاید پولش زیاد نباشه ولی کم نیست و من این قول رو میدم که در بعضی از بخش های کشاورزی ماهی ٤ میلیون هم حقوق هست

مثلا پرورش قارچ

پرورش میوه هایی مثل گلابی ، گردو ، گوجه سبز ، پرتقال یا چاقاله بادوم

و .... پول خوبی داره

به شرط بازاریابی ، صبر ، کیفیت و خدمات ویژه

حالا خدمات ویژه یعنی چی ؟

یعنی مثلا شما برای این کار کشاورزیت یه صفحه اینستا گرام باز کنی و توش تبلیغ کنی

یا مثلا محصولاتت رو ٣٠٠ تومن (سیصد تا تک تومن) به ازای هر کیلو ارزون تَر بفروشی

و به هیچ عنوان به دلال نفروشی چون دو سوم سود رو خود دلال میبره

______________

برای ورود به هر کاری ابتدا باید حسابی درباره ان تحقیق کرد

مثلا برای طلا فروشی شما نباید فردا بیای بگی میخوام طلا فروشی بزنم و یه هفته بعد مغازه رو بزنی 

چون در اینصورت چیزی جز ضرر عایدت نمیشه

قدم دوم ) اینکه باید اصول مدیریت اقتصادی رو قبل هر کاری یاد گرفت

مثلا یه مثال بزنم

شما دیروز چیپس خوردی ، تو راه از روسری خوشت اومد خریدی ، ده هزار تومن واسه لاک پول دادی

شب برگشتنی یه همبرگر هوس کردی و ٥ تومن واسه اون پول دادی

خوب حالا قرار گذاشتی با خودت که هر چیزی رو که میخری یادداشت کنی

این یادداشت ها باعث میشه تو خرج های اضافه رو بشناسی و جلو شونو بگیری

قدم سوم ) خلاقیت هست

برای موفقیت در هر کاری باید از بقیه متمایز باشی

برای تمایز باید خلاقیت به خرج بدی

لازم نیست کار شاقی کنی

مثلا من برای لباسفروشی اومدم و از دکور زیبا ، تخفیفات ویژه و ... استفاده کردم

تبلیغات موثر هم بخشی از خلاقیت هست

یه نظریه ای هست در روان شناسی که میگه

هر چیزی که زیاد تکرار بشه ، بخشی از ذهن طرف میشه

دقیقا کار تبلیغ کننده ها همینه

میان داد میزنن بستنی میهن ، پنیر دامداران ، برنج محسن و ....

______________

خوب شما سرمایه تون صفره

توانایی خاصی هم ندارید

علایق تون هم کشاورزی و پرورش زنبوره 

اتفاقا منم عاشق کشاورزیم

سرمایه صفر صفر که نمیشه بالاخره باید یکم پول داشت حالا با قرض و وام و هر چى

من به شما چند کار کوچیک رو پیشنهاد میدم که به مرور زمان سود خوبی خواهند داشت با سرمایه اندک

______________

شما درباره این چیزایی که میگم تحقیق کن و اگه شرایط تون مساعد بود با توکل بر خدا و بدون ترس قدم در این راه بذارید

١- سرمایه گذاری در بورس و خرید سهام

کاری که با صد هزار تومن هم میشه انجام داد ، تو این کار نباید ریسک کرد

یعنی تا بورس و سهامت افزایش پیدا کرد باید بفروشی

تقریبا ٣-٤ ساعت در روز باید برای این کار وقت بذاری و از طریق اینترنت پر سرعت و داخل خونه هم میشه انجامش داد

أوائل کار ماهی ٢٠٠-٣٠٠ تومن در امد داری 

ولی اگه ادامه اش بدی  سال بعد همین موقع ماهی ١-٣ میلیون تومن رو در امد خواهی داشت

______________

٢- بازاریابى و تبلیغات مجازی

شما میتونی اکانت با فالوئر زیاد بخری 

یا خودت وقت فراوانی بذاری تا فالوئر جمع کنی

بعد از اینکه تعداد فالوئر هات به ٢٠٠-٣٠٠ k رسید 

میتونی روزی دو تا تبلیغ کنی و هر تبلیغ ٣٠ تومن که دو تاش میشه ٦٠ تومن

که میشه در ماه ١/٨ 

اینکار هم باید یسال اول واسش صبر کنی

بالاخره هر کاری سختی داره و هر سختی اسانی

______________

سومیش هم اینه که یه هنر در امد زا یاد بگیری

مثلا خیاطی حرفه ای

ارایشگرى

یا تابلو فرش بافی

یا اصلا برنامه نویسی گوشی

من میشناسم ارایشگرى رو که ماهی ٣٠ میلیون حقوق داره 

خیاطی که ماهی ١٥ میلیون حقوق داره

و تابلو فرش بافی هم کم کم ماهی ١/٥ رو داره

یا اون یکی کار یعنی برنامه نویسی هم ماهی ٢ تومنو داره

______________

بعد از اینکه یکی از کارای بالا رو کردی و بعد از گذشت سه چار سال پول جمع کردی میتونی مغازه بزنی یا پولتو بذاری بانک و سودش رو بخوری و با خیال راحت کنار بخاری زیر پتو بخوابی

بالاخره توقع نباید میداشتی که من کاری رو بگم که در عرض یه ماه ٥ میلیون برات بیاره چون این غیر ممکنه

فقط من چن تا توصیه کنم

اگه بتونی با یه دختر مثل خودت که به کسب در امد اشتیاق داشته باشه همراه بشی بهت انگیزه میده یا اگه متعهد بود چند سال اول باهاش شریک بشی

بعد زندگی نامه پولدار ها رو بخون

( احد عظیم زاده و استیو جابز و ....)

و صبر + خلاقیت+ تبلیغات

______________

یبار گلرو گفت : بنظر من ادم هیچ هدفی نداشته باشه راحت تره

 خخخخخ

خیلی جمله اش باحال بود واقعا هم ادم هیچ هدفی نداشته باشه راحت تره 

ولی زندگی به پول نیاز داره

پول نداشته باشی تف کف دستت نمیندازن باز شما دخترید ما بدبختیم از ٢٠ سالگی تا صد سالگی باید پول داشته باشیم

سلام رفیق....

من خیلی وقته به این نتیجه رسیدم ....خدا عادله

به هر حال خدا بعضیارو ذاتا خوشبخت آفریده ......دیدم ک میگم

پسره هم قیافه داره ...هم هیکلش خوبه ....هم بچه پولداره ...باباش کارخونه داره

هالا چ کاری از دست من بر میاد؟

ب جایه حسودی میگردم استعدادهایی ک تو وجودم هستو پیدا میکنم بعد روشون کار میکنم تا حد اقل

خوشبخت ترین حالت ممکن ک میتونمو ب وجود بیارم برا خودم

عالی و مفید بود 

خوب میشه صندوق صدقه ها رو زد

یا امام زاده ها رو (استغفرالله😂)

اتفاقا خیلی خیلی جدی باید بگم من قراره بعد از سی سالگی اون کارا رو انجام بدم یعنی همون بچه ها

ولی قول میدم خوب نگه شون دارم و باهاشون مهربون باشم

در عوض برام کار کنن

چن تا راه دیگه واسه پول در اوردن سراغ دارم خواستی میگم

با توجه به برنامه ریزی هایی که دارم احتمالا تو سن ٣٥ سألگی حقوقم به ٢٥ میلیون در ماه برسه

نخند جدی میگم😅

من بررررم دست فررررروشی کنم ؟ دیگه چی

من تازه خوندم

من اصن غرورم اجازه نمیده برو بابا نخواستم

من اصن انقد ضعیف و مظلوم و لطیفم نمیتونم 

تو کلیه تو بفروش پولشو بده من خرج بچه ها کنیم به تو هم یه کم میدم 

اون .... گدایی بودا خخخخخ