سلام عرض میکنم خدمت دوستان
بنده مردی 26 ساله و متاهل هستم, دو ماه قبل با سونوگرافی متوجه شدم واریکوسل دارم دکتر متخصص گفتن درجه 1 هست و نیاز به عمل نداره و بخاطر کم تحرکی اسپرم بهم قرص داد بعد از دو ماه ازمایش دادم گفت تحرکش خیلی بهتر شده ولی بازم قرص داد گفت بخور ماه بعد بیا اگه بهتر نشد باید واریکوسلتو عمل کنی..
سوالی داشتم از کسانی که اطلاع دارن یا این عملو کردن منو همسرم در حال اقدام برای بچه دار شدن هستیم شنیدم این عمل ممکنه باعث عقیم شدن مردان بشه پس من باید چکار کنم؟
ایا کسی تجربه داره؟ بهتر نیست از روشهای ای یو ای استفاده کنیم و بعد از بارداری همسرم برم عمل کنم؟ نگرانم بابت این عمل لطفا هر کسی اطلاعاتی داره یا این عملو انجام داده راهنماییم کنه.
با سپاس
مرتبط:
سابقه داشتن واریکوسل رو در خواستگاری مطرح کنم؟
من واریکوسل درجه شدید دارم و می خوام عمل کنم
واریکوسل دارم اما نمی تونم به خانوادم بگم
واریکوسل رو میشه با طب سنتی درمان کرد؟
کسانی که عمل واریکوسل انجام دادند بچه دار میشن؟
سلام
من خانمی ام که در عقد هستم از لحاظ مذهبی و طرز تفکر با شوهرم اختلاف نسبتا زیادی داریم ( من مذهبی ام اون نه ).
شوهرم خییییلی از حرفاش لحن شوخی داره یا حداقل اگه حرفی زد و ناراحت شدم سریع میگه شوخی کردم البته وقتی هم که بی حوصله است یا بداخلاق میشه دیگه واقعااااا بداخلاق میشه.
و خیلی وقتا که خواستم راجب هر موضوعی باهاش جدی حرف بزنم سریع حرفو عوض میکنه. اوایل حرفاشو جدی نمیگرفتم چون از بس شوخی میکرد و آخر حرفاش میگفت شوخی کردم با خودم میگفتم شاید این حرف هم جدی نیست و نباید ذهنمو درگیر کنم.
اما بعد مدتی برام ثابت شد که بعضی از همون حرفاش واقعی بوده. مثلا اوایل عقد بهم گفت من علاوه بر تو یک کسی دیگه رو هم دوست دارم که خب من به همون دلیل هایی که گفتم باور نکردم اما بعد مدتی این موضوع برام اثبات شد و غیره.
یک بار که چند دقیقه ای بی حوصله بودم و زیاد مهربون نبودم بهم گفت ( با لحن شوخی) چرا این جوری هستی نکنه فکری تو ذهنت داری و روت نمیشه بگی، نکنه میخوای طلاق بگیری.
در ضمن شوهرم اهل زیر زبون کشی و یک دستی زدن هم هست. برای همین باخودم گفتم شاید طلاق حرف خودشه و میخواد یک دستی بزنه ببینه من چی میگم برای همین گفتم منظورت چیه از این حرف و چرا اینو گفتی گفت هیچی بابا ولش کن شوخی کردم.
یا یک مورد دیگه ،مثلا درباره سریال کیمیا میگفت زندگی آرش و کیمیا دوامی نداره چون این دو آدم دنیاشون با هم فرق داره (مثل من و شوهرم ). با خودم گفتم شاید داره غیرمستقیم درباره خودمون میگه.
یک بار که هر دومون تو اتاقش بودیم یک دفتر برداشت و چند دقیقه ای داخلشو نگاه کرد و بعد گذاشت سرجاش. ( فکر میکنم جوری عمل کرد که من بپرسم اون دفترچیه یا به هر حال چون فهمیدم داره اونو نگاه میکنه کنجکاو بشم و بعدا برم سراغ دفتره) من هم بعدا که دفتر و نگاه کردم دیدم به تاریخ های مختلف قبل ازدواج کلی شعر درباره عشقش و غم دوریش نوشته حتی اسم دختره تو یک صفحه هم بود شمارش هم تو یک صفحه دیگه. با این که همسرم میدونه من روی بی وفایی و خیانت خیلی حساسم ولی دلیل کاراشو نمیفهمم.
یکی دو مورد دیگه هم بوده که وقتی همه ی اینا رو کنار هم که میذارم به این نتیجه میرسم که شاید شوهرم فکر طلاق تو سرشه ولی میخواد جوری کنه که من به طور جدی حرف طلاقو بزنم .
به نظرم داره غیر مستقیم کاری میکنه که اگه حرف جدی طلاق یا در واقعیت اتفاق افتاد همه ی اطرافیان منو باعث طلاق بدونن و کاسه کوزه های خانواده ها سر اون نشکنه که چرا گفتی طلاق و...
شایدم روش نمیشه واضح بگه .نمیدونم. ازش هم که بپرسم میدونم باز میگه من حرف طلاقو شوخی کردم و جواب واضحی نمیده ولی در مورد اون دفتر و عشق قدیمش که احتمالا از دوست دخترهاش بوده چیزی بهش نگفتم و به روم نیاوردم که دفتر و دیدم.
به نظر شما چه جوری باید متوجه بشم که واقعا قصد طلاق داره یا نه ؟ چون اگه اون قصد طلاق داره من هم حرفی ندارم و نمیخوام خودمو به کسی تحمیل کنم.
توی بد سردرگمی هستم
سلام
دختری 33 ساله مجرد و تحصیلکرده که مدرس دانشگاه هستم. از لحاظ ظاهری قابل قبول هستم و از لحاظ هیکل هر کس که منو بدون چادر ببینه میگه عالی هستی و از این جور حرفا...
من تازگیا دچار یه جور تناقض و سردرگمی شدید شدم که داره منو آزار میده که در ادامه متوجه میشید.
راستش من همیشه سرم به درس و کار خودم بوده اهل هیچگونه رابطه با جنس مخالف هم نبودم و اصلا اعتقادی به این روابط نداشته و ندارم هر چند کنجکاو بودم ولی حد و حدود رو رعایت میکردم من حتی تا به حال کسی جرات نکرده پیشنهاد دوستی بهم بده و حتی تا به حالا مراحم تلفنی هم نداشتم البته من دختر بسیار مغروری در رابطه با جنس مخالف هستم . راستش من پاک بودن یه دختر رو کلا واسه هر چیز از جمله ازدواج رو یک امر بدیهی میدونم .
البته این نظر شخصی من هست و همیشه روش من در زندگی هم همین بوده و از این بابت لطف خدا میدونم و شاکر هستم و در ادامه زندگی هم پناه بر خدا چون انسان از آینده باخبر نیست. من قبلا با یکی از همکاران خانمم در مورد دوست پسر داشتن صحبت میکردم و من بهشون با افتخار گفتممن تا حالا دوست پسر نداشتم اون هم به من گفت دیگه به کسی نگو که اگه بگی میگن این دختر عقب افتاده ست.
سلام
میخواستم بپرسم اقایون و اقا پسرها تا چه حد جنس مخالفشون رو میشناسند؟ یا بهتر بگم اصلا تا حالا رفتن در این باره چند تا کتاب و مقاله و.... بخونند تا در ازدواجشون هم به مشکل برنخورند
چون تا اونجایی که من اطلاع دارم برخی از بگو مگو ها و توپ و تشر زدن به همدیگه و سایر اختلافاتی که در زندگی زوجین اتفاق میوفته ناشی از این عدم شناخت جنس مخالف و روحیاتش هست . اصلا شده با مطالعه برید خواستگاری؟؟
اول روحیات و نیازهای زنان رو بخونید و بعد با اگاهی پیش برید؟؟؟ یه سوال دیگه ای که داشتم این بود که:
از کی و از چه سنی در مورد مسائل زنانه (عادت ماهیانه و مشکلات و روحیات زنان در این زمان و پرده بکارت و.... ) اطلاع پیدا کردید؟؟
این کنجکاوی رو با کی در میون میذاشتید و یا میذارید؟؟ و از کجا اطلاعات بدست میارید از دوستان و یا کتاب و سایت و ....؟؟؟
اصلا برای اقا پسرها از چه سنی این کنجکاوی شروع میشه و میخوان راجع به جنس مخالف و بدنشون سوال بپرسن و جست و جو کنند؟
.................................................................................................
یه خاطره از دوران دبیرستان:
یادمه وقتیکه قضیه محتلم شدن پسرا رو شنیده بودم خییییییییییلی کنجکاو بودم که بدونم اصلا واژه احتلام به چه معناست خخخخخ
به همین دلیل به همکلاسیام گفتم اونام که هیچی تعطیل !!!!خخخخخخ
و برای اینکه به اطلاعات گوهربارم اضافه بشه!!!!
سرزنگ ادبیات رفتم و از معلم مون پرسیدم
اون بنده خدا پیچوند و یه معنی پیدا کرد و گفت !!!خخخخخخخ
.......................................................................................................
ممنون میشم به سوالاتی که پرسیدم پاسخ بدید و تجربیات خودتونو بنویسید
سلام
من دختری 23 ساله هستم دانشجوی سال اخر کارشناسی در یک محیطی زندگی میکنم که تقریبا همه اهالیش همدیگر را میشناسن .
من حدود 3 ماه است به یک پسری همسن خودم علاقه مند شدم که آشنایی دوری از هم داریم و خانواده هایمان هم دیگر را به طور کامل میشناسن تقریبا خانواده با ایمانی هستن.
ایشان دانشجوی ترم اخر کارشناسی است و من دو ماه پیش ایشون رو در اداره مخابرات نزدیک خانه مان که برای تمدید سرویس اینترنت رفته بودم دیدم و از طرز برخورد و متانتش خیلی خوشم امد و داداشم هم اونو میشناسه و رو بسته ازش سوالایی در موردش کردم اونم گفت پسر خوب و سر به راهی است .
سلام خدمت دوستان عزیز
مستقیم میرم سراغ سوالم ( کاملا شرمنده من بدون پرده صحبت میکنم عذر میخوام )
من نوجوانی هستم که در بد ترین سن هستم.... من مشکلم اینه که نمیتوانم حس شهوتم رو کنترل کنم .....
بار ها بار ها توبه کردم ولی .... اصلا دیگه روم نمیشه به خدا بگم شرمنده! به خدا خجالت میکشم حتی با خدا دیگه صحبت کنم!
وقتی حس شهوتم منو میگیره انگار عوض میشم, خوب برای سن بدی که دارمم هست که این سن اوج شهوته.....
گفتین وقتمو پر کنم؟ کلاس ثبت نام کردم و .... ولی انگار نه! واقعا ازتون کمک برادرانه و خواهرانه میخوام .
چیکار کنم؟
سلام
من دختری ام که 2 ساله درسم که مهندسی نرم افزاره تموم شده . میخوام برا کلاسای طراحی وب بیرون برم تا در آینده طراح وب بشم و بتونم به درآمد برسم .
اما میترسم این همه خرج کنم و بی فایده باشه و موفق نشم یا انقدر دست زیاد بشه که موفق نشم . من برنامه نویس بد نبود در دوران تحصیل .
به نظر شما چیکار کنم؟
مرتبط:
برنامه نویس php هستم و به دنبال کار می گردم
ارزش داره عمرم رو روی برنامه نویسی بذارم؟
برای لیسانس رشته آی تی بهتره یا نرم افزار ؟
به نام خدا
سلام بر شما
جوانی 25/26 ساله هستم ( کرجی ) دانشجو رشته مدیریت ترم اول کارشناسی / دارای کارت پایان خدمت / جودو کار هستم .
جثم کمی به سنم نمیاد یکم کوچیکتر نشون میدم طوری که 4 سال کوچکتر از سنم نشون میدم . ببخشید اگه اینطور خودمو معرفی کردم دوستان متوجه میشن دلیلشو ! ( منظورم با توجه به شرایطی که دارم هست دارم زندگی مو میکنم زود قضاوت نکنند )
خیلی برام سخت گذشت این روز ها و شب ها ، دیگه الان به جایی رسیدم که شاید بهتر باشه تنها زندگی کنم ، شاید بهتر باشه از الان به اینده ای فکر کنم که تنها زندگی کنم ، درسته که میگن خداوند متعال فرمودن همه چیز را «زوج» آفریدم ، اما به جایی رسیدم که کم کم باید قبول کنم و خودمو اماده کنم واسه اینده ای که خودممو خودم هستم .
بعضی وقت ها احساس میکنم روی دست این ادما روی دست خدا موندم ( نه اینکه فکر کنم ادم به درد نخوری هستم به خودم ایمان دارم ) یه بار هم شده از دوستان از کارشناسان میخوام که خودشونو جای من بذارن بجای اینکه حرفای تکراری حرفایی که همش صلوات صلوات باید رفت جلو بزنن .... کمی درک کنند . بعضی وقت ها از همه ی اون ادما چه پسر چه دختر که از تنهایی مینالن دلگیرم .
سلام بچه ها
من میخوام روغن مورچه بخرم تو یه سایت دیدم نوشته استفاده از روغن مورچه باعث میشه دیگه موهای زائد صورت و بدن بیرون نمیاد .
من خیلی پرمو هستم ولی تو بعضی سایت ها خوندم روغن مورچه فاید نداره اما تو همون سایت بعضی ها راضی بودن آیا کسی تجربه داره ؟ اگه تجربه داره بگه چون من دو دلم که آیا بخرم یا نه ؟
مرسی
سلام
شوهرم وانمود میکنه بچه ها مون فقط مال خودشه؟ 5 سالی میشه ازدواج کردم 2 دختر و 1 پسر دارم که 3 سالشونه !! سه قلو بودن!
همسرم خیلی به بچه ها توجه میکنه ! وقتی از خونه میره بیرون بهم میگه مواظب بچه هام باش ! چند روز پیش یکی از دخترام دستش کمی خراش برداشت نمیدونید چقدر با هام دعوا کرد !! خوب منم حق دارم از زندگی !!!بچه های منم هستن از خون منم هستن !! چیکار کنم ؟؟؟
رفتار شوهرم جوری که ازش میترسم بگم منم از بچه ها سهمی دارم !! میاد خونه اول با بچه ها بازی میکنه اگه یکی شون بگه که صبح مامان اون جور کرد نمیدونید با من چه رفتاری میکنه !!!! هر چی از دهنش در میاد بهم میگه ... چرا حواست به بچه هام نیست ... از این حرفا !!!
کمکم کنید چطور به شوهرم بگم منم از بچه ها سهم دارم !! این کاراش باعث شده هیچ کدوم از 3 تا بچه هام طرفم نمیان !!! فقط پدرشونو میخوان ؟؟؟؟؟
با تشکر از همه
سلام
من دختری 27 ساله و فیزیوتراپ هستم. من با دیدن اندام آقایون مخصوصا اینکه پرمو و تیره باشند احساس خیلی بدی دارم و از هیکل ورزشکاری و تمیز و براق خوشم میاد طوری که اونایی که یه ذره شکم دارند و یا بدنشون موهای تیره فر داره حالم بد میشه و بنظرم شلخته میان که به ظاهرشون اهمیت نمیدن.
خودم همیشه ورزش میکنم و به تغذیه و نظافت خیلی اهمیت میدم و حتی گِرمی چربی اضافه ندارم.اما این مساله خیلی نگرانم کرده و موقعیت های خوبی برام پیش میاد که روم نمیشه به خانوادم بگم بخاطر چی ردش کردم. نمیدونم اگه از طرفم بخوام که اپیلاسیون کنه چه عکس العملی نشون میده.