سلام
ممنون میشم اگه راهنماییمکنین
قبل از هر چیزی بگم که خودم میدونم اعتماد بنفس ندارم. ولی بیشترین چیزی که منو زجر میده اینه که هرکسی جام بود بشدت مغرور میشد چه برسه اعتماد بنفس.
الحمدلله خدا بهم لطف زیاد داشته ولی زجر میکشم که نمیتونم از نعمتاش لذت ببرم خودمو با ارزش ببینمو محیط منو سرکوب کرده .
دختری ۲۴ ساله هستم. ۲ ساله ازدواج کردم و با شوهرم هر دو دانشجوی دکتری هستیم. من از لحاظ درسی متوسط رو به بالا هستم ولی شوهرم همیشه جز نفرات برتر هست و چند رشته رو با هم میخونه. با این حال از وقتی ازدواج کردیم جوری هواشو از لحاظ تغذیه و عاطفی داشتم که حتی باعث پیشرفت و ارامشش شدم. با اینکه اولویت اولم خانواده هست ولی نمیدونم چرا در مقابل شوهرم هیچ اعتماد بنفسی ندارم .
نه چادری ام نه پلنگ. ساده میپوشم و سعی میکنم حتی در اماکن عمومی که تنها رفت و آمد دارم جوری بپوشم که مردا نگاهم نکنن.حالم بد میشه نگام کنن. ولی با شوهرم بیرون بریم بخودم میرسم ولی نه بشدت بقیه. آشپزی و شیرینی پزیم و خانه داریم خیلی خوبه.
ولی نمیدونم چرا خودمو همیشه پایین میبینم. همکلاسی یا هم دانشگاهیای شوهرم بخاطر موفقیتش زیاد ازش مشورت میگیرن و پیام میدن ولی من تنم میلرزه که اگه از اونا خوشش بیاد چی.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل اجتماعی روز جامعه (۶۳۴ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)