سلام یه سوال از آقایون داشتم چه مجرد چه متاهل
شما هم از زن هایی که سعی میکنن قدرت نمایی کنن و با توپ وتشر حرف میزنن و تهدید میکنن (حتی به برخورد فیزیکی) و کلا رییس بازی در میارن بدتون میاد یا فقط من بابام این جوری هستیم؟!
سلام.ببخشید میخواستم یکم اطلاعاتم بیشتر بشه میخواستم بدونم فرق اسپرم با منی چیه؟
چطور و کی منی از الت مرد خارج میشه؟
برای رابطه جنسی باید چطور از ورودش به واژن جلوگیری کرد؟ ایا کاندوم مردانه جلوشو میگیره.
و این که یک نفر گفت سه نوع اب از مردا خارج میشه یعنی چی و چطوری؟
مرتبط:
اطلاعات جنسی بالایی دارم، می ترسم در موردم بد فکر بکنن
اولین بار در چند سالگی و چطوری با مسائل جنسی آشنا شدید؟
با یه رمان که اتفاقی خوندم با مسایل جنسی آشنا شدم!
10 سوال برای شناخت جنسی مرد و زن
به دختر 11 ساله ام اطلاعات جنسی دادم اما ... !
سلام
کسی که 6 ، 7 سال خود ارضایی کرده چقد طول میکشه عوارضش از بین بره؟
آیا همه ی عوارضاش از بین میره؟
آیا زود انزالی هم به حالت نرمال برمیگرده؟
چه غذا ها ، میوه ها و سبزیجاتی برای تسریع از بین رفتن عوارض باید خورد؟
ممنون میشم توضیح کاملی بدین
مرتبط :
در تست پزشکی، اورولوژ میتونه متوجه خودارضایی بشه ؟
با توجه به آسیب های خودارضایی میتونم زن آینده ام رو تامین کنم ؟
آیا امکانش هست عوارض خودارضایی از بین بره و دوباره سالم بشم ؟
چه کار کنم از شر عوارض خودارضایی خلاص شم ؟
چقدر طول میکشه که عوارض خودارضایی از بین بره؟
خودارضایی باعث شده چشمم به شدت ناپاک بشه
سلام
مشکلم برمیگرده به دوران راهنمایی که بدون این که به مادرم بگم موهای پاهامو از ران به پایین با تیغ میزدم اصلا نمیدونستم بعدا این جوری بیشتر میشه ضخیم میشه حالا 17 سالمه چیکار کنم تازگیا رفته بودم دکتر پوست برام ازمایش هورمون نوشت گفت همشون نرمالن هیچی دارویی برام ننوشت چیکار کنم مثل اولش کم شن وای وقتی ازدواج کنم چی میشه ؟
سلام دوستان
سوالی داشتم ک ممنون میشم منو راهنمایی کنید، دختری 23 ساله هستم که به تازگی خواستگاری برام اومده، ایشون از همه لحاظ مورد تایید هستن، با اخلاق و با ایمان ؛ از خانواده محترم و شناخته شده؛ شغل خوب، تنها مشکل من اختلاف سنیمونه که حدود 10 -11 سال هستش؛
من دختری عاطفی و احساسی هستم و فک میکنم مردها با بالا رفتن سنشون از این نظر سردتر میشن؛ ایشون تا این سن که 33-34 سالشونه درگیر کار و فراهم کردن خونه و لوازم زندگی بودن و من اولین دختری هستم که وارد زندگیشون شدم ؛ اما من واقعا نمیدونم ازدواج با این اختلاف سن کار درستی هست یا نه ؟
نظر شما چیه؟
سلام.
من ی سوال دارم و اینکه چرا نمی تونم نماز بخونم؟
ی روزائی نماز می خوندم ولی بعدش دچار وسواس شدم.
طوری که کنترل ادرارمو سر نماز از دست می دادم و ازم قطره قطره ادرار خارج می شد.
حتی بعضی وقتا حس می کردم سر نماز اگه ی جنس مخالف (محرم!) از کنارم رد می شد جنب می شدم.
روزی چند بار لباس زیر شستن و شلوار عوض کردن داغونم کرده بود.ولی مقاومت می کردم و نمازمو می خوندم.
خیلی از فامیلا مسخره م می کردن و آزارم می دادن.
حدود 4-5 سال اینطوری سر کردم.حالا وسواسش کم و بیش!
دوستان سلااام!
خیلی زود میرم سر اصل ماجرا. در نیمه ی دهه ی سوم زندگی به سر می برم. خواهان یه دخمل خانمی ام که دانشجوی سال سه پزشکی دانشگاه تهرانه و جزو نخبگان دانشکده پزشکی محسوب میشه. شوربختانه! پدرش از اعضای هیئت علمی دانشگاه و فوق تخصص خون و آنکولوژی و ایضا مادرش، جراح زیبایی ست.
تفاوت وضع مالی خانواده ی من و سرکار، بسیار فاحشه. سالها پیش در اوان جوانی و قبل از ورود به دانشگاه، خدمت نظام وظیفه رو حسب الامر پدر عزیزتر از جانم انجام دادم.
از منظر تحصیلات عالیه، دانشجوی ممتاز اخراجی مقطع دکترای دانشگاه امیر کبیرم (به دلایل سیاسی)
از منظر شغل، مدتی بنا به جبر روزگار خبرنگار سیاسی یکی از خبرگزاری های مطرح کشور بودم که به اتهام دگر اندیشی و ایجاد شکاف و شبهه افکنی در عقاید و نظرات سیاسی دیگر خبرنگاران با دستور مستقیم مدیر عامل محترم به بهانه ی تعدیل! کارکنان، اخراج شدم.
در حال حاضر خانه نشین و بیکارم و اکثر اوقات رو با مطالعه سپری می کنم. میزان پس انداز ام از سالهایی که در نهاد فوق الذکر به بیگاری گرفته شدم به عدد چهل میلیون تومان میل میکنه.
حال سوالم از دوستان گرامی این هست که به نظر شما با این شرایط فعلی و با عنایت به داده های فوق، خواستگاری رسمی از این دختر خانم، معقول هست یا خیر؟؟؟
منی که تا به حال با بسیاری از دختران و زنان دوستی اجتماعی داشتم تا به حال این جور، شیدای فردی از جنس لطیف نشده بودم. واهمه ام از خواستگاری، از باب دست رد به سینه ام خوردن است. اصلا تصور جواب منفی در مخیله ام نمی گنجه.
ضمنا این رو هم بگم که از دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس (UCLA) آمریکا، در رشته ی فیزیک پذیرش گرفتم و در حالت ایده آل در صورت موافقت و لبیک معشوقه ی داستان ما و اهل بیت گرامی باید قید دکتری در بلاد کفر رو بزنم چون ایشان هنوز در حال تحصیلند!
بدجور در مخمصه ام. از یه طرف عشق دخترک و از یه طرف عشق تحصیل، این دل داغان ما رو آماج حمله قرار داده!
هدفم از شور و مشورت در این وبلاگ مطلع شدن از نظرات عزیزان فعال در این جا و آرامش نسبی دل پریشان و آشفته ام بود؛ بلکه ما هم افاده ای از هم اندیشی و خرد جمعی بردیم.
ایامتان به کام و شادی / یا علی
با توجه به مسائل فرهنگی و ...، خرید وسایل زناشویی با مشکلاتی همراه هست، به نظر شما علت ترس یا خجالت موقع خرید لوازم بهداشتی مورد نیاز (نوار بهداشتی و کاندوم و غیره) از فروشنده ای با جنس مخالف چیه؟
اصولا برای خرید این وسایل چه راهکارهایی رو پیشنهاد می کنید، طبیعتا این کار بر خلاق قانون نیست، اما سوال این جاست که طرز نگاه دیگران رو چطوری نسبت به این موضوع تغییر بدیم؟
خجالت کشیدن از خرید این وسایل طبیعتا با دردسرهایی همراه هست، که بعضی ها به خاطر همین خجالت ممکنه دچرا مشکلاتی بشن که در صورت کنار گذاشتن خجالت، اون مشکلات به سراغ شون نمیاد.
در این پست یک کلیپ وجود داشت که ظاهرا از منبع اصلی که آپارات هست حذف شده.
سلام به آبجیا و داداشای خودم
ببخشید من سه ماه که عقد کردم شوهرم کارش یه شهر دیگس شاید سه یا چهار ماه طول بکشه همو ببینیم فعلا بهم اس می دیم و زنگ می زنیم.
خب دوسش دارما ولی از نظر من یخورده لوس بازی در می یاره(جلف نیستا اصلا تازه درشت اندام و چهره واقعا مردونه ای داره واااااای اگه خشن بشه خب بیخیال) تلفنی که با هم حرف میزنیم گاهی اوقات بچه گونه بام حرف میزنه اس که میده همش قربون صدقم میره و همش میگه زندگی خوشیش به همین چیزاس حالا شاید این چیزا که نوشتم چیزی نباشه اما مشکلم اینه که از منم می خواد مثه خودش باشم تو ابراز علاقه ولی من نمی تونم بخدا ابراز علاقه میکنما ولی نه به اندازه اون بخاطر همین عصبانی میشه و داد و بیداد میکنه این یه موضوع
دومین موضوع هم اینه که ازم میخواد پایه تلفن حرفای تحریک کننده بش بزنم بعضی اوقاتم اس میده که مثلا لبتو بفرس بخورم یا فلان جاتو بده بخورمش خب من خیلی خوشم نمی یاد تلفنی چیکار کنم
تورو خدا کمکم کنید چیکار کنم مشکل از کدوممونه
سلام
این سوال خیلی وقته ذهنمو مشغول کرده
دوست دارم همه بهش جواب بدن...
من بنا به دلایل و اعتقادات شخصی به هیچ وجه دلم نمیخواد برای ازدواجم مراسم بزرگ برگذار شه
یعنی از جشن عروسی و سالن و لباس عروس و اینا اصلا خوشم نمیاد
افسرده یا بیمار نیستم برای حرفام دلیل دارم
دوست ندارم راجع به این موضوع بحث کنیم فقط همینقدر بگم که هرگز حاضر نیستم از خواستم کوتاه بیام و تن به جشن عروسی مفصل بدم
الان مشکلم اینجاست که با هرکی این موضوع رو مطرح میکنم میگه صددرصد با خانواده ی کسی که قراره با تو ازدواج کنه به مشکل برمیخوری و ازت دلخور میشن چون هر مادر و پدری آرزو دارن پسرشونو تو لباس دامادی ببینن.
از طرفی پدر و مادر من میگن ما عروسی همه بچه های فامیل رفتیم درست نیست برای تو جشن نگیریم و اونا رو عروسی بچمون دعوت نکنیم..
از عهده راضی کردن پدر و مادر خودم برمیام ولی اصلا دلم نمیخواد پدر و مادر همسرم یه عمر ازم دلخوری و کدورت به دل بگیرن یا به زور منو مجبور به انجام کاری بکنن که قلبا دلم نمیخواد انجامش بدم..
سلام
پسری هستم 30 ساله البته از نظر ظاهری سنم 22 سال میزنه. فوق دیپلم دارم این ترم واسه ادامه تحصیل دانشگاه ثبت نام کردم.6 سال پیش با دختری که از نظر ظاهری بد نبود رشته پزشکی میخوند نامزدی کردمو بعدشم عقد کردیم قرار بود بعد از یکسال عروسی کنیم و بریم سر خونه و زندگی خودمون .فکر میکردم خدا منو خیلی دوست داره که همچین خانومی بهم داده تحصیل کرده و ....
ولی جدا شدیم این خانوم بهم خیانت کرد خانوم سابقم دانشجو یه شهر دیگه ای بود اونجا با یه نفر متاهل که کارمند دادگستری بود دوست شده بود رفته بود خونه اون شخص.چون افرادی که مشاغل خاص دارند روشون نظارت بیشتری هست و مردم مواظبشون هستن باعث شد لو برن/ حین رابطه پلیس ریخته بود توی اون خونه دوتاشونو دستگیر کرد.راستش من زنمو خیلی دوست داشتم عاشقش بودم این اتفاق باعث شد که بزرگترین ضربه روحی بهم وارد بشه مدتی افسردگی شدید گرفتم ...خلاصه سرتونو درد نیارم بعد از جدایی تصمیم گرفتم که دیگه ازدواج نکنم تا الان با هیچ دختری هم رابطه نداشتم دوست هم نبودم الان حس میکنم خیلی تنهام دلم میخواد ازدواج مجدد کنم ولی تجربه خودم و چیزهایی که توی اطرافم دیدم باعث شده که کلا به همه دختر ها بدبین شدم حالا چادری باشه یا بی حجاب امیدوارم درک کنید .لطفا کمکم کنید که این عینک بدبینی و از روی صورتم بردارم
من یک دختریم که کچلم!
یعنی کچل کامل نیستم ولی خیلی موهام کمه خیلی خیلی کمه
دارم از دست این کم مویی دیوونه میشم خیلی حساس شدم , وقتی می بیننم موهام خیلی کمه از ازدواج کردن بدم میاد دلم می خواد خودکشی کنم .
نمی دونم چی کار کنم هر موقع مقنعم عقب می ره کف کلم به صورت ضایعی پیدا میشه و همه نگاه می کنند به خاطر این کم موییم مجبورم جلوی محارمم هم روسری سرم کنم چون اونام بد نگاه می کنند تازه اگه یه نفر خیلی بی شعور باشه میاد و داغ دلم را تازه می کنه و جویای علت میشه و دکتر بهم معرفی می کنه و نسخه برام میپیچه...... و منم دلم بشدت میگیره :-(
حالا به نظرتون کسی حاضر میشه با منه کچل ازدواج کنه؟ لطفا نگید اگه دوست داشته باشه اصلا براش مهم نیست چون می دونم مهمه و خیلی ها به خاطره همین کم مویی من عقب کشیدند لطفا عاقلانه راهنماییم کنید
با سلام
من پسری 30 ساله هستم که جدیدا عقد کردم ( خانومم 25 سالشه ) فقط یه سوال از خانوم ها داشتم, خانومم روی قسمت های سینه و رون یه سری خطوط ( شیار ) سفید رنگ داره ( انگار پوست اون قسمت ترک خورده باشه ) با پوست سفیدی که خانومم داره این خطوط به چشم میان ( البته من از این موضوع ناراحتم که چرا توی نامزدی یا موقع آشنایی این موضوع رو نگفت به نظرم یه جور پنهان کاری کرده ) .
اگه خدای نکرده بارداری خانم به دلایلی به تعویق افتاد خودتون رو آماده کنید برای سنگ صبور شدن . حرکت مشکوک مطلقا نباید داشته باشید . در یه جمع اگه حرفی در مورد بچه دار نشدن شما زده شد آماده دفاع از همسرتون بشید و ساکت نمونید .
میل به بچه دار شدن رو زیاد بروز ندید مخصوصا اگه پزشک بگه که ایراد از خانم هستتش . باهاش نهایت همکاری رو بکنید . حوصله به خرج بدید . اگه بعد از تلاش های شما ، خانم پریود شد به جای غرغر کردن بهش امید بدید . بگید ان شاء الله تا چند ماه آینده به مراد دلت میرسی .
اگه به رفتار و روحیاتش توجه کنید ، متوجه میشید که اون چه حال خرابی داره . از یه طرف فشار فامیل ، مخصوصا خانواده ی شما و ترس از ازدواج مجدد شما ممکنه اون رو به یه ربات کارگر تبدیل کنه .
ترسش باعث میشه که بیش از توانش کار کنه ، بیش از حد معمول بله گو بشه ، بیش از حد به شما و خانواده تون احترام بذاره ، بیش از حد کم توقع بشه و ... .
خانم ذاتا در حفظ آبرو نسبت به مرد حساسیت بیشتری داره . بعضی از رفتار ها ممکنه از نظر ما مردها مشکلی نداشته باشه ولی از نظر خانم ها اون رفتار باعث آبرو ریزی میشه .
پس اگه می خواد در این زمینه هم محبوب خانم تون بشید دغدغه های اون رو در این زمینه جدی بگیرید . دو مثال :
1 – ظاهر مرد در بیرون از خونه
خانم ها شدیدا روی ظاهر شوهرشون در محل کار ،مهمونی و ... حساس هستند . از نظر خانم ها ، شلخته بودن مرد در یک مهمونی به پای زنش نوشته میشه . اگه در یک مهمونی بهتون ایراد گرفتند که لباس شما چروک هستش ، خانم به خودش میگیره . بگن کفش هاتو واکس بزن ، یعنی خانمت چرا کفش هاتو واکس نزده ؟! و ... !
برای همین یکی از درگیری های بعضی زوج ها بر سر نوع پوشش آقا در بیرون از خونه است . شما اگه کار واکس زدن یا اتوی لباست رو به عهده بگیری یکی از دغدغه های خانمت کم میشه .
2 – خونه ی بهم ریخته !